English Version
English

دنیای ذهن

دنیای ذهن

جلسه نهم از دوره هجدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی رودهن با دستورجلسه «حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» با استادی کمک‌راهنما همسفر نازنین، نگهبانی همسفر لیلا، دبیری همسفر پریزاد، ساعت ۱۶ روز سه شنبه چهاردهم تیر ماه، سال ۱۴۰۱ آغاز به کار کرد. 

خلاصه سخنان استاد:
در این دستورجلسه به من توفیق داده شد که در جایگاه استاد بنشینم، حالا ارتباط آن در زندگی من چیست؟ چند روز دارم به آن فکر می‌کنم، انشاالله که پیدا کنم.!
راجع به حرمت، چرا روابط کاری و مالی ممنوع است؛؟ راجع به حرمت مسئله این است که همه همسفرانی که در شعبه حضور داریم سفیرهای همسفران کنگره ۶۰ هستیم، یعنی چه؟ کنگره می‌گوید که کنگره مکان مقدس و امنی می‌باشد که هر شخصی با ورود در این مکان باید حرمت آن را رعایت کند؛ نمی‌گوید بهتر است بلکه می‌گوید "باید" رعایت کند، چرا؟ یک شاه کلیدی در زندگی من است که تازگی به آن پی بردم و به من کمک می‌کند "دنیای ذهن" است، که در این روز‌ها مدام از آن صحبت می‌کنم.

من اگر در دنیای ذهن خود کنگره ۶۰ را تحلیل کنم، اینکه، اینجا یک جای سیاسی است، یا مکانی است که حرفهای مذهبی می‌زنند و مدام می‌گویند خدا، قضاوت می‌کنم، در ذهنم پر از بی‌ادبی می‌شوم، نسبت به کنگره حس منفی و حال بد پیدا می‌کنم، و وقتی وارد شعبه می‌شوم نمی‌توانم حرمت‌ها را رعایت کنم، همین که به من می‌گویند فلان کار را بکن، من ناراحت می‌شوم که چرا باید من این کار را انجام بدهم. ما در کنگره تمرین می‌کنیم که آموزش‌هایی را که گرفتیم را در زندگی شخصی خود پیاده کنیم.

یکی از مواردی که در حرمت است پوشش مناسب است، ما در روزهای سه‌شنبه نسبت به روز‌های شنبه می‌توانیم پوشش راحت‌تری داشته باشیم، ولی روزهای شنبه لباس نامناسب نپوشیم، چرا؟ به خاطر اینکه هر جایی یک حریم و قوانینی دارد که باید اجرا شود، هر کسی که به خاطر رفتار یا پوشش نامناسب من وارد کنگره نشود من مسئول هستم، پس اینجا بحث سر مذهبی بودن نیست بلکه مسئولیت است. منِ همسفر مسئولیت دارم با رفتار و پوشش مناسب خود به مسافر بگویم که همسفرت را به کنگره بیاور، تا حالش خوب شود، چرا که حال ما اینجا خوب است. به خاطر همین می‌گویم که منِ همسفر سفیر همسفران کنگره ۶۰ هستم.

در بحث رابطه مالی با خودم می‌گفتم که من سفر دومی هستم چه اشکالی دارد که به فلانی قرض بدهم یا پولی را قرض بگیرم، مسئله اینجاست که پولی را می‌گیرم ولی الان شرایط برگرداندن آن را ندارم.
واقعیت این است که من آموزش می‌گیرم، پیشرفت می‌کنم، مثل دیروز خودم نیستم، در دنیای خودم پیشرفت می‌کنم هر چند کم، ولی پیشرفت می‌کنم، خودم را با قبل خود مقایسه می‌کنم، نه با فرد دیگری.
نکته اینجاست که من دارم سفر می‌کنم در دستور جلسه‌ای مشارکت می‌کنم، خیلی خوب هم حرف می‌زنم، ولی شخصی که از او قرض کردم، با خودش می‌گوید حالا که انقدر خوب حرف می‌زنی چرا قرضت را نمی دهی، پس وارد مرحله بعدی می‌شویم که پشت سر دیگری بد گویی کردن است، پس کنگره یک مکانی است که تمرین می‌کنیم برای زندگی شخصی خودمان، و برای رفتن به هر مکانی، پوشش و رفتارِ مناسب آن مکان را داشته باشیم.
ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.

مراسم پیمان مرزبانی همسفران رودهن

تایپ: همسفر منصوره رهجوی کمک راهنما همسفر مژگان (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر سمیه رهجوی کمک راهنما همسفر مژگان  (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر عاطفه رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه نصیری (لژیون سوم )
همسفران نمایندگی رودهن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .