جلسه چهارم از دوره سی و چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی شمس به استادی مسافر محسن نگهبانی مسافر پویا و دبیری مسافر فرید با دستور جلسه ظرفیت و مسئولیت در تاریخ 29فروردین 1403 رأس ساعت 17 آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در مورد ظرفیت فکر میکنم موضوعی هست که همه ما انسانها با آن سروکار داریم. در ظرف وجودی ما میتواند خیلی چیزها وجود داشته باشد .وقتی در مورد ظرفیت صحبت میکنیم ،موضوع گنجایش است . انسان چون موجودی هست که در جهان خلقت، در رتبه و مرتبه بالایی قرار دارد ،بالقوه خیلی چیزها درون انسان قرارگرفته است. اما اگر از تمام نیروهایی که در درونش هست بتواند استفاده کند یا نه. این به ظرفیت انسان بستگی دارد و اینکه این ظرفیت را بتواند به فعل تبدیل کند.درون همه انسانها ویژگیهای خوب و بد هست ولی باید بستر مناسب فراهم بشود که بیرون بیایند. خیلی مهم است که درون ظرف ما چه هست؟ ظرفیت را میتوانیم در چیزهای تاریک نگاه کنیم و میتوانیم رو به روشنایی ببینیم. فکر میکنم منظور کنگره رو به روشناییاش هست .اگرنه در تاریخ افراد زیادی بودند که ظرفیت بالایی داشتند ،ولی صحبتی از ظرفیت آنها نشده است .مثل هیتلر که ظرفیت فرماندهی هزاران سرباز را داشت ،ولی آخرش به تباهی کشیده شد و اثری از او باقی نماند، چون ظرف آن شخص تهی بود .کما اینکه درکنگره میگوییم: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است .محبت خیلی مهم است .بالا بردن ظرفیت رابطه مستقیمی دارد با مسئولیت. یعنی هر آنچه ما مسئولیتهای بیشتری را بپذیریم میتواند منجر به این بشود که ظرفیتمان بیشتر بشود و هر آنچه ظرفیت من بیشتر باشد میتوانم مسئولیتهای بیشتری را از عهدهاش بربیایم. اما این،یک شرطی دارد و قرار نیست ما هرچه مسئولیت سر راهمان قرار میگیرد را قبول کنیم. چراکه برای اینکه ظرفیت بالا برود، نیازمند تحمل رنج است و نیازمند تغییرات است. یعنی این امکانپذیر نیست که من بخواهم ظرفیت خودم را بالا ببرم ،بدون تحمل درد. ولی اگر پذیرفتن مسئولیتها را از مسئولیتهای کوچک شروع کنیم، آرامآرام ظرفیتمان هم میتواند بالا برود.بهطور مثال اگر من بخواهم ظرفیتم و گنجایشم به حدی برسد که به رهایی برسم و بتوانند رهایی را در ظرف من بگذارند، من لازم است یک سری مسئولیتها را بپذیرم و به انجام برسانم. باید سر ساعت ، سه جلسه در هفته درکنگره حضورداشته باشم .باید سی دی بنویسم باید مشارکت کنم. این مسئولیت من است .در خانه سر ساعت بخوابم سر ساعت بلند شوم انجام این مسئولیتهای بهظاهر ساده، درنتیجه بهجایی میرسد که آن ظرفیت در من به وجود آید که به من رهایی بدهند.خیلیها که این مسئولیتها را انجام نمیدهند، اگر رها هم بشوند، نمیتواند ماندگار باشد. چون آن تغییر درونی اتفاق نیفتاده .این باید با جهانبینی اتفاق بیفتد. یعنی این ظرف من باید به آهستگی در دوره ۱۰ ماهه سفر من رشد کرده باشد.اینکه آیا من در جایگاهی که دارم درست عمل میکنم یا نه؟ یک نشانههایی دارد، مثل نق زدن .آدمهایی که قادر نیستند کاری را انجام دهند بیشتر نق میزنند.باید ببینم ،در جایگاهی که هستم آیا در حاشیه هستم؟ دارم نق میزنم؟ تا درگیر حواشی نشوم و به هدفم برسم. همه ما حداقل هدف رهایی را درکنگره داریم.
تهیه گزارش و ارسال به سایت مسافر محمد لژیون نهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
165