English Version
English

اسب چوبین شیطان !

اسب چوبین شیطان !

رایانه را روشن کردم. به‌طور اضطراری به یکی از نرم‌افزارهای کاربردی نیاز داشتم. در آن شرایط، اولین راهی که به ذهنم خطور کرد این بود که سریعاً برنامه موردنیازم را دانلود کنم. دست‌به‌کار شدم و با انتخاب یکی از سایت‌ها، برنامه را دریافت و نصب کردم. با خوشحالی زیاد، کارم را انجام دادم و سپس سیستم را خاموش کردم؛ غافل از اینکه با اجرای برنامه، یک ویروس مخرب وارد دستگاه شده است و مدتی بعد متوجه شدم که نام این میهمان ناخوانده «تروجان» است. ازآنجایی‌که مایل بودم با این عنصر نامطلوب بیشتر آشنا شوم، تحقیق کوچکی انجام دادم.

تروجان‌ها ماهیت واقعی خود را در قالب یک اپلیکیشن یا وب‌سایت پنهان می‌کنند و از این طریق به دستگاه آسیب می‌رسانند. تروجان تظاهر می‌کند که یک برنامه مفید و خواستنی است؛ اما درواقع هدف دیگری دارد.

تروجان در قالب یک بازی، یک محافظ نمایشگر، یک آلبوم عکس و یا حتی یک برنامه ویروس‌کش وارد رایانه‌ی ما می‌شود؛ اما وقتی‌که ما در حال لذت بردن از نصب آن برنامه هستیم، تروجان به دستگاه ما نفوذ کرده و می‌تواند رمزهای عبور و فایل‌هایمان را به شخص دیگری ارسال کند و یا حتی به آن فرد امکان کنترل سیستم ما و یا پاک کردن فایلها را بدهد.

اما بخش جالب قضیه به وجه‌تسمیه این ویروس برمی‌گردد، یعنی انتخاب نام تروجان برای این بدافزار. نام این ویروس به ماجرای تسخیر تروا توسط یونان مربوط می‌شود. 

حتماً داستان تاریخی نبرد یونان و تروا را شنیده‌اید. در طی جنگ ده‌ساله‌ای که بین یونان و تروا رخ داد، یونانی‌ها هر چه تلاش کردند نتوانستند تروا را به تصاحب خود درآورند و این به دلیل استحکامات بسیار قوی‌ای بود که اهالی تروا برای خود ایجاد کرده بودند؛ تا اینکه یونانیان نقشه‌ای طراحی کردند تا بتوانند از آن طریق به درون شهر تروا نفوذ کنند. آن‌ها یک اسب چوبی و بزرگ ساختند و بسیاری از جنگجویان خود را در درون آن پنهان کردند و این اسب چوبین را در خارج شهر تروا گذاشتند و وانمود کردند که می‌خواهند به محاصره پایان بدهند

اهالی تروا که از پیروزی‌های خود سرمست بودند، علیرغم هشدارهای خردمندان شهر، فریب نیرنگ دشمن را خوردند و اسب چوبی را به داخل شهر بردند. در نیمه‌های شب، جنگجویان یونانی از تاریکی شب استفاده کرده و از شکم اسب بیرون آمدند و دروازه شهر را باز کردند و شهر را به تصرف خود درآورند...

در حین مطالعه درخصوص ویروس تروجان و مرور داستان تروا، این جملات از کتاب شصت درجه زیر صفر در خاطرم تداعی می‌شود:

«احساس این‌که در خود چگونه هستی، بسیار زیبا دنیایی است که اکنون یافته‌ای و در این یافته‌های باارزش خود، یاقوتی در گفت داری که آن هرگز از گفتت، رها نخواهد شد و جاویدان می‌ماند و در دو یا چند جهان، مورداستفاده نیکویی قرار می‌گیرد. در این راه، شیطان از بهترین دوستان کمک می‌طلبد که یاقوت را برباید. بایستی هوشیار باشید و بامروت، عمل کنید. رعد»

غالباً آموزش‌هایی که در کنگره 60 فرامی‌گیریم، در جهت استحکام افکار و اندیشه‌های عقلانی ماست و البته تلاش برای کاربردی کردن آن‌ها، ما را از سکون خارج کرده و جاری بودن ما را تضمین می‌کند؛ اما نکته بسیار مهمی که هیچ‌گاه نباید از آن غافل شویم این است که شیطان در پیشگاه خداوند قسم یادکرد که فرزندان آدم را گمراه می‌سازد و در این راه از نیرنگ‌های گوناگونی استفاده می‌کند تا به قلعه‌ی عقل انسان رسوخ کند.

همه‌ی ما به لطف آموزش‌های کنگره 60 سعی می‌کنیم تا بر خواهش‌های نفسانی خود غلبه پیدا کنیم و فرمان‌های عقل را به اجرا درآوریم؛ اما نباید از این بخش قضیه غافل شویم که شیطان و نفس اماره هم به میزان پیشرفت ما، نقشه‌های هوشمندانه‌تری طراحی می‌کنند و در این راه ممکن است اسب چوبینی را در مسیر ما قرار دهند.

«یقیناً بر سر راه راست تو در کمین آنان خواهم نشست. از پیش رو و پشت سر و از طرف راست و از جانب چپ بر آنان می‌تازم و بیشترشان را سپاسگزار نخواهی یافت. سوره اعراف؛ آیه‌ی 16 و 17»

«ما بایستی نیروهای خود را و همچنین نیروهای تخریبی و بازدارنده را کاملاً بشناسیم و بدانیم که شیطان به زیباترین شکل ممکن و گاهی کاملاً به‌صورت دلسوزانه وارد افکار و اندیشه‌ی ما می‌شود تا گوهر جان ما را شکار نماید و هستی ما را به ویرانه‌ای تبدیل نماید. وادی سوم»

 

 با احترام، همسفر اکرم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .