گزارش لژیون پزشکان کنگره 60 در پارک طالقانی

به نام خدا

هفتمین جلسه از دور پنجم لژیون پزشکان کلنیک ها با نگهبانی مهندس و استادی آقای دکتر مهران نیکبخت و دبیری آقای دکتر آرش حسینی با دستور جلسه ( ایجنت و مرزبان) در تاریخ 93/6/7 راس ساعت 9 آغاز به کار نمود

استاد دکتر مهران نیکبخت :

پیرو بحث‌های گذشته به این نتیجه می‌رسیم که اگر موضوعی در کنگره مورد برسی قرار می گیرد به دلیل به وجود آمدن مشکلی در یک بخش می باشد ، این موضوع در این سی دی به روشنی پیدا بوده و به این نکته پی می‌بریم ک در یک شعبه مشکلی بین مرزبان و یا ایجنت به وجود آمده که سریعاً مورد برسی قرارگرفته تا آن مشکل حل شده  و به دیگر مناطق رسوخ نکند.

کنگره 60 بر اساس دمکراسی بناشده و در کنگره اصلاً سیستم دیکتاتوری و اینکه یک نفر در راس سیستم باشد و بخواهد خودرأی عمل کند وجود ندارد ، خیلی جالب است که مهندس با وجود داشتن قدرت مدیریت سیستم حرمی از این کار صرف‌نظر کرده و سیستم شورایی را برای اداره کنگره60  انتخاب کرده است ، به این ترتیب هر نمایندگی دارای یک گروه مرزبانی می باشد و این گروه مرزبانی می‌بایست آن نمایندگی را اداره کرده و به تمام امور رسیدگی نمایند ، تعداد این افراد 7 نفر می باشد که از ترکیب 5 نفر آقای مسافر و 2 نفر همسفر تشکیل می‌شود ، این افراد به تمام امور اما از خرید و ... رسیدگی می‌نمایند ، در ضمن این گروه دارای یک راهنما می باشد که در موارد نیاز اقدام به راهنمایی لژیون مرزبانی می‌نماید ؛ این فرد در کنگره 60 ایجنت می باشد ، ایجنت هم مانند بقیه مرزبانان دارای یک حق رأی بوده و نمی‌تواند موردی را وتو کرده و به صورت مستقل تصمیم بگیرد ، او می‌تواند در جلسات رأی خود را اعلام نماید ، جناب مهندس هم در این سی دی بارها تاکید می‌کند که تمام کارها می‌بایست بر مبنای شورا و رأی‌گیری انجام شود نه اینکه شخصی که داری جایگاه می باشد ؛ بخواهد حرف خود را به کرسی بنشاند.

به گفته مهندس ایجنت می‌بایست مهربان باشد ، رئوف باشد ، با عدالت رفتار نماید ، رفتار درستی داشته باشد ، خیلی به پای مرزبان‌ها نپیچد و خیلی هم لزوم ندارد در تمام جلسات مرزبانی شرکت نماید ، همین که تصویری از این جلسات داشته باشد کفایت می‌کند ، در واقع ایجنت معنی واقعی‌اش در کنگره 60 ، رابط بین c14 و لژیون مرزبانان می باشد ، c14 هم همان دیده‌بان‌ها می‌باشند که در واقع قانون‌گذاران کنگره60 می‌باشند.

نکته بسیار مهم و باارزش این می باشد که تا کید آقای مهندس این می باشد که سیستم می‌بایست بدون وجود ایشان به نحو احسن کار خود را ادامه داده و بتواند مشکلات را حل نماید ، در غیر این صورت این سیستم هیچ ارزشی نداشته و با بحران روبه رو خواهد شد ، سیستم می‌بایست مثل چرخ‌دنده به هم متصل و باهم هماهنگ عمل نمایند.در این سی دی تمرکز بیشتر بر روی روابط بین مرزبان و ایجنت و احترام متقابل و رعایت کردن قوانین می باشد.

دکتر محسن مغاری:

در ابتدای ورود به کنگره 60 و صحبت با آقای مهندس با این مورد روبه رو شدم که ، افرادی در کنگره وجود دارند که با سپری کردن پروسه درمان خود ، بسیاری از بیماری‌های آن‌ها بهبود پیداکرده و مشکلات آن‌ها حل شده است ، در ابتدا تصور من این بود که بهبودی امری اتفاقی بوده است و از این اتفاق بسیار خوشحال بودم ، اما با مرور زمان با این نکته مواجه شدیم که این اتفاق نبوده و امری است که بسیار اتفاق می‌افتد ، در این بین مواردی برای ذکر شد که بسیار جالب و جذاب بود ، به عنوان مثال بحث نازایی ، شخصی که به مدت 10 سال تحت درمان بوده و نمی‌توانسته بچه‌دار شود ، اما با ورود به پروسه درمان و گذراندن 5 ماه از سفر ، خانم باردار شده است!

یا مواردی که افرای با مشکلات بسیار از قسمت اثنی عشر وارد سیستم شده و زخم بهبود پیداکرده و بعد از آندوسکپی ، مشخص‌شده که زخم با انجام سفر درمانی اعتیاد به کلی یا تا 90 درصد خوب شده است ، یا افرای که باسابقه 15 سال کولیت الستراتیو و انجام بسیاری از روش‌ها و بدون نتیجه بودن آن ، با ورود به کنگره60 و انجام سفر درمانی ، مشکل کولیت آن‌ها به کلی حل شده است ، همه این‌ها ما را مجاب کرد تا به حقیقت پشت این داستان بیشتر علاقه‌مند شویم ، از مهندس خواستم تا اجازه داده و بتوانیم در این موارد تحقیق بیشتر کنیم و یک برنامه آینده‌نگر داشته باشیم ، این کار را در بیمارستان ضایعات نخایی امام شروع کرده و به عنوان یک طرح تحقیقاتی روی آن کارکنیم ، البته نه بر روی تمامی بیماری‌ها بلکه روی بیمارانی که دارای کولیت الستراتیو مقاوم به درمان داشته و کاندید عمل جراحی می‌باشند ، در این کار 10 بیمار را وارد طرح کردیم که 9 تا از آن‌ها از 70 تا 100 درصد نتیجه گرفتند ، این افراد کسانی هستند که تمام اقدامات دارویی بر روی آن‌ها بی‌اثر بوده و هیچ راهی نداشتند ، اما امروز آن‌ها توانسته‌اند با روش DST و استفاده از داروی OT تمام داروهای خود را کنار گذاشته و به راحتی به زنگی خود ادامه دهند ، جالب است که 3 نفر از این افراد با انجام کلونسکوپی به بهبودی کامل رسیده و از نظر بالینی در وضعیت بسیار عالی قرار دارند و از هیچ دارویی استفاده نمی‌کنند ، این افراد از مقدار بسیار پایینی از شربت اپیوم تینکچر استفاده می‌کنند .

مورد دیگری از این بیماری‌ها موردی بود که جامعه پزشکی هیچ پیشرفت و درمانی برای آن پیدا نکرده و در مقابل این بیماری زانو زده و احساس عجز می‌کرد ، فردی که دارای مشکلات زنانگی بسیار شدید و پیچیده ، خون‌ریزی‌هایی که همیشه ادامه داشت و روزی حداقل سه بار دچار تشنج می‌شد ، این مشکلات علی‌رغم این بود که این خانم به صورت فول دوز در حال دریافت دارو بود اما مشکلاتش همچنان ادامه داشت ، این شخص با متد DST و داروی OT پروسه درمان خود را شروع کرد ، آخرین باری که من با این خانم صحبت می‌کردم ، گفت که 4 ماه است که دیگر تشنج نکرده است و مسائل زنانگی و سیستم گوارش او به طور کلی حل شده است ، تمام این‌ها مرقوم تئوری ایکس آقای مهندس می باشد که خیلی از این اجزا برای علم پزشکی مجهول می باشد ، در واقع این اجزا چگونه باهم در ارتباط هستند تا فرد در تعادل کامل به سر ببرد.

در ضمن ما می‌دانیم که بسیاری از بیماری‌هایی که از نظر پزشکی صعب‌العلاج می‌باشند ، به بیماری‌های سایکوسوماتیک منتصب شده و می‌خواهند از این طریق هم روان و هم جسم فرد را مورد درمان قرار داده تا بتوانند تا موفق باشند ، اما متأسفانه موفق نبوده و نمی‌توانند کاری از پیش ببرند و همواره دارو در صدر عملکرد آن‌ها قرار دارد تا بتوانند علائم بیمار را کنترل نمایند ، مورد دیگر تارگت تراپی می‌باشد که  می‌گویند برای درمان فردی که در قسمتی از  جسم مشکل دارد می‌بایست بر روی آن موضوع فوکوس کرد و درمان را فقط در آن منطقه دنبال کرد ، که به عقیده من کاملاً مبتنی بر واقعیاتی می باشد که بخشی از آن برای ما مشخص‌شده و خیلی از این موارد برای ما مشخص نشده است .

در مورد خودم ، من از زمانی که دانشجو بودم در اتریش و به کار همراه با ، آموزش و زبان آلمانی و .... مشغول بودم با فشار بسیاری زیادی مواجه بودم ، به این ترتیب برای کم کردن فشار کاری و .... به خوردن روزانه نور تریپ تیلین روی آوردم تا بتوانم راحت خوابیده و در روز بعد به فعالیت خود بپردازم ، به دلیل همین مشکلات با کولیت عصبی مواجه شدم که برای رهایی از آن روزی یک قرص مزالازین مصرف می‌نمودم، از 5 سال پیش هم دچار کلسترول شدم و برای آن هم قرص آتوواتساتین10 می‌خوردم و تصویر ذهنی‌ام این بود که در سال‌های بعدی مقدار این قرص افزایش خواهد یافت ، برداشت خود من هم این بود که سیستم ایکس آسیب‌دیده ، آقای مهندس گفتند سفر کن و من هم با آغوش باز این کار را پذیرفتم .

با شروع سفر اقدام به تیپر قرص توسط مهندس کردم و با قطع تمام داروها ، مصرف شربت را با 0.1 سی‌سی آغاز نمودم و نهایتاً تا مقدار 2.8 سی‌سی در روز مصرف نمودم و بعد هم تیپر آن توسط مهندس آغاز شد و در حال حاضر هم به دستور ایشان به قطع دارو رسیدم و از وضعیت جسمانی بسیار خوبی برخوردار می‌باشم  ، کلسترولم بدون مصرف هیچ دارویی پایین آمده و آزمایشاتم در حد یک جوان 17 ساله می باشد.

دکتر رضا کار گشا :

من از زمانی که وارد کار پزشکی شدم به این نتیجه رسیدم که ابزار پزشکی امروز در بسیاری از جاها کار آمد نمی‌باشد ، به عنوان مثال در بحث بیماری‌های روماتو لوژیک با مشکل رو به رو می‌باشیم و داروی اصلی برای این نوع بیماری‌ها کورتون می باشد ، در قسمت‌های پوستی و از جایی که شاخه درماتولوزی می‌آید ؛ ما با سرکوب کردن اقدام به کاردرمانی می‌کنیم که بسیار مشکل‌ساز می باشد ، با توجه به این مشکلات علاقه شدید به راه درمانی درست و صحیحی پیدا کردم تا بدون سرکوب و کورتون شخص به نتیجه خوبی برسد ، نه اینکه با سرکوب مشکلش آن را از سطح به عمق فرستاده و مشکلات جدی تری را برای شخص به وجود آوریم.به نظر من این مسئله OT و روش درمان DST می‌تواند روشی باشد که در این زمینه‌ها کمک بسیاری نماید ، این در حالی الست که ما با بیماری‌هایی رو به رو می‌باشیم مثل ، ام اس ، کولیت و کرون ، نتیجه جالب این است که من در مرکز خو با بهبود شخصی مواجه شدم که بیماری‌اش از شاخه نوروماسکولار بود ، این در حالی است که شخص با شروع پروسه درمان شاخص بیماری‌اش پایین آمد.

