روزی من؛ به جایگاه پهلوانی خواهم رسید

دوازدهمین جلسه از دور ششم جلسات لژیون سردار به نمایندگی پرستار با استادی کمک راهنمای محترم آقا شهرام، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر احسان با دستور جلسه «گلریزان» دوشنبه 1400/08/10 و ساعت 19:45 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

روز نویسنده را به نویسنده بزرگ کنگره 60 تبریک می‌گویم و خیلی خوشحالم که استادی این جلسه به من سپرده شد تا خدمت کنم.
گلریزان از ابتدای امسال برای من حال و هوای دیگری داشت و هرچه به گلریزان نزدیک‌تر می‌شویم شور و شوق بیشتری پیدا می‌کنم؛ برعکس سال گذشته موفق شدم امسال حق عضویت در لژیون سردار را کامل پرداخت کنم و به لطف خدا حتی موفق به انجام همین کار در لژیون نجف‌آباد هم شدم و تازه فکر می‌کنم که این کافی نیست؛
در سی دی فهم، استاد امین از اهمیت آموزش صحبت کردند و این‌که لازم است من با جریان همسو باشم؛ عضویت در لژیون سردار در حکم کلیدی برای من بود که قفل درب‌هایی را در درون من باز کرد که هرگز فکر آن‌ها به ذهنم خطور نمی‌کرد، ازجمله قدرت بخششی که آقای مهندس از آن صحبت کردند.

با توجه به دستور جلسه هفتگی که وادی نهم است من فهمیدم که هیچ‌وقت این اتفاق یک‌باره نمی‌افتد والان باور کرده‌ام که روزی من به جایگاه پهلوانی خواهم رسید؛ روزی از آقای صداقت پرسیدم که ایمان چگونه به وجود می‌آید و ایشان فرمودند که باید ابتدا درجایی حضورداشته باشید و در آنجا طلوعی اتفاق بیفتد و سحرگاه؛ بر تو نوری بتابد و یواش‌یواش این ایمان به وجود می‌آید ولی اصل در این است که در آن مکان باشی حضور در لژیون سردار در این بعد حیات همان کلیدی است که بسیار مهم و تعیین مسیر من خواهد بود. اینکه توان بخشش داشته باشم و در این مسیر کاری انجام دهم. مهندس تفکرات بسیار بزرگی دارند مثل دانشگاه و جهانی‌شدن کنگره که با مشارکت همه ما این عمل قطعاً انجام خواهد شد. انشا الله هفته آینده هرکدام به سهم خودمان گامی در این مسیر برداریم.

تعداد حاضرین: ۶۰ نفر  

گزارش خزانه‌دار:

۴۵ نفر عضو لژیون سردار داریم که ۱۱ نفر عضویت خود را کامل کرده‌اند و ۱۰ نفر اعلام دنوری کرده و یک نفر هم پهلوان داریم.

خلاصه مشارکت‌ها؛

مسافر محمدعلی:

من همانند دوستان که مهندس فرمودند باید گاهی به وضعیتی که وارد کنگره شدم فکر کنم. یادم نرود کجا بودم والان کجا هستم. اینکه اینجا هستم خدمتی است که به خودم می‌کنم و پاداش آن را می‌گیرم و این لطف کنگره به من است که اجازه خدمت می‌دهد.

کمک راهنما مسافر مهدی:

آیا ساکنین آباد هستیم؟! ان‌شاءالله بتوانم با تمام توان شرکت کنم. کنگره پرداخت به من را انجام داده الآن نوبت من است که پرداخت کنم.

کمک راهنما مسافر احسان:

در سی دی امور مالیه، این هفته آقای مهندس فرمودند هر آموزشی یک آزمون هم دارد وگرنه خود آموزش که هدف نیست بلکه هدف ارتقا است پس اول باید آزمون تعیین سطح بدهم یکی از آزمون‌های مهم که به نظر آقای مهندس ضریب بالایی هم در کارنامه ما دارد آزمونی است که هفته آینده برگزار می‌شود اینکه من چه قدر بتوانم در گلریزان نمره بالاتری کسب کنم.

