بنام قدرت مطلق
چهاردهمین جلسه از دوره سی و هفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی راهنمای محترم مسافر احسان، نگهبانی مسافر هوشمند و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه "وادی دوم وتأثیر آن روی من" روز دوشنبه 3/2/1403 راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد
خیلی خوشحالم که این جلسه در خدمت شما هستم پیشاپیش تشکر میکنم که به صحبتهای من گوش میدهید تمام دستور جلساتی که در کنگرهداریم اگر دقت کنیم برای بعضی از ما تلنگری و برای بعضی تکراری باشد و شاید برای اولین بار در کنگره شنیدهایم و یا بارها قبل از کنگره هم شنیده باشیم ولی این تلنگر برای خود من هم لازم بود که این هفته عمیقتر فکر کنم که برای چه این دستور جلسه جزو دستور جلسات کنگره هست و ازآنچه برداشتی میکنم. موضوع دستور جلسه وادی دوم، هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمیگذارد و اینکه هیچکدام از ما بیدلیل نیست که اینجا هستیم و بیدلیل آفریده نشدهایم برای خودمان و خانوادهمان و جامعهمان مهم هستیم تکتکمان وجودمان طبق یک برنامهریزی عظیم طراحیشده که باشیم و کارهایی را انجام دهیم که متأسفانه فراموش میکنیم بعضیاوقات به دوران قبل از کنگره نگاه میکنم و میبینم که چقدر ناامید بودهام و کاری از دستم برنمیآمد، یکی از آن کارها همین اعتیادم بود که فکر میکردم دیگر امکان ندارد بتوانم آن را کنار بگذارم. این نکته در ذهنم بود که اگر همه دنیا هم اعتیادشان یا مصرف موادشان را کنار به گذارند، من از عهده آن برنمیآیم خیلی تلاش کرده بودم و نشده بود. این وادی این را میخواهد بگوید که در هر چیزی که فکر میکنیم راهحلی ندارد همیشه خلقت راهی را برایمان گذاشته است باید کمی صبر کنیم و در مسیر قرار بگیریم و آرامآرام به جلو برویم و امیدوار باشیم که همهچیز شدنی است ونیروی عظیمی دردرونمان وجود دارد که اگر قدری روی خودمان کار کنیم و تمرکز نماییم و آن را کشف کنیم خیلی کارها را می توانیم انجام دهیم. تأثیر این وادی روی من این طور بود که با توجه به این که به کنگره آمده بودم و مشکلاتم حتی بیشتر از گذشته بود این بار فرق میکرد چون کسی از من انتظار نداشت. از وقتی به کنگره آمدم برای خودم اهدافی تعیین و مسئولیتهایی را پذیرفتم که اصلاً فکر کردن به آنها قبل از کنگره امکانپذیر نبود. در پرتو تجربیات و آموزشهای کنگره باعث شد در مسیری قدم بگذارم که با توجه به دور شدن از اهدافم امیدم را از دست ندهم، در کنگره در این سالها پشت اهدافم ایستادم و همیشه امیدوار بودم که درست خواهد شد، الان هم عزیزانی هستند که در سفر دوم رهاشدهاند و مانند من راهنما شدهاند، یکی سفر اولی است یکی تازهوارد است و پیش خود فکر کند که شاید نتواند انجام دهد، میخواهم بگویم که هیچوقت ناامید نباید شد، صدبار اگر توبه شکستی باز آ . یک پاراگراف از وادی دوم برایم خیلی جالب بود که میگوید اصولاً انسانها تاریکیها را تجربه میکنند تا به عظمت روشناییها پی ببرند ولی وقتیکه وارد این تاریکیها شدند لازم است از گذرگاههای بسیار سختی عبور نمایند وقتی از این گذرگاهها بهسلامت عبور کردند آن موقع اتفاقهای خوب شروع میشود. حتی اگر در موردی صدبار شکستخورده باشیم نباید امیدمان را از دست بدهیم و باید به تلاشمان ادامه دهیم و از اشتباهاتمان درس بگیریم و به این مرحله برسیم ارزش روشناییها را درک کنی و هیچکس قدر ما مسافران، نمیتواند خوشبختی ما را درک کند چون هیچکس اندازه ما تاریکیها را تجربه نکرده است. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از شما ممنونم.
عکس و تایپ : مسافر میثم از لژیون دهم
تنظیم : مسافر منصور از لژیون ۱۴
اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
93