به نام قدرت مطلق
جلسه نهم از دوره هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی دانیال اهواز با استادی آقا عباس نگهبانی آقا محمد جعفر و دبیری آقا عزیز با دستور جلسه " وادی دوم و تاثیر آن بر روی من " در روز سه شنبه مورخه 1395/08/04 رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد: در این وادی در مورد ارزش مخلوقات صحبت میشود و گفته میشود ک هیچ مخلوقی به جهت بیهودگی پا به دنیا نگذاشته است؛ شاید هجمه مشکلات باعث بشود که شخص با خود بگوید من بیخودی پا به این دنیا گذاشتم و یا اینکه من رقمی نیستم.
در ابتدا لازم است بعضی از مسائل برای ما آشکار بشود؛ لازم است با واژه اندیشه آشنا بشوم. در کنگره هیچ موضوعی را بدون دلیل آموزش داده نمیشود؛ موضوعاتی آموزش داده میشود که تجربهشدهاند و قابلاجرا هستند. من اگر میخواهم مشکلات زندگیام را حل کنم باید انسان را بشناسم؛ درست مثل زمانی که بخواهم یک ماشین که را تعمیر کنم، چراکه اگر طرز استفاده از اتومبیل را ندانم ممکن است باعث بروز مشکل برای خودم و دیگران بشوم. لازم است من در ابتدا خودم، حسهایم، عقل، روح و نفس را بشناسم تا بتوانم به حال خوش برسم. در این وادی گفته میشود که ما ارزشمند هستیم و به هیچ نیستیم، اگر ما این واژگان را بهدرستی درک کنم میتوانیم به ارزش خودمان پی ببریم؛ بهعنوانمثال انسان تنها موجودی است که دارای روح است و این جمله برگرفته از آیات قرآن است که نشان از ارزش والای انسان دارد.
استاد در ادامه افزودند: یک نکته که در این وادی اشاره میشود این است که ما باید قوانین و قواعد هستی را بشناسم که راه خوشبختی را پیدا کنم و در مسیر آن مسیر کنیم. عدم شناخت خویشتن، فرامین الهی و قوانین موجود در طبیعت باعث میشود که من از ناکجاآباد سر دربیاورم. در کنگره و در وادی تفکر به من گفته میشود که باید نسبت به هر موضوعی تفکر کنم و بدانم که نمیدانم و یا بهاصطلاح سرم را با سر راهنما عوض کنم و اطلاعات گذشته را پشت در بگذارم و قوانین و حرمتهای کنگره را اجرا کنم تا به انتهای راه برسم. رهجویی که فکر میکند بیشتر از کنگره میداند و از خودش نظر میدهد هیچگاه به نتیجه نمیرسد. اگر ما بخواهیم خانهای راحت بسازیم باید زمین آن را در ابتدا تخریب کنیم و این فرمانبرداری مانند تخریب همین زمین است. یک رهجو لازم است گوشبهفرمان راهنما باشد و تکالیفش را انجام بدهد تا اینکه به رهایی برسد. اگر در طول این سفر نظم نداشته باشم و سر ساعت نیایم و سر ساعت دارویم را نخورم رهایی که میگیریم رهایی باکیفیت نیست. اگر بخواهیم زندگی با آرامشی داشته باشم باید بیایم اینجا و هرچه به من گفتند گوشبهفرمان باشم و بدانم که در زندگی گاهی غم است و گاهی شادی است و گاهی حزن است؛ اما گذراندن یک حزن تنها با داشتن آگاهی ممکن است. در اینجا کسی را به درمان نمیرسانند بلکه خود رهجو به راه درمان را طی میکند و یا اینکه مشکلات کسی را حل نمیکند بلکه استاد پرورش میدهند که خود مشکلات خودش را حل کند. در کنگره به کسی ماهی داده نمیشود بلکه اینجا ماهیگیری به او یاد داده میشود.اگر من قوانین طبیعت و زندگی را فرابگیرم متوجه میشوم زمانی به پوچی میرسم که برای خود و دیگران مفید نبودم و از همگان طلبکار بودم و هیچ ثمری ندارم.
مرزبان کشیک: آقا مصطفی
عکس: مسافر محمد باقر
نگارش و تنظیم: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
2066