کمک راهنما مسافر محمدرضا:

داشتم با پسرم صحبت می‌کردم که چه شد من به کنگره آمدم و چه اتفاقات و معجزاتی رخ داد که من ماندم انگار من در بعد قبلی کاری کرده بودم که هستی این‌قدر مراقب من بوده و من خودم دلیلش را نمی‌دانم. آیا من قدردان هستم. وعده خداوند دروغ نیست و خلقت سازمان و تشکیلاتی است که درنهایت درست برنامه‌ریزی‌شده و در هرلحظه کنترل می‌شود و تحت نظارت یک نیروی مافوق است. این زندگی حساب‌وکتابی دارد که شاید به همین دلیل است که بعضی‌ها رها نمی‌شوند. آیا من می‌توانم قدم خود را درست بردارم؟ سهم خودم را پرداخت کنم؟

کمک راهنما مسافر رضا :

خیلی فراز و نشیب‌ها در داستان زندگی من وجود داشت، هیچ اتفاقی بی‌دلیل نیست، سیستم می‌خواهد من رو بیدار کند وگرنه خداوند الرحمن الرحیم است، هیچ‌وقت مارا تنها نمی‌گذارد، اگر اندکی هم سخت می‌شود برای اینکه من زودتر بتونم از این جهنم خودساخته بیرون بیام، چقدر در زندگی هزینه‌های ناآگاهانه و به‌اجبار دارم ولی با هزار بهانه و توجیه از پرداخت آگاهانه و با رضایت خودم درجاهایی مثل همین جشن گلریزان خودداری کردم.

کمک راهنما مسافر حامد:

من از زاویه وادی نهم به لژیون سردار نگاه می‌کنم، آقای مهندس واژه جوانمردی رو به‌عنوان یک تقلب یا فوت کوزه‌گری در این وادی جا داده است تا به من بفهماند که چه‌کار باید انجام دهم؛ میگویند: وقتی در یک جمع قرار می‌گیری در دایره فرکانس آن جمع تأثیر می‌گیری، من خودم در لژیون سردار فعل بخشش را یاد بگیرم نه اینکه فقط یک پولی را از خودم جدا بکنم، کسی که عضو لژیون سردار بشود می‌تواند یک‌چیزی را حس بکند، امیدوارم با حضور در جمع شما قوی‌تر بشوم.

 مسافر عبدالرضا:

وقتی به کنگره آمدم کجا بودم و الآن کجا هستم، من تو این ماه‌هایی که تو کنگره بودم خدا لطف کرد تونستم عضو لژیون سردار بشوم امیدوارم کنگره به من قدرت این بخشش را بدهد، کجا بهتر ازاینجاکه بتوانم کمک بکنم.

مسافر مهدی:

کنگره خیلی چیزها را به من آموخت، یکی از این موارد شکر گذار بودن و بخشندگی است، حداقل کاری که می‌کنم این است که هفته آینده این آموزش‌ها را در عمل نشان بدهم.

مسافر رامین:

آقا کامران در جلسه قبل فرمودند بعضی وقت‌ها یک‌زمانی بهت فرصتی داده می‌شود که یک کاری انجام دهید، اگر انجام ندهی آن فرصت دیگر هیچ‌گاه به شما داده نمی‌شود. آدم وقتی به یکجایی می‌رسد یا مثلاً دردی از آن درمان می‌شود معجزه‌ای برایش رقم می‌خورد باید اگر می‌خواهد جبران کند به همان امامزاده‌ای که شفا گرفته خدمت بکند؛ برای ما کجا از کنگره بهتر است باید کاری بکنیم کنگره به آیندگان هم برسد.

مسافر امیر:

دستور جلسه امروز گلریزان، هفته آینده هفته گلریزان است، هرکسی هم مبلغی در جشن گلریزان شرکت کند دارد پهلوانی می‌کند، کنگره اصلاً به دنبال جو گیرکردن نیست، بلکه به دنبال این است که من مسافر به دانایی و ایمان لازم برسم؛ بارزترین صفت خداوند بخشندگی است و کسی که نور خداوند در او تجلی پیدا می‌کند به ایمان می‌رسد، و این یعنی صفات خداوند درما تجلی پیدا می‌کند تا ما بتوانیم به‌جایی برسیم که ازآنجا انشعاب یافته‌ایم، پس‌انداز خیلی مهم است ولی گاهی اوقات وضعیتی برای ما پیش می‌آید که ما با میلیاردها تومان پس‌انداز هیچ کاری نمی‌توان کرد و اینجا صور پنهان پس‌انداز می‌تواند به من کمک کند، به نظر من شرکت در جشن گلریزان به‌نوعی صور پنهان پس‌انداز است.

تایپ: مسافر اکبر ، مسافر محمد جواد، مسافر مصطفی

عکس: مسافر اکبر

تهیه و تنظیم در وبلاگ نمایندگی پرستار