این موارد بحث‌هایی هستند که می‌توان برای آن‌ها برنامه آینده‌نگر در نظر گرفت و بر روی آن‌ها کارکرد ؛ نکته دیگر مسئله ساختار می باشد ، ما در سیستم خود و سیستم دولتی به چارت دولتی واقف می‌باشیم ؛ اما خیلی جاها به این چارت اعتنا نکرده و آن را قبول نداریم ، اما در کنگره60 این بحث به زیبایی تعریف‌شده و هرکس نقش خود را به بهترین شکل به انجام می‌رساند و هیچ تداخلی در  آن نمی بینی ، این کار جای تقدیر دارد و می‌بایست از آن الگوبرداری نمود.

دکتر علی اردکانی:

با توجه به اینکه ما می‌دانیم اکثر بیماری مزمن مانند سرطان به نوعی به مغز ما مربوط می‌باشند و اینجاست که من متوجه می شوم تئوری ایکس آقای مهندس بسیار قابل‌قبول و کار آمد می باشد ، نکته جالب این است که تضاد بین صور آشکار و پنهان انسان و اینکه آن دو بر روی هم سوار نمی‌باشند ، مانند حیوانات احساس خوشحالی نکرده و توأم با نگرانی زندگی می‌کند ، این به صورت طبیعی به این صورت اتفاق می‌افتد که طبیعت شخص می‌گوید فلان کار را انجام بده اما کورتکس به تجزیه و تجلی در آمده و می‌گوید نه این کار را فردا انجام بده و یا برای آن برنامه‌ریزی کن و بعداً آن را انجام بده ، این کار فقط در انسان اتفاق می‌افتد.

به نظر من این سیستم با این همه استرس از همان دوران کودکی به فرد تحمیل می‌شود ، در جوامع مدرن مثل آمریکا و یا ژاپن با این نکته روبه رو می‌باشیم که بیماری‌های مزمن پیشرفت کرده و بیماری‌های باکتریایی بسیار کم شده‌اند ، در واقع مزمن بودن این بیماری‌ها به دلیل استرس بالایی می باشد که افراد با آن روبه رو می‌باشند که جای نگرانی دارد.

مسئله استرس می‌تواند در بخش ناباروری هم خود را نشان داده ، چرا برخی از خانم‌ها می‌بایست نابارور باشند ؟

در واقع این به دلیل استرس موجود در مغز می باشد ، در پرسش از برخی از این افراد که در سال‌های ابتدایی نمی‌توانستند بچه‌دار شوند به این نتیجه رسیدم که وجود پرسش و پیگیری‌های افراد از خانم و پیگیر باردار بودن آن‌ها موجب ایجاد فشار و استرس می باشد و بعد از کنار رفتن آن فشار و استرس شخص توانسته باردار شود ؛ این نکته با وجود محیط آرام به تأیید تئوری ایکس می‌پردازد ، این در کنگره60 بسیار اتفاق می‌افتد و اشخاص با طی پروسه درمان مواد خود توانسته به بارداری برسند.

به نظر من نظم و اتفاقاتی که در کنگره می‌افتد را می‌توان به عنوان پارادوکس مطرح نمود و رعایت این همه قوانین و احترام متقابل غیرقابل‌باور می باشد ، این در فرهنگ عموم که هیچ ، اجرای آن در دانشگاه هم مقدور نمی‌باشد .

دکتر میترا کریمی :

خیلی وقت نیست که در این گروه شرکت می‌کنم در واقع این دومین حضور من می باشد ، می‌خواهم یک تشکر اساسی از آقای مهندس انجام دهم که این جلسات را برای ما راه‌اندازی نمودند ، من فکر می‌کنم با توجه به صحبت‌های دوستان و بیماری‌های استرسی ، بسیار خوب می‌شود اگر ما بتوانیم فرهنگی را برای مردم جا بیندازیم تا با دور هم جمع شدن و تشکیل جلسه دادن بتواند از استرس خود بکاهند ، با این کار می‌توانند سعی کنند به آرامش نزدیک شوند ، از این که پذیرفته شدم در این جلسات بسیار خوشحال می‌باشم.

دکتر آرش حسینی:

در رابطه با تشکیلات کنگره می‌توان گفت ، وجود چنین نظمی خیلی خیلی زبان زد بوده و بسیار چشمگیر می باشد ، این نظم در ایران که هیچ من فکر می‌کنم این نظم در هیچ جای دنیا قابل‌اجرا نیست

نکته جالب این است که فعالیت آقای مهندس به این صورت می باشد که این نظم در آینده هم یک تشکیلات پویا باشد ، این کار با برنامه‌ریزی دقیق توسط مهندس و مشاوره‌های بسیار خوبی که داشتند و شاید بتوان گفت که خداوند ایشان را دوست داشته تا این همه کمک در اختیارشان قرار بگیرد ، به لطف فعالیت و زحمت ایشان و کمک خداوند به سیستمی رسیده‌اند که در آینده هم به بهترین شکل جواب خواهد داد ، آرزو دارم که ایشان عمر طولانی داشته و شاهد به ثمر رسیدن اهداف ایشان باشیم ، البته کنگره به گونه‌ای برنامه‌ریزی‌شده است که بدون وجود ایشان به کار خود ادامه دهد

در مورد سیستم ایکس هم بسیار جزوه در کنگره به چاپ رسیده و این سیستم  دنیای پزشکی بسیار هماهنگ می باشد ، شاهکار کنگره این می باشد که تعادل این سیستم و استفاده از داروی اپیوم و یا OT امری است که در کنگره60 به کشف رسیده و در هیچ جایی صحبتی از آن نشده است ، این در واقع خاص کنگره60 می باشد.

مهندس :

زمانی که می‌خواستیم پروژه OT را با آقای دکتر آذرخش مکری اجرا کنیم به مسئله مصرف دارو رسیدیم ، من گفتم که این دارو می‌بایست دارو سه بار در روز مصرف شود ، ایشان گفتند که سه مرتبه در روز نمی‌شود مصرف نمایند ، زیرا ما نیرو نداریم که به این افراد روزی سه بار دارو بدهد ، گفتم روزانه که هیچ شما می‌بایست داروی این افراد را برای مدت 1 هفته در اختیارشان قرار دهید ، اینجا میدان قزوین می باشد و اگر بخواهد این کار را بکند شخص از کارش می‌افتد ، او گفت افراد دارو را می‌خورند و یا می‌فروشند ، گفتم این کار را می‌بایست امتحان کرد ، اگر از 100 نفر 90 نفر فروختند این کار را نمی‌کنیم ، اما اگر از 100 نفر 90 نفر دارو را درست مصرف نمودند می‌بایست این کار را ادامه دهیم ، در واقع ما باید به افراد مسئولیت دهیم و به آن‌ها اعتماد کنیم، اگر آن‌ها در کاری که به آن‌ها محول شده اشتباهی کردند نمی‌بایست یخه آن‌ها را بگیریم.

ما در کنگره60 به افراد اعتماد کرده و به آن‌ها مسئولیت دادیم ، ما باید به افراد مسئولیت دهیم ، نفس انسان اگر سر کار نباشد کار دست انسان می‌دهد ، تمام این سیستم پویا بوده و می‌تواند بدون مشکل به کار خود ادامه دهد ؛ این مورد را می‌توان در انتخابات مرزبانی مشاهده نمود ، شیوه انتخابات به گونه‌ای می باشد که شخص فقط می‌تواند به یک نفر رأی داده و هیچ‌گونه تبانی وجود نخواهد داشت د، این از جمع شدن لژیون‌ها برای مرزبان کردن گروهی جلوگیری می‌کند و جلوی ائتلاف را می گیرد ، در سیستم مرزبانی هر سه ماه یک نفر ریس مرزبانی و یا نگهبان می‌شود ، که در دوره 15 ماهه به همه نوبت نگهبانی مرزبانی می‌رسد ، ایجنت هم در واقع ریش‌سفید مرزبانی می باشد ؛ در واقع در تمام سطوح مسئولیت‌ها به درستی برنامه‌ریزی‌شده و به افراد داده می‌شود ،ما برای امروز برنامه‌ریزی نمی‌کنیم ؛ مشکل ما امروز نیست در واقع ما برای زمانی کار می‌کنیم که هیچ‌کدام از ما حضور نداشته و این سیستم می‌بایست که خود را به نحو احسن انجام دهد ؛ بنا باید به گونه‌ای باشد که اگر قرار بود افت کند با حداقل افت مواجه باشد.

مسئله بسیار مهمی که امروز من از آن خوشحال هستم ارتباط کنگره60 با دنیای پزشکی می باشد ، این به معنی این می باشد که کنگره60 حرف حساب می زند ، در واقع یک سری دانش ما داریم و یک سری تجربیات شما و یک سری دانش شما دارید و یک سری تجربیات ما ، در واقع این و مسئله از هم جدا نمی‌باشند و هر کدام از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می‌باشند ، به هر حال فرقی نمی‌کند و می‌توان باهم به نتایج خوبی رسید .

در سی دی‌های آخر گفته‌ام که آقای رابین ویلیامز که برنده جایزه نوبل بودند ، خود را با کمربند حلق‌آویز نمودند و خودکشی کردند ؛ در واقع این فرد از افسردگی رنج می‌برد ، این فرد که نه مشکل اقتصادی داشت نه مشکلی اجتماعی و جایگاهی ، دلیل فقر این بود که ایشان الکلی بودند و درمان بر روی او صورت نگرفته بود ، در واقع خمار بودند ، ترک الکل و مختل شدن سیستم شبه افیونی در او مشکل ایجاد کرده بود ، در واقع عدم تعادل سیستم شبه افیونی مشکل او بود ، آمریکا با این همه پیشرفت و ... نتوانست مشکل او را حل کند ، خودکشی از عدم تعادل و هدم تعادل نوروترانسمیترها می باشد ، البته من چیزی که به مغزم می‌رسد را بیان می‌کنم اما پی گیری و اثبات آن بر عهده شما پزشکان محترم می باشد .

مسئله ادب در کنگره بسیار حائز اهمیت می باشد ، اگر از من بپرسند که همه افراد کنگره60 بروند مواد مصرف کنند و یا بی‌ادب باشند من مصرف مواد را برای آن‌ها انتخاب می‌کنم تا اینکه بخواهند بی‌ادب باشند ، اگر ادب داشته باشند برای من بااهمیت تر می‌باشند ؛ اگر آن‌ها پاک باشند و مواد مصرف نکنند اما بی‌ادب باشند از نظر من مفت نمی‌ارزد و هیچ ارزشی ندارد .

افراد که برای شروع درمان به کنگره می‌آیند از همان ابتدا با مسئله نظم روبه رو می‌شوند و اگر یک دقیقه از ساعت 9 دیرتر بیایند به آن‌ها شربت داده نمی‌شود و کارشان به آینده موکول می‌شود ، وقتی یک هفته OT نداشت و با خماری روبه رو شد متوجه می‌شود که در کنگره0 ساعت اختراع‌شده و در بقیه جاها با نظم وارد می‌شود ، این نظم در برگزاری جلسات و دیگر قسمت‌های کنگره60 خود را نشان می‌دهد ؛ نظم در کنگره 60 به بهترین شکل ممکن انجام می‌شود .

رعایت کردن مسائل کوچه ما را به این جایگاه رسانده ، از شما می‌خواهم اگر افراد در روز دیگری برای دریافت شربت خود به کلینیک آمدند ، شما به آن‌ها شربت ندهید ، این کار خیانت به آن‌ها و بعد برای خود شما مشکل درست خواهد نمود ، یک دفعه می بینی شخص ساعت 11 زنگ می زند منزل شما که بیا مطب و به من شربتم را بده و این مشکلات را به وجود می‌آورد.

با احترام کامران رک