مراسم اولین دوره اهدا شال و پیمان راهنمایان تازه واردین در روز دوشنبه 97/11/29 با حضور نگهبان کنگره60 مهندس دژاکام، دیده بان همسفران سرکار خانم آنی کماندار، دیده بان امور تازه واردین آقای علی اشکذری و قبول شدگان این آزمون از تمامی نمایندگی های سراسر کشور برگزار گردید.
سخنان آقای مهندس:
سلام دوستان حسین هستم مسافر
به شما خوشامد میگویم؛ خیلی خوشحالم که شما جزء اولین دوره راهنمای تازه واردین هستید.
اطلاعات و معلومات شما با راهنمایان کنگره 60 بهاندازه یک یا دو نمره فاصله دارد؛ یعنی گویی همه شما در آزمون قبولشده و نمره خوبی گرفته بودید.
امروز چون اولین جلسه و اولین دوره بود، من با علی صحبت کردم و از ایشان پرسیدم که تعداد بچهها چقدر است و ایشان گفتند که صد و هفتاد هشتاد نفر میشوند. من گفتم که از این تعداد سی چهل نفر غیبت میکنند و خالص میشود صد و چهل یا صد و پنجاه نفر و همین تعداد هم ما در سالن ظرفیت داریم؛ ولی در آخرین لحظه این تعداد به 250 نفر رسید و ما یکمرتبه با چنین موجی روبرو شدیم. البته این تعداد شانس شما بود و به نفع شما تمام شد. من به علی و خانم کماندار و حکیمی گفتم که همه را قبول کنید؛ چون زیادند و سری اول هستند؛ وگرنه من با چند نفر که مصاحبه کردم، وقتی راجع به DST پرسیدم، اصلاً نمیدانستند!
شما نباید فکر کنید که همسفرید و نیازی به دانستن این مطالب ندارید؛ همسفر باید تمام دروس مسافر را بلد باشد. اگر به یک همسفر بگویند که برنامه یک فردی که هروئین میکشد چیست، باید بلافاصله برنامه مصرفکننده هروئین را پیاده کند. اگر از یک راهنمای همسفر بپرسید که یک فرد حشیش میکشد، باید بتواند فوری برنامه درمانی او را بگوید یا فردی شیشه مصرف میکند، باید برنامه او را بدهد. یعنی یک راهنمای همسفر هیچچیزی نباید کمتر از راهنمای مسافر داشته باشد؛ او باید تمام جزییات درمان پروتکل DST را کاملاً بلد باشد. حالا که آزمون کمک راهنمایی در پیش است، هیچ فرقی بین مسافر و همسفر وجود ندارد. من میتوانستم برای گروه خانواده ضریب بدهم و سؤالات جهانبینی آنها را زیادتر و فنی را کمتر کنم ولی این کار را بههیچعنوان نمیکنم؛ چون یک همسفر باید کاملاً متدولوژی کنگره را بلد باشد و این کار را انجام بدهد.
ما در گذشته در قسمت راهنمای تازهواردین خیلی ضعیف بودیم. بچهها سعیشان را میکردند، کمک میکردند ولی آموزشدیده نبودند. با برنامهریزی که کردیم و زحماتی که آقای اشکذری با مشورت بقیه انجام داد، کار سیستماتیک شد.
کسی که میخواهد با یک تازهوارد صحبت کند، نقش بسیار مهمی دارد. راهنمای تازهواردین میتواند در بدو ورود تازهواردین به کنگره، او را فراری بدهد یا میتواند او را جذب کند؛ این نکته مهمی است که چگونه برخورد کند. ما قبلاً این موارد را داشتیم؛ بهعنوانمثال پسر بیستودوساله با پدر یا مادرش پیش مشاور میآمد، مشاور میپرسید: چه میکشی؟ میگفت: هروئین؛ مشاور میگفت: نوش جانت! میگفتند: خب حالا چکار کنیم؟ مشاور پاسخ میداد: برو بکش ببینیم بعد چه میشود، راحت بکش! گاهی اوقات این برخوردها باعث دعوا میشد؛ آقا من این را آوردهام اینجا که شما درمانش کنید، شما میگویید بکش، نوش جانت؟!
یک سری حرفها حقیقت است، ولی باید ذرهذره این را پخت و آماده کرد. یک مشاور باید باحوصله و صبور باشد و با صبر و شکیبایی کارها را انجام بدهد. الآن ما چون اولین دورهمان است، بهتدریج سازوکارها را یاد میگیریم، امیدوارم که با کمک شما بتوانیم یاد بگیریم.
ما در بعضی شعب راهنمای تازهواردین نداریم، بنابراین بایستی از نیروهای دیگر هم بهعنوان کمکی استفاده کنید. برنامهریزی این قضیه را در قسمت همسفران، خانم کماندار انجام میدهد و در قسمت مسافران آقای اشکذری، تا چگونه نیروهای دیگر را تحت آموزش قرار بدهیم و استفاده کنیم. ممکن است یک شهری فقط یک یا دو نفر راهنمای تازهواردین داشته باشد، اگر کافی بود که هیچ؛ اما اگر کافی نبود، هماهنگی لازم را انجام بدهید که در این خصوص باید بدانیم که نظر آقای اشکذری و خانم کماندار چه هست.
نکته بعدی در خصوص سیگار است. کسی میتواند کمک راهنما باشد، چه برای تازهواردین و چه در طول سفر، که یا اصلاً سیگاری نبوده و یا نشان ویلیام وایت را داشته باشد. کسانی که در لژیون ویلیام وایت هستند و امروز شالشان را میگیرند، تا زمانی که نشان ویلیام وایت را نگرفتهاند، اجازه استفاده از شالشان را ندارند؛ یعنی درمان اعتیاد با درمان سیگار به نتیجه میرسد.
از خانم آنی و آقای اشکذری میخواهم که اگر نکاتی را لازم میدانند بیان کنند.
سخنان خانم کماندار:
سلام دوستان آنی هستم یک همسفر
نکاتی که در جلسه اول و دوم تازهواردین باید مطرح شود مشخص است، فقط یک قسمت فنی است که آقای مهندس اشاره کردند که بایستی همسفران در قسمت فنی قویتر بشوند و انشاءالله که روی این بخش هم کار شود.
بعضی از عزیزان در شعب در امتحان سراسری شرکت نکردند؛ ولی با توجه به نیاز شعبه ما با اسسیستانت های محترم در شعب صحبت کردیم و از این افراد یک امتحان داخلی گرفته شده و در داخل شعبه در حال خدمت هستند. از من سؤال شده که آیا این عزیزان به خدمت خودشان ادامه بدهند یا نه؟
به نظر من این افراد همچنان در خدمت خودشان باشند تا یک تصمیمی در موردشان بگیریم؛ چون تعداد راهنمایان تازهواردین کم است و اگر آنها را حذف کنیم مشکل ایجاد میکند.
خیلی متشکرم که به صحبتهای من گوش دادید.
مهندس: پس در گروه خانواده، آنهایی که مشاوره میدهند، حذف نمیشوند. آنها را به کار بگیرید تا بعد تصمیمگیری بشود.
سخنان آقای علی اشکذری:
سلام دوستان علی هستم مسافر
در قسمت تازهواردین کار ما حساس است؛ چون وقتی فردی به کنگره میآید، اولین برخورد او با راهنمای تازهوارد است؛ یعنی راهنما با برخورد خودش میتواند به یک تازهوارد قالبی بدهد که تا آخر برود.
ما نوشتارهایی داریم که در آن قیدشده است که راهنمایی تازهواردین در قسمت همسفران دو جلسه و در قسمت مسافران سه جلسه است. در آن نوشتارها آیتمهایی در نظر گرفتهشده که این آیتمها بهمنظور این است که ما در هر جلسه چه بگوییم و این نیست که من باید عین این نوشتار را مثل یک نوار ضبط شده بخوانم! چگونه گفتن این مطالب مربوط به خلاقیت شما میشود. این چارچوب بازی است که میتوانید با خلاقیت خودتان آن را اجرا کنید.
من در یکی از شعب شنیدم که یک تازهوارد وقتی میآید میتواند یک ماه در یک لژیون بنشیند، راهنما هم برگه او را تحویل نمیدهد، اگر رهجو در لژیون بماند، راهنما برگه او را به مرزبانی تحویل میدهد. ما از این نوع قوانین نداریم؛ بهمحض اینکه رهجو در لژیون مینشیند و برگهاش را به راهنما میدهد، راهنما باید همان جلسه برگه را به مرزبانی بدهد. این مسئله که راهنما برگه را پیش خودش نگه دارد که اگر رهجو ماند برگه را تحویل بدهد، من نمیدانم این قانون از کجا آمده است؛ فکر میکنم این مسئله در شعبه شمس بود که این قانون را گذاشته بودند.
در ضمن ما بههیچعنوان مهمان نداریم، یا فرد بالای سر لژیون میایستد که ببیند میپسندد یا نمیپسندد؛ ما چنین مواردی نداریم. فرد با حس خود راهنما را انتخاب میکند و میرود در آن لژیون مینشیند و برگهاش را میدهد و تا دو ماه رهجوی آن لژیون است؛ بعد از دو ماه اگر خواست میتواند لژیونش را عوض کند و یکبار میتواند این کار را انجام بدهد.
