سلام دوستان مجید هستم یک مسافر. خدا را شکر میکنم که در کنگره، مکانی که محل آموزش گرفتن میباشد قرار گرفتم. از آقای مهندس، خانواده محترمشان و راهنمای بزرگوارم سپاسگزارم. دستور جلسه؛ ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن میباشد.
هر دستور جلسهای یک نوع جهانبینی است و بار آموزشی به همراه دارد. این دستور جلسه هم در کنگره و هم در بیرون از کنگره کاربردی است. به هر سه لغت؛ ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن باید توجه داشت.
ظرفیت؛ از ظرف میآید. یعنی جایگاهی است برای قرار گرفتن چیزی. برای مثال؛ یک پارچ آب، یا لیوان را در نظر بگیرید، اینها به یک مقدار مشخصی میتوانند آب را در خودشان نگهداری کنند، بیشتر از حد ظرفیت باعث سرازیر شدن آب میشود که، نشان دهنده خارج شدن از تعادل میباشد. هر ظرفی یک گنجایشی دارد.
انسان هم همینگونه است. ظرفیت و گنجایش انسانها با توجه به آموزش و دانایی که کسب کردهاند با یکدیگر متفاوت است، هر انسانی بر مبنای دانایی خود میتواند مسئولیتی را پذیرا باشد. اما مسئولیت اول هر انسانی، مسئولیت قبول کردن در رابطه با خودش میباشد و نسبت به مسئولیتی که در قبال خودش دارد میتوان تشخیص داد که شخص در تعادل میباشد یا نه. من در مقابل مواد مخدر ظرفیت نداشتم و با مصرف بیش از اندازه مواد مخدر و سیگار وارد ضدارزشها شدم و در نهایت از تعادل خارج شدم.
برای مثال؛ در جامعه برای خدمت در اداره، سرایدار، کارمند، معاون و رئیس اداره و هر کسی با توجه به توان و ظرفیتش، مسئولیت به او داده شده است.
بعضی از افراد هستند که حتی نمیتوانند در جایگاه سرایداری خدمت کنند و طبق گفته آقای امین؛ وقتی به یک سرایدار احترام میگذارند از تعادل خارج میشود که، همان قبله گم کردن میباشد. هر کسی بر مبنای ظرفیتی که دارد، مسئولیت به او داده میشود. در لوگو کنگره ۶۰، معرفت، عمل سالم و عدالت را داریم. معرفت باید باشد یعنی شناخت، عمل سالم انجام بدهیم و در آن جایگاهی که قرار گرفتیم، عین عدالت است.
در بعضی مواقع این مسئله نیست و شخص هنوز معرفت و شناخت نسبت به آن جایگاه را پیدا نکرده است، اما وقتی در آن جایگاه قرار میگیرد باعث میشود حرکت و اعمالی را انجام دهد که در شعن آن جایگاه نیست، از تعادل خارج میشود، باعث قبله گم کردن میشود. فراموش میکند که روز اولی که وارد کنگره شد، چگونه بوده، مصرف کنندهای بودم که هیچ کس قبولم نداشت، در خانواده، اجتماع و حتی خودم برای خودم احترام قائل نبودم، و حالا چه شد که در سفر اول قرار گرفتم، بعد از گذشت دو، سه ماه حضور در کنگره به من احترام میگذارند، نوع لباس پوشیدنم تغییر کرد، باید گویشم تغییر کند.
اگر یک خدمت مهمانداری به او دادند، بلافاصله شروع به برخورد کردن میکند، این شخص هنوز شناخت و آگاهی نسبت به کنگره که هدف ما چه هست را درک نکرده است. وقتی مسئولیتی به ما داده میشود، باید توجه کرد که چرا و به چه هدفی باید این مسئولیت را به سرانجام برسانیم؟ اگر آموزَشهای لازم را دیده باشیم، وقتی در آن جایگاه قرار میگیریم و مسئولیتی که به ما داده میشود را به نحو احسن انجام میدهیم.
اگر در سفر اول جهانبینی من تغییر نکرده باشد و آموزشها را نگرفته باشم، قطع به یقین در سفر دوم اگر مسئولیتی به من داده شود، من قبله گم میکنم. زیرا فراموش میکنم که هدف من از حضور در کنگره و انجام خدمت چه هست.
هدف ما در کنگره آموزش گرفتن است، آموزش دیروز را امروز تجربه کنیم. اگر به مشکلی بر میخوریم، با تفکر بتوانیم مشکل را برطرف کنیم. بنابراین ما با آموزش و در نظر گرفتن مثلث دانایی (آموزش، تجربه، تفکر) روز به روز ظرف خودمان را بزرگتر کنیم. انسانی که دنبال آموزش گرفتن و دانایی باشد، هر روز به این نتیجه میرسد که چیزی بلد نیست.
واقعا هم من از خودم و جهان هستی چیزی نمیدانم.
ما هنوز از خودمان هیچ اطلاعاتی نداریم چه برسد به جهان هستی. وقتی من به این نتیجه برسم که هیچ چیزی بلد نیستم و علاقهمندم و تلاش میکنم که آموزش بگیرم روز به روز ظرفم بزرگتر میشود. هر چه ظرف انسان بزرگتر شود، مثلث دانایی او بیشتر رشد میکند. در نتیجه برای مسئولیتهای بزرگتر در نظر گرفته میشود. کائنات به دنبال انسانهایی است که ظرفشان بزرگتر است تا آنها را برای مسئولیتهای بزرگتر در نظر بگیرند.
بنابراین سه مولفه؛ ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن با همدیگر هستند. باید ظرفیت باشد که، وقتی مسئولیتی به ما دادند، ما از تعادل خارج نشویم و قبله گم نکنیم. یعنی بدانیم با چه هدفی در هستی قرار گرفتیم؟ برای چه هدفی در کنگره هستیم؟ برای چه هدفی در کنگره خدمت میکنیم؟ وقتی انسان اینها را در نظر داشته باشد و دنبال آموزش گرفتن باشد، بنابراین قبلهاش را گم نمیکند.
تایپ و ویرایش: مسافر مصطفی
تنظیم و ارسال: مسافر بهنام
- تعداد بازدید از این مطلب :
408