دومین جلسه از دور سوم لژیون آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ ،لژیون بروجن با استادی مسافر رسول،نگهبانی مسافر سجاد و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه ( ظرفیت و مسئولیت؛قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه ) در روز جمعه ۳۱ فروردینماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۸ صبح آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رسول هستم یک مسافر.
در ابتدا شاکر و سپاسگزار خداوند هستم بابت جایگاهی که در آن قرار گرفتم. از جناب مهندس عزیز و خانواده محترمشون تقدیر و تشکر میکنم بابت به وجود آوردن کنگره و خدا قوت میگویم به راهنمایان و خدمتگزارانی که در اینجا حضور دارند و از محضرشان آموزش میگیرم.
تمام دستور جلساتی که در کنگره وجود دارد به هم پیوسته هستند و دارند راه را برای من مسافر روشن میکنند که چگونه حرکت کنم. برای سفر اولی که خواسته رهایی دارد به یک گونه راه را روشن میکند،و برای سفر دومی که بر روی جهانبینی و تزکیه و پالایش خودش کار میکند به یک گونه راه را روشن میکند تا به هدفش که تعادل است برسد.
در مورد دستور جلسه: شما اگر یک لیوانی را در نظر بگیرید گنجایش یک لیوان اندازه همان لیوان است و حد و حدودی دارد وقتی بخواهیم این ظرف را بیش از حد آن پر کنیم سرریز میکند و باعث میشود که هم خودش تخریب شود و هر چیزی که در اطافش باشد تخریب کند و ایجاد مشکل کند.
حالا ظرفیت چطوری به وجود میآید؟ وقتی من میآیم روی این صندلی مینشینم و آموزش میبینم آموزش جهانبینی برای من صورت میگیرد و باعث میشود که گنجایش و ظرفیت من بالا برود یعنی همان دانایی که شامل سه ضلع میباشد:تجربه تفکر آموزش و در ادامه عدالت معرفت و عمل سالم که باعث این میشود که ظرفیت من بالا تر برود.
در سی دی وادی چهاردهم بخش ۹ آقای مهندس از حس صحبت میکند و میفرماید: حس مثل یک گیرنده است و در کالبدهای هفتگانه و حتی در خواب اطلاعات جمع میکند، ولی همه اطلاعاتی که جمعآوری میکند در اختیار ما قرار نمیدهد به خاطر همان ظرفیت و مقدار کمی از اطلاعات دریافتی را در اختیار عقل قرار میدهد.
آقای مهندس خیلی چیزها را میداند ولی هر هفته یک مقداری از جهانبینی را که کسب کرده به ما میگوید به خاطر این است که ظرفیتش را ما نداریم دارد کم کم این قضیه را برای ما موشکافی میکند از بعدهای دیگر و از شناخت انسان.
این دستور جلسات هم برای همین است که ما خودمان را بتوانیم بشناسیم ما وقتی گنجایش یک چیز را داشته باشیم در سفر اول به یک صورتی است در سفر دوم به صورت دیگر.
وقتی یک مسئولیتی به من واگذار میشود باید ظرفیت و پذیرش آن کار را داشته باشم و مسئولیت هم پشت بند همین میآید وقتی من مسئولیت را قبول کردم باید بتوانم آن مسئولیت را به نحو احسن انجام بدهم. مسئولیت درست است که شاید به عنوان رئیس خطاب بشود ولی یک شخصی است که باید پاسخگوی آن جایگاه باشد وقتی من دارم مسئولیتم را انجام میدهم و یا وظیفهام را دارم انجام میدهم هر اتفاقی در این حیطه کاری من پیش بیاید مسئول و پاسخگویی آن به عهده من است.
سفر اولی مسئول دارو خوردن خودش است مسئول درمان خودش است یعنی درمان به عهده خود شخص سفر اولی است و ظرفیتش را آرام آرام با آن تیپری که دارد انجام میدهد بالا میبرد.
از یک طرف دانایی کسب میکند و از یک طرف هم اوتی کم میکند و دارد ظرفیت و دانایی خودش را پله پله بالا میبرد. وقتی به پلههای پایانی میرسد مسئولیتهایی را میپذیرد (میکروفون گردان, مهماندار, نگهبان نظم) همینطور آموزش میگیرد تا به تعادل برسد.
وقتی من مسئولیت خودم را قبول کردم و نتوانستم به درستی انجام بدهم میآیم و قبله خود که همان تعادل و درمان است را گم میکنم و وارد حاشیه میشوم. وقتی یک سفر اولی روی برنامه نباشد میآید و وارد حاشیه میشود و در ادامه شروع به نق زدن میکند و شروع به تخریب لژیون و راهنما و حتی زیر سوال بردن ساختار کنگره میشود.
برای اینکه این دستور جلسه را بهتر متوجه بشویم سیدی«ظرفیت و مسئولیت» از آقای مهندس و سیدی «تغییر جایگاه» از استاد امین را گوش کنیم.
تایپ: مسافر کورش
ویراستار: مسافر رامین
تنظیم و ارسال خبر: مسئول سایت مسافر رسول
- تعداد بازدید از این مطلب :
1629