English Version
English

كارگاه آموزشي کنگره ۶۰؛ نمایندگی پرستار

كارگاه آموزشي کنگره ۶۰؛ نمایندگی پرستار

"به نام قدرت مطلق"

هفتمین جلسه از دور سی و سوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی پرستار، با دستور جلسه " وادی دوم و تأثیر آن روی من " به استادی آقای محمدرضا فرخی، نگهبانی آقای شهرام و دبیری آقای حامد در روز یکشنبه  95/08/02 رأس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

دستور جلسه کنگره 60 مانند شاه کلیدی برای زندگی بیرون از کنگره یا سفر در کنگره می‌ماند که اگر از آن استفاده کنیم و در زندگی  کاربردی شود، به صلح و آرامش می‌رسیم و در کنگره می‌توانیم سفر راحتی داشته باشیم از سفر لذت ببریم. از اغلب سفر دومی‌ها بپرسیم بهترین لحظات سفر در کنگره را سفراول معرفی می‌کند که فراموش نشدنی است.

وادی دوم از امید تلاش و حرکت صحبت می‌کند، امید مهم‌ترین چیزی است که برای هر انسانی لازم است و ناامیدی بزرگ‌ترین بلائي است که ممكن است هر انسانی دچار آن شود و او را درون‌سلولی انفرادی می‌اندازد و انسان را سیاه‌بخت می‌کند. اول وادی از جنگ نرم می‌گوید، چرا جنگ نرم؟ چون قضیه درمان اعتیاد خیلی جدی است و با سروصدا و دادوبیداد نمی‌شود به آن غلبه کرد با شمشیر نمی‌توانیم به جنگ تاریکی برویم بایستی شمع روشن کنیم و دانایی را بالا ببریم . اگر بخواهیم با سروصدا مشکلات را حل کنیم مسلماً تخریب بیشتری به وجود می‌آوریم، با جنگ نرم مشکلات راحت‌تر حل  می‌شوند و ما را به آرامش می‌رساند و از همه مهم‌تر اینکه آموزش می‌گیریم.

در سفر اول اعلام می‌شود فقط به درمان توجه شود مانند تصویر کتاب، خودروی که در یخبندان حرکت می‌کند نباید تند یا خیلی یواش برود و نباید بوق بزند اگر سروصدا ایجاد کند  قندیل‌ها شکسته و باعث سقوط خودرو شوند.

در کنگره یاد می‌گیریم بیماری اعتیاد یعنی چه؟ وقتی‌که به ما ثابت می‌شود که اعتیاد بیماری است، دو گزینه پیش رودارم، دارو  و  دوره درمان که دارو شربت او‌ تی است و دوره آن، یازده ماه سفری است که طی می‌کنیم. در دوره درمان خیلی از کارها نبایستی انجام دهیم چون بیمار هستیم و فکر کنیم در بیمارستان بستری هستیم کسانی که تازه‌وارد سفر می‌شوند ابتدا به این روش جبهه می‌گیرند ولی به‌مرور متوجه می‌شوند و کسانی که قوانین بازی را نمی‌دانند بازی را به هم می‌زنند.

برخی، خیلی از موضوعات را قبول ندارند نه خدا و نه پیغمبر را قبول ندارند و مهندس به زیبایی اشاره می‌کند که وقتی از چگونگی کارکرد سلول که از بزرگ‌ترین کارخانه‌های بیرون شگفت‌انگیزتر است خبر نداریم چطور می‌توانیم از عظمت کائنات باخبر باشیم و خیلی راحت اصل موضوع را رد می‌کنیم، کسانی که این‌گونه فکر می‌کنند راحت‌ترین راه را انتخاب می‌کند و بازی را به هم می‌زنند چون باید تلاش و کوشش کند، سطح دانایی خود را بالا ببرند و این کار سختی است.

خیلی‌ها راه کنگره را قبول ندارند چون اگر قبول داشته باشد باید سر ساعت حضورداشته باشد و قوانین را رعایت کنند و کسانی که به رهایی می‌رسند تمام این ریزه‌کاری‌ها را رعایت می‌کنند. رهایی در کنگره 60 مثل نقاشی مینیاتور می‌مانند از نقطه‌های ریز تشکیل‌شده که اگر نظم خاص خودش را نداشته باشد از زیبایی تصویر کم می‌شود و رهایی واقعی نخواهد بود. کسانی که در سفر اول کم می‌گذارند مسلماً در سفر دوم کم می‌آورند به‌طور مثال اگر یک ساختمان بسازیم و در زمان بتون‌ریزی لابه‌لای بتون هوا باشد در ادامه شاید کسی متوجه نشود ولی با یک زلزله خفیف آن ساختمان خراب می‌شود.

نکته مهم ديگري که در وادی آمده است، ما در این دنیا تنها و بدون پشتیبان نیستیم و این خبر مسرت‌بخش برای ما است. خیلی از مسافران عنوان می‌کنند که ما مشکل‌داریم نمی‌توانیم ساعت 5 در جلسه حضورداشته باشیم، خاصیت مشکل این است که هرکسی فکر می‌کند بزرگ‌ترین مشکل متعلق به اوست، درصورتی‌که خداوند پشتیبان ماست و باید به او واگذار کنیم و در سفر اول اولویت اول را درمان قرار دهیم باید سر ساعت حضورداشته و سی‌دی‌ها را گوش کنیم اگر می‌خواهیم به رهایی برسیم، برای به دست آوردن هر چیزی باید بهاي آن را پرداخت کنیم اگر رهایی بدون سختی و بها باشد به حال خوش نمی‌رسیم.

ما درحرکت به‌سوی ضد ارزش‌ها مشکلات زیادی را برای خود به وجود آوردیم که بیماری‌های روحی و روانی را به دنبال دارد، آقای مهندس می‌فرمایند اگر ما کاری را انجام می‌دهیم باید بدانیم چرا آن کار را انجام می‌دهیم و اگر کاری انجام نمی‌دهیم باید علتش را بدانیم. باید بدانیم که چرا مواد مصرف می‌کنیم یا چرا مواد مصرف نمی‌کنیم.

یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که می‌تواند برای انسان به وجود بیاید که حس کند که دیگر کاری از او برنمی‌آید و مصرف مواد این حس را سرعت می‌بخشد و به‌مرور کار و خانواده را از دست می‌دهد و فکر می‌کند که دیگر هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد. خوشبختانه در کنگره، خدمت است و این باور به من القاء می‌شود که کاری از من برمی‌آید و این خدمت مشکل بزرگ انسان را که انسان را به پوچی مي‌رساند برطرف می‌کند و این جایگاه خدمتی ارزش بالای دارد و اگر بدانم چرا خدمت می‌کنم و به چه کسانی خدمت می‌کنم بار معنوی برای من دارد.

 

تهیه و تنظیم: مسافر علی
لژیون آقای شهرام صفایی
نمایندگی پرستار کنگره 60   

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .