English Version
English

بال پرواز ؛ گفتگو با خانم اشرف آگاهی

بال پرواز ؛ گفتگو با خانم اشرف آگاهی
  •  سلام لطفاً برای آشنایی بیشتر خودتان را معرفی کنید؟

سلام اشرف آگاهی هستم، همسفر مهدی؛ مسافرم با 13 سال تخریب وارد کنگره شد. آنتی ایکس مصرفی انواع مواد مخدر اما آخرین آنتی ایکس کرک، تریاک و شیشه. روش درمان DST، داروی درمان در اولین سفر اوپیوم و در سفر مجدد OT، مدت سفر اول 11 ماه و 10 روز، راهنمای خوبشان جناب آقای داود عرب و کمک راهنمای خوب خودم سرکار خانم منصوری. رهایی یک سال و دو ماه.
 

  •  دیروز تولد یک سال رهایی‌تان بود، این روز زیبا را به شما تبریک می‌گویم، تولد چه حال و هوایی داشت؟

تولد حس خیلی قشنگی دارد واقعاً باید قلباً آن را درک کرد همان‌طور که بوی یک گل یا وجود خداوند را حس می‌کنید، باید آن را حس کرد. لحظه‌ای که مسافرم از زندگی خودش تعریف می‌کرد هم لذت بردم و هم برایم یادآور خاطرات بود.
 

  •  حس تولد با رهایی چه تفاوتی باهم دارد؟

قبل از رهایی سفر اول را داریم که همراه با مشکلاتی بوده است و در واقع همان عبور از گذرگاه‌های سخت است در سفر اول بیشتر فکر به سمت این است که مسافر بیاید و از مواد رها شود؛ اگر بتوانید آن آموزش‌هایی را که می‌گیرید از قوه به فعل درآورید و کاربردی کنید، بال پرواز خودتان و مسافرتان می‌شوید. مانند پرنده‌ای که دو بالش سالم شود و بتواند پرواز کند رهایی مثل تولد دوباره است؛ اما وقتی به سفر دوم رسیدید می‌گویند هم سهل است و هم سخت؛ و یک انسان خام که با کوله‌بار تجربه و آموزش‌های بیشتر به یک انسان پخته تبدیل می‌شود. در سفر دوم بر روی خودتان کار می‌کنید و حس‌هایتان باز می‌شود. تا اندازه‌ای تفاوت دارد ولی هر دو شیرین و زیباست.

  •  تعریف کوتاهی از گذشته بفرمایید و اینکه چه وقت متوجه اعتیاد همسرتان به شیشه شدید و چه عکس‌العملی داشتید؟

در گذشته من از هر فرد سیگاری و مصرف‌کننده‌ای متنفر بودم و دقیقاً نصیبم شد و به قول معروف از هرچه بدت بیاید سرت می‌آید. من و مسافرم به مناسبت جشن ازدواجمان به سفر سوریه رفته بودیم که در آنجا از اعتیاد مسافرم اطمینان حاصل کردم و آن‌قدر باورش برایم سخت بود که تصمیم گرفتم از مرز ماکو برگردم یاد و خاطرش مانند خود سفر تلخ و ناخوشایند بود.
 

  •  شما تا کارتن‌خوابی مسافرتان در کنارش بودید، چه عاملی باعث شد که ترکش نکنید؟

من در آن لحظات همراهش بودم، وقتی حال خراب مهدی را دیدیم، در آن لحظه دلم برایش سوخت و متوجه شدم که مهدی همه چیزش را باخته است و اگر من هم می‌گذاشتم و می‌رفتم هم مهدی و هم من نیست و نابود می‌شدیم. من عشق واقعی را در آن لحظات که در کنارش بودم فهمیدم. در مشکلات با دید و نگاه دلسوزانه حرف میم آن را می‌توان برداشت و شکلات و شیرینی آن را حس کرد و چشید.
 

  •  سفر اول شما چطور بود؛ حالا سفر دوم شما چطور است؟

سفر اول به من خیلی سخت گذشت، چون زندگی با یک مصرف‌کننده مواد صنعتی خصوصاً شیشه بسیار سخت است. مسافرم بیدارخوابی داشت، توهم می‌زد و یک سال سرکار نرفت و ما بر روی پای خودمان ایستاده بودیم، از لحاظ اقتصادی مشکل داشتیم و... مسافرم یک بار تا نزدیکی رهایی رفت ولی دوباره برگشت خورد و بار دوم که سفرش را شروع کرد تا حد زیادی مشکلات حل شد و زندگی‌مان بهتر شد، چون آموزش‌ها را می‌گرفتیم و لطف راهنمایان همراهمان بود. خانم منصوری سنگ صبور و همراه من بودند. در سفر دوم مشکلات به نحو دیگری می‌آیند که سعی کرده‌ام با کار کردن روی ضلع جهان‌بینی در مثلث درمان و کاربردی کردن آموزش‌ها، سرسپرده بودن و خدمتگزار و جاری بودن در کنگره به آن تعادل و آرامش و آن هدفی که مدنظر کنگره و خودم می‌باشد برسم.
 

  •  کنگره 60 چیست چه چیزی داشت که شما را جذب کرد؟

کنگره 60 خانه امید، خانه علم و مکان امن و مقدسی که خودم و مسافرم را به من برگرداند؛ کنگره 60 سیستمی است که همه چیز دارد از خوبی‌ها، عشق و مهم‌ترین چیزی که بود پیوند محبت، حس مشترک، همدردی و پذیرفتن با آغوش باز. اگر در جهت سیستم حرکت کنید به ساحل آرامش می‌رسید.
 

  •  تعادل فوق درمان است یعنی چه؟

در نوشتار چهارمقاله داریم که کسی که فقط موادش را قطع کند و به تعادل نرسد برگشت می‌خورد و دوباره مصرف می‌کند. مثلث درمان از سه ضلع جسم، روان و جهان‌بینی تشکیل شده است تعادل یعنی هر سه ضلع این مثلث همزمان به موازات هم حرکت کنند. تعادل یعنی همه چیز در حد میانه. انسان وقتی خواسته‌هایش به حد میانه برسد به یک انسان کارآزموده و درست تبدیل می‌شود. در کتاب اسمانی هم از میانه‌روی صحبت شده است. اگر در هر زمینه‌ای به تعادل برسید دیگر راه به عقب ندارید و گویی نقشه پازل خود را درست چیده‌اید. برگشت تنها برای مسافر نیست یک همسفر هم ممکن است به همان حال خراب اولیه برگشت کند. واقعاً تعادل فوق درمان است.
 

  •  به نظرتان یک همسفر خوب چطور باید باشد؟

یک همسفر خوب باید نقاط مثبت خود و مسافرش را ببیند؛ واقع‌بین باشد، به خود و مسافرش عشق بورزد و دوستدار مسافرش باشد. خود و مسافرش را با قبل خود مقایسه کند نه با دیگری. صبور، قانع، عاشق، بال پرواز و اینکه در ابتدا به خودش کمک کند. یک همسفر باید افکار مثبت داشته باشد و حسش را خوب کند. اگر حال یک همسفر خوب بشود، مسافر هم در کنارش قرار می‌گیرد و وقتی تغییر همسفرش را ببیند نقطه تفکرش باز می‌شود.
 

  •  یک صحبت کوتاه با سفر اولی‌ها؟

قدر سفر خود را بدانند و نهایت بهره را ببرند، خشت اول را محکم و اساسی بگذارند و بدون ترس و آرام حرکت کنند، پویا و جاری و در مسیر حرکت کنند تا به رهایی و ساحل آرامش برسند.
 

  •  نظرتان در مورد این کلمات چیست؟

مهندس دژاکام؛ پدر دلسوز، عشق، امید، انرژی، مصداق وادی چهاردهم
سرکار خانم آنی؛ محبت، صبر، رفیق، شفیق
استاد امین؛ استاد جهان‌بینی، انرژی
خانم منصوری؛ سنگ صبور، مادر، عاشق، مربی
آقای عرب؛ تکیه‌گاه مسافرم، خدمت، محبت
مسافر؛ رهایی؛ تولد و نظم

تهیه گزارش: همسفر عاطفه
لژیون: خانم مرضیه یحیایی
منبع : وبلاگ نمایندگی سمنان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .