English Version
English

خورشیدِ عالم‌ تاب

خورشیدِ عالم‌ تاب

«آن‌کس که نداند و بخواهد که بداند

جان و تن خود را ز جهالت برهاند»

سلام دوستان فهیمه هستم همسفر حمید
مسافر من با ۱۸ سال تخریب وارد کنگره شدند، با مصرف انواع آنتی‌ایکس‌ها، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی تریاک و شیره کشیدنی، مدت ١٠ ماه و ٢۴ روز سفر کردند به روش DST، داروی درمان شربت OT، به کمک راهنمای خوبشان آقا رضا حسین زاده لژیون ۱۲ شعبه شفا، راهنمای خوب و با عشق خودم خانم‌ فهیمه عزیز لژیون هشتم شفا، ورزش مسافرم شنا، بدمینتون؛ ورزش خودم دارت، امروز ٨ ماه و ١٧ روز هست که به دستان پرتوان جناب مهندس آزاد و رها هستند.
زمانی که مسافرم بعد از مدت‌ها جستجو برای ترک اعتیاد با کنگره از طریق فضای مجازی آشنا شدند و با من این مساله را در میان گذاشتند که چنین جایی هست؛ اولین روز با ایشان تا پشت درب شعبه آمدم؛ مسافرم برای شرایط ورود وارد شعبه شدند؛ در همان لحظه بود که از خدا خواستم کنگره همان‌ جایی باشد که من و مسافرم می‌خواهیم، مکانی برای رها شدن از دام اعتیاد، به اذن پروردگار همان شد که می‌خواستیم ، فرمان و اذن ورود به مسافرم داده شد و توانست به بهشت زمینی کنگره ۶۰، ورود پیدا کند؛ من خدا را شکر کردم اما خودم هنوز اذن ورودم نرسیده بود، بعد از ٨ ماه از سفر مسافرم، بالاخره با اصرار دخترم و همراهی مسافرم وارد کنگره شدم، عجب جای اَمن و آرامش‌بخشی بود؛ در همان جلسه اوّل با خانم فهیمه عزیز که راهنمای تازه‌واردین بودند آشنا شدم، حرف‌هایشان به دلم نشست و به ایشان گفتم: کاش شما راهنمای شال نارنجی بودید تا در لژیون شما آموزش می‌گرفتم! بعد از جلسه اوّل یک هفته باز تردید کردم و نیامدم، ولی بالاخره تصمیم گرفتم وارد کنگره شدم؛ در جلسه دوم تازه واردین، فهمیدم خانم فهیمه عزیز شال راهنمایی گرفتند و شد آن‌چه می‌خواستم؛ بعد از سه جلسه، وارد لژیون ایشان شدم و ان‌شاالله تا چند روز دیگر به همراه ایشان برای رهایی عازم تهران هستیم.

گفت‌وگویی آموزنده با همسفر فهیمه عزیز (لژیون هشتم) از نمایندگی شفا را تقدیم نگاه مهربانِ شما، همراهان همیشگی می‌کنیم...

«زمان طلا است» در کنگره چه آموزش‌هایی در این باب گرفته‌اید، لطفاً تجربه شخصی‌تان را بفرمایید.
از نظر من زمان واقعاً حکم طلا را در زندگی تک‌تک ما همسفران دارد، همه بعد از گذران دوران تیره و تار اعتیادِ مسافرها و این‌که غرق در تاریکی‌ها بودند، با راهیابی به کنگره در واقع به سمت روشنایی‌ هدایت و دعوت شدیم تا در زمان و موعد مقرر بتوانیم از اوج تاریکی به روشنایی‌ و صراط مستقیم بپیوندیم، این‌که از این زمان نهایت بهره را ببریم خیلی اهمیت دارد نه این‌که عجله کنیم و بخواهیم ره صدساله را یک شبه برویم! «نه» باید زمان تعیین شده را با توجه به آموزش‌ها و نکات موجود در کتاب‌ها و جزوات آموزشی و فرمانبرداری به پایان ببریم تا به رهایی برسیم؛ در مورد زمان می‌توانیم برنامه‌ریزی درست برای انجام وظایفی که به‌ عنوان یک همسفر به عهده داریم هم اشاره کنیم؛ مثل رسیدگی به کارهای خانه، رسیدن به تکلیف بچه‌ها و شرکت کردن به موقع در جلسات و نوشتن به موقع سی‌دی‌ها و...

اهمیت نوشتن سی‌دی و تغییراتی که در شما ایجاد کرده، حس‌تان روزهای یکشنبه از سی‌دی هفته چیست؟ تاکنون چند سی‌دی نوشتید؟  
مسلماً با نوشتن سی‌دی‌های آموزشی جناب مهندس و کاربردی کردن این آموزش‌ها می‌توانیم به تعادل در جسم، روان و جهان‌بینی برسیم؛ هر هفته یکشنبه با هر سی‌دی جدیدی که در آپ دژاکام بارگذاری می‌شود، پنجره‌های جدیدی را برای تمام همسفران و مسافران باز می‌کند که پاسخگوی مشکلاتِ درمان مسافران و  برطرف‌کننده مشکلات و مسائل روزمره زندگی ما می‌شود.
من تا امروز ۴۰ سی‌دی سفر اوّل را نوشتم به همراه ۵ خلاصه سی‌دی


کتب آموزشی کنگره، وادی عشق، جهان‌بینی چه تاثیری در زندگی شما داشته است؟
یکی از مهم‌ترین بخش‌ها در کنگره، تهیه جزوات جهان‌بینی، سایر جزوات و کتاب‌های آموزشی کنگره ۶۰، هستند که با مطالعه و گوش کردن سی‌دی‌ها، تجربیاتِ راهنماهای لژیون‌ها، یک رهجو می‌تواند راه برای رسیدن به اهداف و آرمان‌های خودش باز کند و به آن تزکیه و پالایش مورد نظر برسد؛ من قبل از ورودم به کنگره، احساس می‌کردم نیاز به هیچ آموزش و راهنمایی ندارم! در صورتی‌ که بعداً متوجه شدم، بیشترِ حس‌های من بسته بوده و من تصور می‌کردم که نیازی به آموزش ندارم!

حس‌تان از حضور در کارگاه خصوصی، عمومی، لژیون، مشارکت و سفر اول چیست؟ پیام‌تان به آقای مهندس دژاکام عزیز، چیست؟
همیشه حتیٰ زمانی که در بدترین حالت و شرایط روحی هستم، با ورودم به شعبه و شروع جلسات خصوصی و عمومی، تمامی مسائل و مطالبی که شاید باعثِ حس بد در من شده را پشت در می‌گذارم و در لژیون فقط انرژی‌های مثبت را از راهنما و سایر دوستان در لژیون‌ دریافت می‌کنم؛ برای همین است که در زمانِ تعطیلات همیشه برای شروع جلسات لحظه شماری می‌کنم، پیام من به جناب مهندس این هست که کاش شرایط طوری بود که در سال یک‌بار موفق به دیدار شما در شعب کنگره ۶۰، در شهرستان‌ها بودیم.

لطفاً در مورد کارهای تحقیقاتی، علمی کنگره۶۰ و اهدافی که دارد، بفرمائید؟
کارهای تحقیقاتی کنگره۶۰، یکی از مهم‌ترین مواردی هست که جناب مهندس دژاکام با جدیت تمام در این مورد فعالیت دارند و من به عنوان عضو کوچک کنگره به این امور تحقیقاتی ایمان و اعتقاد دارم؛ مطمئناً پیشرفت‌ها و موفقیت‌های چشمگیری در آینده بدست خواهد آمد در جهت درمان و یافتن راه‌های پیشگیری و معالجه انواع بیماری‌های سخت و غیر قابل علاج که تاکنون راهی برای درمان آن‌ها کشف نشده است.

اوّلین قدم برای خُلق نیک در زندگی چیست؟ و چه نیروهای یاری رسان است؟
اوّلین قدم برای رسیدن به خلق و خوی نیک، پالایش و تزکیه خودمان از هر گونه آلودگی و دوری از هر ضد‌ارزشی که می‌خواهد در راه رسیدن به آرمان‌ها و اهداف‌مان ما را خسته و دور کند؛ وقتی که منِ فهیمه سطح دانایی خودم را بالا ببرم، دیگران را دوست داشته باشم، از هر گونه غرور، منیت و خود برتربینی به دور باشم، مسلماً اگر کوچک‌ترین مشکلی با کسی برایم پیش بیاید، سعی می‌کنم از آن بگذرم و در جهت رفع آن تلاش کنم؛ این به نوعی خلق‌ نیک را بوجود می‌آورد و اگر در این مسیر خودمان بخواهیم، مطمئن هستم که قدرت مطلق الله یاری‌گر ما در ادامه این مسیر خواهد بود.


دستور جلسه هفته چیست و چه تاثیراتی در زندگی شما دارد؟ 
«هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» امّا این وادی بیانگر این است که حتیٰ اگر لحظه‌ای فکر کنیم که خلقت ما از روز اوّل اشتباه بوده و یا هر مخلوق و موجودی بدون هدف خلق شده، سخت در اشتباه هستیم! هر چیزی که بوجود آمده، هر مخلوقی که خلق شده از ریزترین حشرات و موجودات تا خود انسان که اشرف مخلوقات است، هدفمند، با اراده و خواستِ پروردگار متعال بوجود آمده است؛ این که ما چه‌طور در زندگی موفق باشیم؟ به تفکر ما برمی‌گردد؛ من زمان اعتیاد مسافرم، قبل از کنگره واقعا به پوچی و بی هدفی در زندگی رسیده بودم! کنگره چراغی شد در شبِ تاریک زندگی من، با آموزش‌ها فهمیدم باید طرز فکرم را که مشکل داشته و دچار تخریب شده اصلاح کنم، آموزش بگیرم، خدمت کنم تا به حالِ خوش برسم.

چگونه می‌توان جسم، روان و جهان‌بینی را به تعادل رساند؟
با آموزش‌هایی که در کنگره از طریق کتب آموزشی، سی‌دی‌های جناب مهندس، آموزش‌های راهنمایان محترم کنگره، با فرمانبرداری و کاربردی کردن این آموزش‌ها در زندگی می‌توانیم بین جسم، روان و جهان بینی تعادل برقرار کرد.

«بعد از سیاهی شب، خورشید عالم‌ تاب، طلوع خواهد کرد» تمثیل زیبا در زندگی شما، چگونه تجلی دارد؟
در زندگی منِ فهیمه سیاهی شب، دوران اعتیاد مسافرم بود که بعد از ورود به کنگره و با آموزش‌هایی که مسافرم از سخنان جناب مهندس در سی‌دی‌ها، کتاب‌ها و جزوات آموزشی گرفت با گرفتن رهایی توسط مسافرم از دستان پر توان و با عشقِ مهندس خورشید عالم‌ تاب، به زندگی من هم تابیدن گرفت. 

«قدر عافیت کسی داند، که به مصیبتی گرفتار آید» برداشت خود را بفرمایید؟
برداشت من این است، وقتی مشکلات و گرفتاری‌ها در زندگی فرد آن‌قدر زیاد می‌شود که به‌ قول معروف خواب و خوراک فرد را از او می‌گیرد؛ وقتی راهی برای رفع این سختی‌ها پیدا شود، فرد به آسایش و آرامش برسد آن موقع است که فرد، قدر این آرامش و حال خوب را می‌داند.


همسفر چگونه به صلح می‌رسد؟
همسفر با گرفتن آموزش‌های ناب کنگره و استفاده آن‌ها در زندگی، برخورد صحیح و متناسب در برابر مسائل و مشکلات، همین‌طور برخورد مناسب با مسافرش به صلح می‌رسد.

ورود دیده‌بان محترم خانم «آنی کماندار» چه حس و درسی برایتان داشت؟
یکی از بهترین حس‌ها را روزی داشتم که خانم آنی عزیزمان در شعبه با عشقِ شفا دیدم، از این‌که بانویی با این همه عشق و محبت را در جایگاه استادی و به عنوان یکی از فرزندان موفق جناب مهندس چه در زندگی، چه در کنگره و زمینه های علمی، پژوهشی، ورزشی را در جمع خودمان و از نزدیک دیدم بسیار خُرسند بودم، به عنوان یک زن باعث افتخار و سربلندی من بود.

برای آزمون راهنمایی چه برنامه‌هایی دارید؟
واقعیت‌ این است که در آزمون‌های ماهیانه شعبه شرکت می‌کنم، کتاب‌ها و جزوات را مرور می‌کنم، ان‌شاالله تا چند روز آینده که عازم سفر برای رهایی هستیم؛ بعد از برگشتن از سفر، تا زمان آزمون کتاب‌‌ها و جزوات را حتماً مطالعه خواهم کرد.

همسفر فهیمه عزیز، هر موردی که مایل هستید عنوان کنید را بفرمایید:
خداوند را از بابت ورودم به کنگره شاکر هستم، از صمیم قلب برای جناب مهندس و خانواده محترم ایشان آرزوی سلامت و سعادت دارم؛ برای خدمتگزاران شعبه با عشق شفا، خانم اعظم ایجنت محترم شعبه، مرزبانان عزیز، همچنین خانم اعظم عزیزم در قسمت سایت، راهنمای با عشق خودم خانم‌ فهیمه عزيزم سپاسگزارم و دست همه عزیزان را می‌بوسم.

تشکر و خدا قوت همسفر فهیمه عزیز (لژیون هشتم)

تشکر و خدا قوت همسفر مینا عزیز، بابت تهیه مصاحبه

--------------------------

رابط، تهیه مصاحبه: همسفر مینا، رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)

تنظیم و ارسال: همسفر اعظم، رهجوی راهنما همسفر اعظم

همسفران نمایندگی شفا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .