ابتدا لازم است جهت روشن شدن ارتباط " ژن و اعتیاد مختصراً توضیح بدهم که: سلولها، نقش واحدهای سازندهٔ بدن رادارند که تعدادشان به بیش از صد تریلیون میرسد. اکثراً هریک از آنها دارای هسته است که مانند مغز سلول عمل می کندو بر قسمتهای مختلف آن فرمان صادر میکنند. در انسانها این هسته شامل بیستوسه جفت کروموزوم است که 23 کروموزوم را از پدر و 23 تای دیگر از مادر به فرزند انتقال مییابد و کروموزومها بهصورت رشته در هسته قرار دارند. ژنها هم که واحدهای تولید پروتئین در بدن هستند و ساختوساز تمام قسمتهای بدن را به عهدهدارند درروی کروموزومها قرار دارند. این مجموعه کروموزم ها و ژنها را اصطلاحاً دیان ای (DNA) همان عامل ژنتیک (علم ریشه و بنیان) تعریف میکنند که دستورالعملهای خاص را برای سلولهای بدن دیکته میکنند و این دستورالعملها شامل اطلاعاتی هستند که تعیین میکنند فردی از دیگری متمایز و یا دارای خصوصیات منحصربهفرد خود باشد. این ویژگیها اکثراً از والدین به ما منتقل میشوند مثل رنگ پوست، قد و قامت و شکل اعضای صورت و تن صدا و ...
اخیراً تعدادی از محققان و دانشمندان در رابطه با کشف علل اعتیاد تحقیقات علمی و آزمایشهای زیادی را بر روی ژن موشها که نزدیکترین شباهت را به ژنهای انسان دارند، انجام دادند و به این نتیجه رسیدهاند که اعتیاد عامل ژنتیکی دارد یعنی از والدین و نسلهای گذشته به بیمار منتقل مییابد. وبر این باورند که با رمزگشایی از کروموزوم شماره 11 که مربوط به اعتیاد به الکل و اقسام مواد مخدر است و با انجام تحقیقات پیشرفته درزمینهٔ ژنتیک دقیق و مکانیسمهای مولکولی قادر خواهند بود با ارائه روشهای درمانی مؤثرتر و تشخیص بهتر به درمان و معالجهٔ بیماران اعتیاد کمک بیشتری کنند و تعدادی نیز بر این عقیدهاند که ژن در استعداد ابتلا به بیماری اعتیاد فقط 50 الی 60 درصدد میتواند مؤثر باشد و درصدهای مانده را با عوامل محیطی مرتبط میدانند که این عوامل را در نابهنجاریهای اجتماع، تعلیم و تربیت نادرست، طلاق، فقر، بیسوادی و. تعریف میکنند. ما با آموزشهای لازم که در کنگره میبینیم تجربه و تبادلنظر و اطلاعاتی که در بین رهجویان و راهنمایان کنگره انجام میگیرد، تجزیهوتحلیل این مسائل بسیار سهلتر و امکانپذیرتر است. اگر اعتیاد حاصل انتقال ژنتیکی است (بدون آگاهی و خواسته فرد) پس چرا تمام فرزندان یک خانواده که ژن انتقالی مشترک دارند مبتلابه اعتیاد نمیشوند و اگر عوامل محیطی تأثیر صد درصد در تقویت استعداد ابتلا به بیماری اعتیاددارند چرا تمام افرادی که در محیط یکسان تربیت میشوند همه معتاد نیستند؟ اگر فقر معتاد آفرین است پس چرا اینهمه افراد ثروتمند مبتلا هستند؟ اگر بیسوادی عامل اعتیاد است پس چرا اینهمه دکتر، دانشجو، معلم و دانشآموز با سطح علمی بالا معتاد هستند؟ و اگر دوست ناباب عمل اعتیاد فرد است پس چرا دوست دلسوز مهربان نمیتواند از اعتیاد دوستش جلوگیری کند؟
کنگره 60 که یک مرکز تحقیقاتی علمی - عملی و تجربی -کاربردی در مورد درمان بیماران اعتیاد، سالهای زیادی متصدی است بدون اظهارنظر در مورد نظریهپردازان علم ژنتیک، بر این باوراست که مهمترین دلیل و عمدهترین علت گرایش افراد به مصرف مواد مخدر جهل و نادانی خود فرد است و این عدم اطلاع و آگاهی از اثر سوء مواد مخدر و عواقب وخیم و خانمانسوز آن با نگرش خاص به خود و جهان هستی (حهان بینی) سناریوی دردناک اعتیاد را به رشته تحریر در می آوردو این افراد در لذایذ و حلاوت زودگذر افعال و امور ضد ارزشی خود را محدود و محصور مینمایند و از راه درست زندگی کردن معاف شده و مشکلات حادی را برای خود و دیگران در جامعه به وجود میآورند. درصورتیکه افراد آگاه و مطلع در سختترین شرایط هم از ضد ارزشها پروا و پرهیزدارند. ولی برعکس افرادی که دنبالروی ضد ارزشها هستند در بهترین شرایط هم به دنبال مصرف مواد مخدر میروند، پس نتیجه میگیریم که شرایط، علل و عوامل اعتیاد نیستند چون انسان قادر است با اختیار و انتخاب سرنوشت زندگی خود را آنگونه که مطلوب است تغییر و تبدیل به احسن نماید، بعضی آر بیماران اعتیاد خود را وراثتی میدانند و به همین دلیل از درمان خود سرباز میزنند.
طبق نظر آقای علی خدامی به این نتیجه میرسیم که اطلاعات و شناخت انسان از بیماری اعتیاد، هنوز در حدی نیست که بتواند قویاً ادعا کند که بیماری اعتیاد از طریق ژنها منتقل میشود و آنچه که مسیر زندگی ما را تعیین میکند ژنتیک نیست بلکه خواستههای ما و سطح دانایی و تکامل ماست.
نویسنده: همسفر مهدیه
منبع کنگره60: وبلاگ همسفران نمایندگی قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
3978