English Version
English

این همه یاد گرفتن ها و آمدن و رفتنها چه میشود

این همه یاد گرفتن ها و آمدن و رفتنها چه میشود

لژیون آقای میثم اسماعیل قصاب این هفته در نمایندگی گیلا ن برگزار شد.

استاد لژیون گفت :

خداوند را شکر میکنم که یک هفته دیگر هم در خدمت شما عزیزان این شعبه هستم.

اگر فکر کنیم که زندگی بدون مشکل است یقینا اشتباه میکنیم.زندگی در کره خاکی لحظه لحظه اش مشکل دارد .اتفاقاتی می افتد که

دست ما نیست و خواسته یا ناخواسته جلوی ما را میگیرد.زندگی بدون مشکل برای آدمها مجنون و دیوانه است.آنکه وسط پارک میخوابد . اصلا چیزی بنام مشکل باید باشد. زندگی زمانی معنی پیدا میکند که این مشکلات باشد. این ما هستیم که دنبال بهانه میگردیم . دوست داریم مواد مصرف کنیم ولی بما میگویند برو و درمان بشو. پس این همه یاد گرفتن ها و آمدن و رفتنها چه میشود.

از طرف دیگر ذات انسانها همیشه ناسپاس است .

همیشه چیزهائی که دارد را نمیبیند. بعد از از دست دادن است که به آنها فکر میکند. شخص قدر آن نعمت رانمیداند و خداوند هم آنرا میگیرد. آدمها ناسپاس هستند . تا وقتی که روی این صندلی نشسته اند قدر نمیدانند، یکروز می آیند و میبینند که حتی جای نشستن هم ندارند.

استاد ادامه داد:

روزی در شعبه سهروردی من ناخودآگاه گفتم خدارا شکر . کوروش گفت : برای چی خدارو شکر کردی ؟ من طبق عادت اینکار ار انجام داده بودم ولی او میگفت که اینکار بسیار قشنگ است و دلیل معنائی مهمی دارد. وقتی خوب فکر کردم دیدم که درست میگوید و من چیزی از ذهنم عبور کرد که اینکار را انجام دادم . وقتی به مشکلی برمیخوریم به خداوند فکر میکنیم و این بسیار زیباست. وقتی به مریضی لاعلاجی دچار میشویم حسرت آن عمل سالم را میخوریم.آدمها ذاتا ناشکر هستند. پس باید در قبال چیزهائی که داریم شکرگزار باشیم. رهجو باید تشکر کند . پاکت بگذارد روی میز . اصلامهم نیست که داخل آن چقدر پول است . مهم خود عمل تشکر است. آدمی که نمیتوانداز پول بگذرد بدرد نمیخورد.آیا شما قدر اینجا را میفهمید ؟ یک حساب کوچک و سر انگشتی کنید که اگر روزی جائی برای جلسات نباشد چه میکنید؟

استاد افزود :

مشکل آدمها از درون آنهاست .قدر این پولهائی که در می آورید را بدانید.پشت میز نشستن و زدو بند کردن ۲

ریال نمی ارزد!!! راه ساده اش این است که برای بدست آوردن همه چیز زحمت بکشید. من صبح تا شب کار

میکردم اما همه را خرج تفریح میکردم.حالا فکر کنم چرا رفیق من اینها را دارد و من ندارم . خوب معلوم است من

قدر ندانستم.خلاف کردم . همه چیز را که با زدو بند نمیشود درست کرد.اگر قرار است آدمها راحت زندگی کنند

باید برای ان راحتی زحمت بکشند .بخشش داشته باشند . باید کار کنند . مرد وقتی پول توی جیبش است با

وقتی که پول ندارد کاملا متفاوت است.باید کار کنم طوری که به زن و بچه ام و کنگره لطمه ای وارد نشود.البته

وقتی زیاد به پول در آوردن فکر کنی فرار میکند.همیشه و در هر حالتی پس انداز داشته باشید.اگر شما فکرمیکنید

که میثم که اینجا میاید مشکل ندارد اشتباه میکنید.من باید مشکل را حل کنم.بدون آنکه شما بفهمید.من هرچه

که یاد گرفتم بخاطر این بود که حرمتها جایگاههائی را که داشتم حفظ کردم.باید ظرف خد را بزرگ کنید.

استاد ادامه داد :

عاقل شوید . من اگراز شما مثال میزنم میدانم چه خبر است .در یک جاهائی اتفاتی می  افتد . خوب اشکال

ندارد .ولی در جایگاههای دیگنباید این اتفاقات بیفتد.باید طوری صحبت کنید که همه آدمهائی که نشسته اند

متوجه شوند . اگریک سفر اولی یک کاری انجام دهد آدم میگذرد .ولی در سفر دوم اینطور نیست.حتی در جایگاه

نگهبان هم خطا صورت گیرد اما باید آموزش بدنبال داشته باشد. خطا میکد اما یاد میگیرد که چگونه رفتار کند.ما در

هر جایگاهی که باشیم به آموزش نیاز داریم.آنکس که در چشم است بیشتر گوش میکند و بیشتر مسئولیت

دارد.قدر جایگاه هایتان را بدانید.هرگز نگوئید که لیاقت ما از این جایگاه بالاتر است .ما به این جایگاهها نیاز داریم.

برای چه  برای پخته تر شدن ...برای اینکه نگاه عاقلانه تری به مسائل داشته باشیم.اگر بخواهیم صیقل داده

شویم باید بدانیم جایگاه خدمتی ما چیست.

استاد گفت:

به چیزهائی که ارزش و اهمیت میدهی مواظب باش که سخت نباشد که از آن بیرون بیائی . خداوند را بخاطر

چیزهائی که داده شکر کن نه بخاطر چیزهائی که نداده. برای نیمه پر لیوان ارزش قائل شو. هیچ جا مثل اینجا

بدرد یک مصرف کننده نمیخورد تا خوب شود. دردرمان اعتیاد هیچکس نمیتواند به انسان کمک کند مگر آن مصرف

کننده بخواهد .همه مشکل دارند . همه گیر دارند .اینهمه میگوئیم صبر ولی در صبر کردن اتفاقاتی می افتد که

نمیتوانم توضیح بدهم.وقتی نوبت به عمل میرسد اوضاع بدتر میشود.چیزهائی که به بزرگ شدن انسان کمک

میکنددر همین یک وجب لژیون پیدا میشود.و همه اتفاقات اینجا برای این است که زودتر بزرگ شوید. در سفر دوم

اوضاع فرق میکند . حتما نباید راهنما به تو بگوید که چه کنی.وجود شما در کنگره لازم است.

استاد ادامه داد:

آنچه که از آن بعنوان تقدیر یاد میشودانتخاب خود افراد است.اگر افراد کارشان را انجام دهند پاداش آنرا دریافت

میکنند . آدمها از روی تفکرشان حرف میزنند.آدمهائی که زندگی میکننداز روی تفکر آنهاست.دیدگاه انسان باید

تغییر کند و تصحیح شود. انجام ندادن و ول کردن یعنی فرار کردن. اگردنبال دلیل بگردی به علت ناتوانائیهایت پی

میبری . اگر نمیتوانی یاد بگیری بگرد و ایراد خودت را پیدا کن .کسی هم که کارش را درست انجام میدهد برایش

اتفاقات خوب می افتد .یکسری جاها میروی انگار کس دیگری ترا میبرد.زمانی خوب است که تو هم چشم بگوئی

و انجام بدهی.بعضی چیزها را آنقدر بزرگ نکن تا مثل دیوار چین خراب شود روی سرت.آدمی که دوست داشته

باشد که ازکنگره آموزش بگیرد اتفاقاتی که باید بیفتد نمی افتد تا او آموزش خود را دریافت کند. تغییر فاز آدمها

باعث درست شدن آنها میشود.در چیزهای اشتباه گیر نکنید.از آن خارج شوید تا بمرور زمان درست شود.

 

مسافر شهاب - لژیون آقای میثم اسماعیل قصاب

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .