در وادی اول میآموزیم که ساختارها بدون تفکر رو به زوال و نابودی میروند. نقطه تفکر و بیداری در وادی دوم بیان میکند که: هیچ موجودی بدون هدف و بیهوده خلق نشده است. در وادی سوم آمده است که هیچ موجودی بهاندازه انسان نسبت به خودش دلسوز نیست. وادی چهارم به ما میگوید: در مسائل و مشکلات حیاتی، نمیتوانیم مسئولیتها را به گردن خداوند بیندازیم و از زیر بار مشکلات شانه خالی کنیم.
وادی پنجم یا وادی اجرا و عمل میگوید: در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید. اینک با کوله باری از تفکرات سازنده، قدم در وادی پنجم میگذاریم و حرکت را از این وادی آغاز میکنیم. این وادی عظمت و شأن انسان را بیان میکند و عظمت او را کمتر از جهان هستی با آن همه شگفتی نمیبیند و برای رسیدن انسان به مرحله تکامل، کل هستی در خدمت و یاری اوست. (آنگونه که جسم در خدمت نفس است). قدرت و توانمندی انسان چه در درون او و چه در بیرون او به حدی است که مانند آتشفشانی میتواند پس از فوران تمامی زمینهای اطراف خود را بارور سازد.
انسان در جهانهای متعددی به حیات خود ادامه میدهد، مانند جهان فیزیکی، جهان خواب و جهان ذهن و غیره. جهان فیزیکی، جهانی است که انسان بهطور آگاهانه در آن زندگی میکند و از منابع سرشار آن بهرهمند میشود. جهان ذهن، جهانی است بسیار قدرتمند با ابزارهای بسیار قوی که اطلاعات را جمعآوری و آنها را پردازش میکند. جهان ذهن، تمامی شنیدهها و دیدهها را برنامهریزی کرده و به تصویر میکشد و آنها را در جهان فیزیکی اجرایی و عملی میکند؛ جهانی است بسیار عظیم که همهچیز را به خود جذب میکند و مانند شمشیر دو لبه است که اگر در صراط مستقیم از آن استفاده شود انسان را به بالاترین درجه سوق میدهد و اگر در مسیر تاریکی و جهل از آن استفاده شود انسان را به عمق درههای تباهی و نابودی پرتاب میکند. جهان خواب، جهانی است شبیه به مرگ با این تفاوت که ارتباط بین جسم و نفس (صور آشکار و صور پنهان) قطع نمیشود. در جهان خواب، اشخاصی یا چیزهایی دیده و یا لمس میشوند که ازلحاظ اندازه، فرم و ابعاد با جهان فیزیکی یکساناند اما ازنظر ماهیت با آن تفاوت دارند.
در جهان خواب، پنج حس درونی (ظاهری) به خواب میروند و ازنظر هوشیاری در حالت مرگ موقت قرار میگیرند؛ اما پنج حس بیرونی (پنهانی) فعالیت خود را شروع میکنند، انسان در خواب مسائل زیاد و جالبی را درک میکند. بهطور مثال غذایی را میخوریم و از طعم آن لذت میبریم و حتی سیر میشویم، درحالیکه حس چشایی که با آن طعم غذا را میچشیم در خواب است.
در این وادی میآموزیم که برای به اجرا درآوردن تفکراتی که منطقی هستند باید از نکات منفی پرهیز کرد؛ زیرا زمانی روان انسان به تعادل و آرامش میرسد که از ضد ارزشها برگشت نموده و سه اصل پندار سالم، گفتار سالم و کردار سالم را الگوی زندگی قرار داده و آنها را اجرایی کرد.
در این وادی برای برگشت از ضد ارزشها، باید گامهایی برداشت که عبارتاند از:
1)قناعت: که باید در تمامی ابعاد زندگی به اجرا درآید؛ مانند قناعت در دیدن، در صحبت کردن، در شنیدن، در تفکر و درنهایت در استفاده بهینه از زمان و انرژی.
2)صبر: میآموزیم که برای رسیدن به اهداف، خواستهها و آرزوهایمان، مشکلات را با تفکر، تلاش و تحمل سختیها پشت سر گذاشت و آنها را حل کنیم و این معنای حقیقی صبر است.
3)تجسس- قضاوت و غیبت: این وادی به ما میآموزد که برای رسیدن به خود و طی طریق در سفر دوم بایستی تمام تمرکز خود را معطوف کرده و از اتلاف زمان و انرژی خودداری نموده و سه پارامتر تجسس، قضاوت و غیبت را که در آینده و سرنوشت ما تأثیرگذار نیستند و ما را از مسیر دور میکنند و عواملی هستند که زمان و انرژی را از ما میگیرند و ما در زندگی به بیراهه میکشانند، حذف و از خود دور کنیم.
4)پسانداز: انسان همواره در زندگی بر سر دوراهی قرار میگیرد که میبایست با اختیار خود، یکی از دو راه را انتخاب و در آن مسیر حرکت کند. بیشک به هر مسیری قدم بگذارد با مشکلات و مصائب پیشبینینشده روبرو خواهد شد که نیاز به توشه راه چه مادی و چه معنوی دارد تا در شرایط سخت بتواند بقای خود را حفظ کند و این اهمیت پسانداز میباشد. پسانداز یعنی انسان هرلحظه آمادگی مقابله با حوادث پیشبینینشده را داشته باشد.
5)توکل: تکامل در جمع صورت میگیرد و در زندگی اجتماعی انسانها ضعف یکدیگر را جبران میکنند. آدمی زمانی که توانایی حل مشکلات بزرگ را ندارد، از نیروی برتر و داناتر بهعنوان وکیل استفاده میکند و اختیار خود را در حل آن مسئله به وکیل واگذار میکند؛ که در جهان معنوی بهترین وکیل انسان، خداوند است.
6)رضا: در مقام رضا، انسان در مراحل معنوی خواسته دارد و به سمت خواستهاش حرکت میکند اما نتیجه را به خداوند واگذار میکند و در پایان هر اتفاقی که بیفتد از نتیجه آن راضی است؛ یعنی خود را هم میبیند اما میگوید من راضیام به آنچه تو راضی هستی و میخواهی، در این مرحله طیفهای گوناگونی وجود دارد؛ مانند راضی بودن رهجو در قبال راهنمای خود.
7)تسلیم: و اما مرحله تسلیم که بالاترین مراحل معنوی میباشد. دیگر شخص خودش را نمیبیند و هرچه هست خالق و رب و مربی است؛ یعنی دیگر خواستهای وجود ندارد که بخواهد رضا باشد یا نباشد.
نتیجه:
در کنگره افرادی که در سفر اول به این مرحله میرسند، قطعاً پیروز و موفق خواهند شد. جهش در زندگی زمانی اتفاق میافتد که انسان از یکسری خواسته بگذرد و این همان معنای بازگشت از ضد ارزشهاست.
نویسنده: کمک راهنما خانم پروانه
لژیون: یکم
نگارنده: همسفر ماندانا
منبع: کنگره60، نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
5846