جلسه دهم از دور دهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه آقایان مسافر در روز یکشنبه مورخه 93/7/27 با استادی آقای علی صداقت،نگهبانی آقای علیرضا مطهری و دبیری آقای محمدعلی رئیسی با دستور جلسه "وادی دوم و تأثیر آن روی من" رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
استاد در ابتدا فرمودند ما باید یاد بگیریم که بهراحتی از دستور جلسات عبور نکنیم و هنگامی که به یک دستور جلسه میرسیم درباره آن مطالعه کنیم و سی دیهای مربوط به دستور جلسه را بهخوبی کار کنیم تا آمادگی لازم را در جلسات داشته باشیم و صحبتهای استاد را بهتر متوجه شویم و یک تعاملی بین اطلاعات خودمان و بقیه دوستان که مشارکت میکنند داشته باشیم و بدانید که اگر بخواهید رشد کنید باید این کار را انجام دهید،شما یک دانشجو را در نظر بگیرید که در آخر تحصیلاتش باید یک پایان نامه بنویسد تا بتواند از آموزشهایی که گرفته بهره ببرد و اگر کسی خودش پایان نامه خود را بتواند بهخوبی بنویسد میتواند استاد خوبی هم در آینده باشد،پس برای اینکه بتوانید تغییر کنید باید تلاش کنید و روی خودتان کار کنید.
در این وادی اشاره به مخلوق دارد و ما باید بدانیم که همه موجودات زمین مخلوق خداوند هستند اما بنده خداوند نیستند و بین بنده و مخلوق فرق زیادی است و آنچه که انسان را از سایر مخلوقات متمایز میکند همین بنده بودن اوست،برای مثال یک درخت مخلوق خداست و هر روز آب میخورد و ریشه میدواند و میوه میدهد و کارش همین است ولی یک انسان که در چهار چوب قوانین الهی قرار دارد همواره در حال تغییر است یا سادهتر بگویم امروزش با فردایش یکی نیست و بنده مفید بندهای است که صبح که از خواب بلند میشود تا شب یک کار مفید انجام داده باشد چه در حق خودش چه در حق خانواده و اجتماع،حال در این وادی در مورد کل مخلوقات یعنی هر چیزی که در این عالم وجود دارد صحبت شده است و بیان شده هیچ یک از مخلوقات به هیچ نیست و در اینجا مشخص میشود که ما که انسان هستیم امکان ندارد بیهوده خلق شده باشیم.
چون ما همانطور که در ابتدا توضیح دادم بنده خداوند هستیم و اگر کسی فکر کند که زندگی بیهودهای دارد از جهل و نادانی اوست و اینجاست که نقش نیروهای بازدارنده مشخص میشود و اگر کسی خودش را از پشت بام به پائین بی اندازد به دلیل پوچی و بیهودگی آیا واقعاً زندگی پوچ و بیهوده است یا اینکه برداشت آن انسان از زندگی اینگونه بوده است،حال به هر دلیلی بیپولی تنهایی افسردگی یا هر دلیل دیگری که باشد آن فرد نخواسته که با مشکلات خود مبارزه کند و با خودکشی از مشکلات فرار کرده که این امر هم امکان پذیر نیست و مشکلات همواره با او خواهد بود و خود شما هم خیلیها را مشاهده کردهاید که در بدترین شرایط ممکن زندگی میکردند و به بهترین درجات در زندگی رسیدند و آن موقعی که من و شما در حال مصرف مواد و تباه کردن زندگی خود بودیم آنها در حال تحصیل یا کاسبی بودند و توانستند زندگی خوبی را برای خود فراهم نمایند حال ما میتوانیم بگوییم زندگی پوچ و بیهوده است ؟ و کم کاری خود را تقصیر زندگی بیندازیم و در اینجا است که نقش قدرت اختیار در انسان مشخص میشود و خود ما هستیم که با اختیار خود مسیر زندگیمان را رقم میزنیم.
استاد در ادامه بیان داشتند برای یک راهنما هیچ رهجویی با رهجوی دیگر فرق نمیکند و همه را به یک چشم نگاه میکند و این خود رهجو است که با تلاش خود و خوب سفر کردن جایگاه خود را بالا میبرد و دقیقاً برعکس این هم است یک رهجو هیچ تلاشی برای درمان خود نمیکند و سفر خود را بارها خراب میکند و اگر یک راهنما بخواهد به این رهجو مثل بقیه سرویس بدهد ظلم در حق دیگر رهجو ها است و باید عذر چنین رهجویی را خواست چون خودش اینطور خواسته است و نتوانسته یک مقدار سختی را تحمل کند تا به حال خوش برسد و ما در کتاب شریف داریم که یک سری چیزها هستند که ظاهر خوبی ندارند و شاید به نظر عذاب باشند اما رحمت الهی هستند و یک سری چیزها هستند که در ظاهر شاید رحمت الهی باشند اما انسان را از خداوند دور کنند و حکم عذاب را برای انسان داشته باشند،برای مثال ممکن است خداوند به یک نفر آنقدر ثروت بدهد که غرق در ثروت شود و از خداوند غافل شود و این عذاب الهی است.
استاد در آخر بیان داشتند به نظر من پیام این وادی برای ما این است که ما تواناییهای بسیار زیادی داریم و خودمان خبر نداریم و ما را با خودمان آشنا میکند و به ما میگوید که تو هم میتوانی و نباید خودت را دست کم بگیری و اگر دیگران توانستند تو هم میتوانی و اینکه مشکلات و سختیها برای همه است و فقط ما نیستیم که مشکل داریم مثل فردی که به خدا گفت خدایا چرا به من کفش ندادی و همان موقع یک فرد را دید که پا ندارد و خدا را شکر کرد پس نباید مشکلات زندگی را بزرگ جلوه دهیم و از آنها یک غولی در ذهنمان بسازیم.
منبع : وبلاگ نمایندگی تهرانپارس
- تعداد بازدید از این مطلب :
4830