جلسه چهارم از دوره دهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه همسفران نمایندگی پاکدشت، با دستور جلسه «هفته راهنما» با استادی ایجنت همسفر معصومه، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر شیرین ساعت ۱6روز سه شنبه مورخ 1401/02/20 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
این هفته، هفته راهنما است من هفته راهنما را به نوبه خودم به همه راهنماها و کمک راهنماها و تازهواردین تبریک میگویم إنشاء الله که همیشه موفق باشند، به خانم شهره عزیز و آقا کوروش عزیز هم تبریک عرض میکنم و در رأس به آقای مهندس هم تبریک میگویم، چراکه راهنمای بزرگ همه ما میباشند، آقای مهندس بودند که ما را از تاریکی اعتیاد و مشکلات رها کردند با مشکلاتی که برایشان پیش آمده و تلاشی که کردند و انسان دوستانه عمل کردند و با عشق حضور داشتند تا بتوانند هزاران هزار نفر را به رهایی برسانند.
واژه راهنما را میخواهم باز کنم در صورتی که میدانم همه شماها میدانید و آموزش گرفتهاید، راهنما چه کسی است. راهنما کسی است که راه و مسیر زندگی را به ما نشان میدهد، راهنما کسی است که مشکلات و درد اعتیاد را با تمام وجود لمس کرده است و در مسیر کنگره قرار گرفته و آموزش گرفته است و با توجه به آموزشهایی که گرفته به رهایی دست پیدا کرده است و به حال خوش و آرامش رسیده است و همه اینها را به ما انتقال میدهد.
راهنما کسی است که از خیلی چیزها و خواستههای خود چشمپوشی میکند و حتی از بچهاش میگذرد تا در کنگره حضور داشته باشد به خاطر حال خوش رهجو. همه ما رهجوی کنگره هستیم، چه راهنماها و چه رهجوها، ولی یک سری قوانین و حرمتها و جایگاههایی هست که در کنگره مشخص شده است و ما طبق آن فرامین حرکت میکنیم و در مقابل این حرکتها آموزشهایی را که گرفتهایم را در زندگی خود کاربردی میکنیم.
امروز، روزی است که خودمان را ثابت میکنیم تا ببینیم چقدر آموزش گرفتهایم، آموزشهایی را که گرفتهایم را تا چه حد میتوانیم کاربردی کنیم.
آن عشق و محبتی که در کنگره وجود دارد در هیچ جای دنیا پیدا نمیشود، همه ما یک درد مشترک داریم و این باعث شده که همه ما همدیگر را درک کنیم، یک راهنما میتواند حال یک رهجو را با تمام وجودش درک و حس کند و رهجو را یاری کند، در صورتی که خیلی از ماها در خانوادههایمان، حتی مادر و خواهرمان آنطور که باید ما را در درک نمیکنند و این انتظاری نیست چون من همیشه میگویم که یک سری از اتفاقهایی که برای ما رخ میدهد از روی ناآگاهی ما است که برایمان پیش میآید و آنها هم تقصیر ندارند و این را میخواهم بیان کنم که راهنما ارزشش خیلی بالا است.
چهار سال تمام راهنما میآید و میرود و سختی راه و گرما و سرما را و ..... تحمل میکند به خاطر من رهجو و این هیچ منتی نیست، آن عشق و علاقه است که باعث میشود بیایند و ماندگار شوند که حال خوش خود را به ما انتقال دهند.
حالا وظیفه من رهجو در مقابل این همه محبت چیست؟ راهنماها بدون هیچ چشمداشتی خدمت میکنند و از ما هیچگونه توقعی ندارند، اولین چیزی که یک راهنما از رهجوی خود انتظار دارد این است که طبق قوانین و حرمت باشد و آموزشها را برای خودش دریافت کند تا بتواند به حال خوش برسد و آن را انتقال دهد.
همه ما زنجیرهوار به هم متصل هستیم برای اینکه ادامه بدهیم و هزاران هزار نفر مثل خودمان بیایند و آموزش بگیرند تا به حال خوش برسند. من تازه واردین را دوست دارم چرا؟ چون اینها مثل روز اول خودم هستند وقتی یک تازه واردین را مشاهده میکنم یاد روز اول خودم میافتم که چه حال خرابی داشتم. امیدوارم که همه ما در مسیر باشیم و اینقدر قوی و محکم حرکت بکنیم تا بتوانیم به خیلی از عزیزانی که مثل ما بودند کمک بکنیم. و ما باید به راهنما احترام بگذاریم و این را خیلی جدی بگیریم بنده الآن به این جایگاهی که رسیدم به خودم اجازه نمیدهم که همینجوری یکهویی به راهنمای خود زنگ بزنم حتی برای تبریک و احوالپرسی، اول یک پیام میدهم اگر اجازه داد و وقتش را داشت این کار را انجام میدهم.
میدانم که همه ما طبق قوانین و حرمتها هستیم ولی باید خیلی بیشتر دقت کنیم، راهنما جایگاه بالایی است به دلیل اینکه از تاریکی ما را نجات داده است و به ما عشق و محبت هدیه داده است، ما کسانی بودیم که حتی خودمان را هم دوست نداشتیم و حوصله خودمان را هم نداشتیم و همه اینها را راهنما به ما بخشید و با راهنمای خود مؤدبانه صحبت کند و دست روی شانهاش نگذاریم اینها همه بد نیست ولی باید حرمتها را رعایت کنیم و با خانم صدایش بزنیم در اصل باید حرمتها را رعایت بکنیم، به دلیل اینکه فردا روزی خودمان هم میخواهیم این جایگاه را تجربه کنیم.
ما باید با دادن پاکت آن چیزی را که لایق یک راهنما است از راهنمای خود قدردانی کنیم، راهنماها انتظاری ندارند ولی ما با این کار در اصل داریم آموزش میگیریم، اگر این مناسبتها در کنگره وجود دارد فقط برای خودمان است که قدردانی کردن را یاد بگیریم، به قول آقای مهندس میگویند و این حتی در قرآن هم آمده و قرآن را که باز میکنید اول قرآن نوشته شده الحمدالله رب العالمین یعنی حمد و ستایش میکنیم رب عالمین را، حالا رب میتواند معلم، مادر، راهنما باشد یا حتی یک سفر اولی و سفر دومی باشد. اگر هر کس یک جملهای که مثبت باشد بتواند بگوید که طرف مقابل به حال خوش برسد و امید به او بدهد به نظر من آن شخص هم رب محسوب میشود. این مراسمها و مناسبتها هستند که ما آموزش بگیریم و قدردانی کردن یادمان نرود که کجا بودیم و الآن کجا هستیم همه اینها فقط یادآوری آموزش است.
از کمک راهنماهای خود تقدیر و تشکر را داشته باشید چه به عمل، چه به زبان و چه با دادن پاکت.
با تشکر از تمام خدمتگزاران
قانون یازدهم
و در ادامه جشن باشکوه هفته راهنما
برای انجام این عمل عظیم
شکر شکر شکر
تایپ: همسفر منصوره رهجوی کمک راهنما همسفر سمانه (لژیون دوم)
عکاس و گردآورنده: همسفر اکرم رهجوی کمک راهنما همسفر سمانه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
1128