سپاسگزار؛ اولین سال رهایی مسافر موسی

خلاصه سخنان آقا موسی:

تشکر می‌کنم از همه عزیزان که به من لطف داشتند ان شاالله که در تولدهایشان بتوانم جبران کنم، خدا را شکر می‌کنم که توانستم امروز این جایگاه را تجربه کنم.

موقع مصرفم از زندگی سیر بودم خسته بودم خیلی عذاب می‌کشیدم .در حال از دست دادن زندگی مشترکم بودم.همسفرم رفته بود و این باعث شد که تلنگری به من بزند که مواد مخدر ارزش از دست دادن زندگی را ندارد.

خدا را شاکرم که با کنگره آشنا شدم و از برادرم ممنونم که باعث این آشنایی شد، جا دارد که از بنیان کنگره 60 جناب مهندس تشکر کنم از خانواده محترم مهندس، از راهنمای خودم آقای یحیایی که خیلی برای من زحمت کشیدند.

از همسفرم که ده سال تخریب اعتیاد من را تحمل کردند سپاسگزاری می‌کنم، از دخترم ممنونم، از پدر و مادرم هم متشکرم، امیدوارم با دانایی بیشتر آرامش بیشتری در خانواده داشته باشیم.

از همه شما عزیزان هم متشکرم.

خلاصه سخنان  کمک راهنمای محترم سرکار خانم یحیایی:

خیلی خوشحالم که بار دیگر شاهد تولد یکی  از مسافران کنگره هستم.

به آقا موسی تبریک می‌گویم به خاطر تولد یک سال رهایی‌شان، به همسفر و دخترشان تبریک می‌گویم، به آقای یحیایی هم تبریک می‌گویم به خاطر یک سال رهایی رهجویشان.

به نگهبان و دبیر به خاطر کسب این جایگاه تبریک می‌گویم و به فال نیک می‌گیرم شروع دوره  را با این اتفاقات زیبا.

همسفر آقا موسی قدم‌های محکمی را برداشت، خیلی عالی آموزش‌ها را گرفت، سی‌دی‌ها را گوش می‌کرد و گاهی من و خواهر لژیونی‌هایش از برداشت‌هایش استفاده می‌کردیم.خیلی خوب سفر کرد و امیدوارم که موفق باشد.

از آقای ربیعی ایجنت شعبه و خانم منصوری اسیستانت هم تشکر می‌کنم که زحمت زیادی می‌کشند تا آموزش‌ها به مسافران و همسفران منتقل شود. حُسن‌های خانم مریم را در موفقیت آقا موسی که بیشتر جایگاه‌های خدمتی را تجربه کرده می‌توان دید. الآن هم که مرزبان هستند و این حس خوبی برای یک راهنما به همراه دارد.

ان شاالله که خانم مریم هم بتواند این جایگاه و جایگاه‌های خدمتی را درکنگره تجربه کند، ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

خلاصه سخنان  هم‌سفر خانم مریم:

من هم خیلی خوشحال هستم که این لحظه را تجربه می کنم و خوشحال تر هستم که مسافرم اشتباهات خود را قبول کرد و قبول کرد که مصرف کننده بوده است و خدوند را شکر بابت هدیه و آرامشی که دوباره به من داد.

همه افراد یک روزی را دارند که برای آنها یک روز خاص و یا بهترین روز برای آنها است برای من هم روز شانزدهم دی ماه 94 بهترین روز زندگیم بود که مسافر من گل رهایی را از دستان پر مهر جناب مهندس گرفتند خیلی خوشحال هستم چرا که من در دو سال پیش به هیچ عنوان این روزها را تصور نمی کردم که یک روزی رهایی مسافرم را از دام اعتیاد ببینم ، خیلی سختی کشیدیم روزهای تلخ زیاد را داشتیم و این را همه همسفران به خوبی درک می کنند و همه این آرامشی که در حال حاضر داریم مدیون جناب مهندس و خانواده محترمشان  و سرکار خانم آنی هستیم.

آن روزهای تلخ را هرگز از یاد نخواهم برد چرا که لذت این روزهای خوبی که در حال حاضر تجربه می کنم بابت همان روزهای تلخ است.

باز هم از جناب مهندس تشکر می کنم که این راه را جلو پای ما قرار دادند، از کمک راهنمای مسافرم آقای یحیایی تشکر می کنم بابت تمامی زحماتی که برای مسافرم کشیدند از راهنمای خوب خودم سر کار خانم یحیایی تشکر می کنم که خواهرانه کنار من بودند، به مسافرم هم تبریک می گویم و امیدوار هستم در جایگاه های بالاتری مسافرم را ببینم.