بهطورکلی قوانین در جزوه تازه واردین موجود است و کسی که راهنمایی تازه واردین را انجام میدهد، بایستی هرچند وقت یک بازنگری و یادآوری در خصوص مطالب این جزوه انجام بدهد؛ اگر این کار را انجام بدهیم، کلاً طریقه راهنمایی دادن ما تغییر میکند.
ما ذرهذره از لاین خارج میشویم و خودمان هم متوجه نمیشویم؛ یکمرتبه میبینیم که از جاده خیلی فاصله گرفتهایم. سعی کنیم نوشتارها و جزوه تازهواردین را هرچند وقت یکبار مرور کنیم که بتوانیم عین قانون پیش برویم. متشکرم
ادامه سخنان آقای مهندس:
اینکه فردی برود بالای سر لژیون بایستد یا برود در لژیون بنشیند اگر خوشش آمد بماند، اینها همه فساد به وجود میآورد، اینها مشکلات عدیده به وجود میآورد، اینها لطف نیست؛ بلکه مثل سم میماند. تو برو بالای سر لژیون بایست ببین خوشت میآید؟ یا برو در لژیون بنشین اگر خوشت آمد انتخاب کن! این مسئله، همسفر یا مسافر را گستاخ میکند و ایجاد مشکل میکند؛ فردا دیگر حرف گوش نمیکند، فردا یک منتی هم میگذارد که من به شما افتخار میدهم که در لژیون شما بنشینم! به شما احترام گذاشتم که آمدم و شاگرد شما شدم، باید از من تشکر بکنید! نه محبت خیلی وحشتناک و نه خشم وحشتناک، باید تعادل را کاملاً رعایت کنید.
یک مشاور تازهواردین میگوید: باید حرف راهنمایت را گوش کنی، نباید غیبت کنی، حرمت کنگره را باید رعایت کنی، اگر وارد لژیون شدی تا دو ماه نمیتوانی لژیونت را عوض کنی، همه راهنمایان میآیند بالا و خودشان را معرفی میکنند، اگر دو ماه غیبت کنی میروی کمیته انضباطی، اگر پس از درمان برگشت بخوری میروی کمیته انضباطی و ... همه اینها را شما باید به تازهواردین یاد بدهید. اگر کسی به شما مراجعه کرد و گفت که میخواهم از همسرم جدا شوم، بایستی به او بگویید که تا زمانی که در سفر اول قرار داری، نمیتوانی جدا شوی.
نکته بعدی: بههیچعنوان پارتیبازی نکنید؛ این پارتیبازی نیست، این لجن بازی است که به فردی پیشنهاد کنید که تو برو در لژیون فلانی؛ یکمرتبه میبینید که گروه تازهواردین تبدیل شده است به مکان دلالبازی که برای اینوآن مشتری جور میکند! از یک نفر خوشش میآید به او شاگرد میدهد، از یک نفر دیگر خوشش نمیآید به او شاگرد نمیدهد. این کار مثل سم میماند؛ شما نباید این کار را روی پیمانتان انجام بدهید. تازهوارد میپرسد کجا بروم؟ میگویید هرکجا که دوست داری؛ میگوید مثلاً خانم عزت خوب است؟ میگویید من نمیدانم. ممکن است شما در دوره بعد تبدیل به یک راهنما بشوید؛ پس این مسئله بسیار مهم است.
آقایانی که راهنمای تازهواردین میشوند، میتوانید یک مقدار برنامهها را سروسامان بدهید؛ مثلاً اگر فرد شیشه مصرف میکند و الکل و تریاک هم مصرف میکند، آقایان می توانند بگویند که تا زمانی که وارد لژیون میشوی مواد مصرفیت را مرتب کن لااقل جای سه تا، یکی مصرف کن؛ لااقل این را سه وعده کن. یک سری اطلاعاتی را تا حد و حدودی میتوانند در جلسه اول، دوم و سوم در اختیار تازهواردین بگذارند تا خودشان را مرتبتر کنند.
ما میخواهیم روی این برنامه ذرهذره کارکنیم؛ الآن نمیتوانیم اختیار زیادی بدهیم، اما بعداً تدابیری میاندیشیم که راهنمای تازهواردین حتی برنامه اولیه را روی جدول برنامه مواد تنظیم کند. این امر مستلزم این است که جلوتر برویم.
امیدوارم که نتیجه خوبی داشته باشیم.
کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
10175