English Version
English

کارگاه آموزش جهان بینی کنگره 60؛ "در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره، من چه کرده ام"

کارگاه آموزش جهان بینی کنگره 60؛
بسم الله الرحمن الرحیم
 
این جلسه یازدهمین جلسه از دوره پنجاه و هفتم سری کارگاه‌های آموزش جهان‌بینی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم با دستور جلسه چگونه پایه های مالی و علمی کنگره را مستحکم کنیم؟ به نگهبانی و استادی آقای مهندس دژاکام و دبیری همسفر سمانه در تاریخ چهارشنبه 94/03/05رأس ساعت 13 آغاز به کار نمود.
 
 
سلام دوستان حسین هستم مسافر.
دستور جلسه امروز ، چگونه پایه های مالی و علمی کنگره را مستحکم کنیم.
اول باید ببینیم که آیا لازم هست که این کار را انجام بدهیم یا نه؟
قطعاً آفتاب آمد دلیل آفتاب.
در زمان قدیم که می گفتند علم بهتر است یا ثروت، همه می نوشتیم علم بهتر است. در طی این دستور جلسه بارها گفته ام که این کلام ، کلام غلطی است، هم علم خوب است و هم ثروت خوب است. مثل اینکه بگوئیم پدرت را دوست داری یا مادرت را؟
اینها دو طرف یک سکه هستند. مثل اسکناسی هستند که یک طرف آن ثروت است و یک طرف علم.
ما اگر بخواهیم در جهان امروز حرکت کنیم، قطعاً به علم نیاز داریم. اگر علم لازم و درست باشد، ثروت را هم بهمراه خودش خواهد آورد. ثروت هم می تواند علم را بیاورد. اینطور نیست که بگوئیم فقط علم ثروت می آورد، معکوس است. علم می تواند ثروت بیاورد، ثروت هم می تواند علم را بیاورد. شما دانشگاه بخواهید بروید، باید پول پرداخت کنید. اگر شما پول داشته باشید، هزاران متخصص را به استخدام می گیرد. 
اگر پول و ثروت باشد، هزاران عالم و دانشمند را به کار می گیرید، این عالم و دانشمندان برای شما پول تولید می کنند. 
در شرکت های ساخت کامپیوتر و قطعات الکترونیک، یکسری دانشمند هستند که اتومبیل های سواری و قطعات خوب تولید می کنند و از طرف دیگر پول تولید می کنند. یا انواع و اقسام داروها را می سازند و از آنطرف پول تولید می کنند.
در تلویزیون می گفت، شرکت بایر که تحقیقات علمی روی مواد کشاورزی انجام می دهد، 64میلیارد تومان سهام یک شرکت دیگر را در زمینه داروسازی خریده است. پس در مسئله علم که دنیا را قبضه کرده اند، ثروت اینگونه نقش بازی می کند.
پس ثروت و علم هر دو لازم است. اینها مکمل یکدیگر هستند. اگر با هم باشند، یکدیگر را تقویت می کنند و اگر باهم نباشند، یکدیگر را نابود می کنند.
ما یک شعبه داشتیم در سعادت آباد و استادمعین، یکی هم در فرهنگسرای کرج بودیم، تقریباً به نوبه های مختلف این مراکز ما را جواب کردند و در هر سه شعبه ما در عذاب بودیم و مشکل داشتیم، چون می خواستیم در سعادت آباد غذا بدهیم، می گفتند که باید بیرون بروید. می گفتند که 4 باید بیائید و 7 هم اینجا را تحویل بدهید. 
در استادمعین هم کلی مکافات و مسئله داشتیم که خیلی دوندگی کردیم با شورای شهر. کرج هم همینطور. با اینکه خودمان ساختیم هزاران مشکل داشتیم.
در ظرف این چند وقت ما برای کرج زمین خریدیم به مبلغ 400میلیون تومان (حدود 700 میلیون تومان)، همین امروز هم یک قرارداد برای سعادت آباد امضاء کردیم، نزدیک به 350میلیون تومان. برای استادمعین هم یک قرارداد امضاء کردیم نزدیک به 300 میلیون تومان. یعنی در طی این یک ماهه، 1میلیارد تومان هزینه کردیم. 
پول رهن شعب را خود شعب پرداخت کردند. فقط کرج را خریداری کردیم. برای خریداری زمین کرج خیلی پیگیری کردند، مقدار زیادی از آن را خودشان پرداخت کردند و مقداری را هم ما پرداخت کردیم.
اگر اینها نبود، ما می خواستیم چه کار کنیم؟ ما قطعاً نیاز به سرمایه مالی داریم. این از کجا بوجود آمد، از علم. 
علم آن تفکر بود و اینکه لژیون های مالی تشکیل شدند. 
حالا باید جوری باشد که اگر این پول را به استادمعین دادیم، پول خودش را بهمراه یک مبلغی اضافه تر پرداخت کند که ما بتوانیم برای تمام مراکز این کار را انجام دهیم.
از جهتی باید پایه های علمی را محکم کنیم. اصلاً اگر ما علم نداشتیم، به اینجا نمی رسیدیم. شاید نقطه صفر اینجا از خود دژاکام شروع شد و به جواب رسید. اگر علم نبود به نتیجه نمی رسیدیم.
از صبح تا الآن من کلی رهائی امضاء می کنم و اینها از روی علم است. ما مثل این درمان جائی نداریم. چنین علمی که به درمان قطعی برسند، ما نداریم. انشاء الله که بتوانیم این علم را به جاهای دیگر منتقل کنیم.
جهان بینی هم علم محض است. در جهان بینی طریقه زندگی را یاد می گیریم، آسایش، آرامش، بهتر زیستن را به ما یاد می دهد.
اگر این علم نباشد، ما به این نتیجه نمی رسیم.
 
 
کسی که علم داشته باشد، دروغ نمی گوید. دروغ را کسی می گوید که علم نداشته باشد. اگر انسان علم داشته باشد، خداشناس است. اگر علم نداشته باشد، خداشناس نیست. 
بقول لوئی پاستور ، علم اندک انسان را از خدا دور می کند وعلم زیاد انسان را به خداوند می رساند. عده ای مقداری تحصیلات داشته اند و منکر خداوند شده اند.
اگر شما می خواهید منکر خداوند شوید، باید اول ثابت کنید که غیر از کره زمین، هیچ کجای دیگر حیاتی وجود ندارد. در صورتیکه کهکشهان راه شیری، بیش از دو سه میلیارد منظومه مثل خورشید دارد. آیا در اینها موجوداتی نیستند؟ 
دومین سوال، آیا جهان های دیگر، موازی با حیات ما و جهان ما وجود دارد یا نه. جهان فیزیکی از یک ارتعاش شروع می شود و به یک ارتعاش ختم می شود. آیا جهان های دیگری وجود دارند یا نه؟ باید منکر این موضوع شوید که غیر از این جهان هستی، هیچ جهان دیگری وجود ندارد. 
بعد باید ثابت کنید که هیچ صوتی غیر از اصواتی که ما می شنویم، وجود ندارد. یا هیچ موجودی غیر از موجوداتی که روی زمین هستند، وجود ندارد.
به محض اینکه یکی از اینها وجود داشته باشند، پس یک چیزی مثل خداوند وجود دارد. اینها را علم ثابت می کند.
اگر من علمی استفاده کرده ام، علم الهی بوده است و خارج از این نبوده است. راستی، درستی، تفکر، اندیشه و همه اینها بوده است. 
من تا بحال از کتاب های مختلف برای شما رونویسی نکرده ام. 
پس ما اگر می خواهیم ادامه بدهیم، باید کار کنیم و به دنبال علم باشیم. بچه های کنگره همه به دنبال تحصیل رفته اند. ما هم نیاز به علم داریم و هم نیاز به دارائی و ثروت.
انجیوهای دیگر به دنبال کمک های سازمان های اروپایی و آمریکائی هستند. 
بیشترین انگیزه و علم در بچه های کنگره 60 است. مگر در کنگره 60 علم کمی وجود دارد؟ مگر در بین بچه های کنگره، انسان ثروتمند کم است؟
ما به کمک لژیون های مالی می توانیم پایه های مالی کنگره 60 را مستحکم کنیم. 
سبدهای کنگره، جواب مخارج جزئی را می دهند. ولی برای خرید زمین باید لژیون های مالی تشکیل شوند و مسئول شکل گیری لژیون های مالی ایجنت ها هستند. ایجنت های شعب هستند که می توانند با تشکیل دادن شعب، مسائل مالی را تقویت کنند. 
حالا ممکن است در یک شعبه ای لژیون مالی تشکیل شود، ولی خود ایجنت رئیس لژیون مالی نباشد، ولی باید خودش حضور داشته باشد و نظارت داشته باشد. 
چه کسی در هر شعبه بنیان لژیون های مالی است؟ ایجنت ها. چون ایجنت ها قوی و قدرتمند هستند. 
حالا ممکن است در آینده مرزبانان قوی و نیرومند شوند و کسانی که لژیون خود را تحویل داده اند، مرزبان شوند و آنوقت مرزبانان قوی می شوند و می توانند مدیریت خوبی داشته باشند.
پایه های علمی را با پروتکل ها و اجرائی کردن پروتکل ها می توانیم، مستحکم کنیم.
 
 
در یک شعبه رفتم و دیدم که راهنمائی، شاگردش را 13هفته روی یک پله نگه داشته است و هر غیبت های زیادی در کلینیک ها دارند، خوب این مسئله به استحکام پایه های علمی لطمه می زند. 
هر لژیون باید حداقل سالی 12 رهائی داشته باشد. لژیونی که در سال 2 رهائی دارد، باید جمع کند و برود. لژیون باید حداقل ماهی یک رهائی داشته باشد. شخص در هر 6ماه یک نفر را به رهائی رسانده است و این اصلاً خوب نیست. 
همه در حال همکاری هستند که یک راهنما بعد از شش ماه، یک رهائی بدهد؟ این خوب نیست. 
نمی خواهم چیزی بگویم که راهنماها سریع و تند تند رهائی بدهند. باید حواستان جمع باشد که آمارتان بالا برود. شما باید سالی 12 نفر رهائی بدهید. یعنی آن چیزی که مصرف می کنید را باید پاسخ بدهید.
شما در ماه اینقدر هزینه تان است و باید خروجیتان سالی 12 رهائی باشد. 
وقتی به یک گاوی علف می دهید، اگر در روز 50 هزار تومان علوفه می خورد، باید لااقل 70هزار تومان شیر بدهد. اگر قرار باشد روزی 70هزار علوفه بخورد و 20هزار تومان شیر بدهد، روزی 50هزار تومان ضررش است. این گاو را اگر زبح کنید بهتر است. چون خروجی ندارد.
چه کسی باید این بررسی را انجام بدهد، اینجنت ها باید این بررسی ها را انجام بدهند. 
با آقای ترابخانی صحبت کردیم و قرار شد، ایجنت های تمام شعب، نماینده اداره اوتی هستند. یعنی اداره اوتی به آنها برنامه می دهد، یعنی اداره اوتی و میثم به آنها برنامه می دهد که بتوانند کنترل کنند. همینطور ایجنت ها نماینده آقای ترابخانی در شعب هم هستند. در گروه خانواده هم، همه اسیستانت ها نماینده خانم آنی هستند، که بتوانند نظارت کافی روی کار داشته باشند. 
ما باید از نظر علمی، تولید داشته باشیم. اگر پروتکل ما غلط اجراء شود، اشخاص به درمان نمی رسند. 
ما می گوئیم درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان است. وقتی رهجوئی 6ماه از رهائی اش گذشته و هنوز می گوید که خواب ندارم و اختلالات زناشوئی دارم، معلوم است که راهنما به او برنامه خوبی نداده است. 
یکسری راهنماها برنامه اوتی را خودشان نمی نویسند. دبیر را انتخاب کرده اند و مهرشان را هم به دبیر داده اند، مثل روسای کارخانه، آخر جلسه هم می آیند. اگر راهنما می خواهد پایه های علمی اش محکم تر شود، باید با شاگردانش حرف بزند.
اگر مشکل داشته باشد، نگهش دارد و برنامه مجدد به او بدهد. 
راهنما باید نظارت دقیق داشته باشد و نامه ها را خودش بنویسد. اگر کسی می نویسد، راهنما باید امضاء کند. در جائی راهنما برنامه را داده، شاگرد می گوید که حالش خوب نیست، بعد راهنما آخر جلسه، به اوتی می گوید که برنامه اش را عوض کنید.
پس باید روی پروتکل کنگره درست عمل کنید. مثل پزشکی که معاینه می کند. 
راهنما باید هرجلسه رهجو را معاینه کند. اگر این کار را انجام دهید، پایه های علمی تان بالا می رود.
تمام دنیا دنبال علم کنگره هستند.
 
 
در یکی از شهرستان ها، مطلع شدم که یک راهنما اصلاً سی دی آموزشی کار نمی کند، من گفتم که لژیونش را ببندند. بعد دیروز یک نامه با پست پیشتاز به دستم من رسید، که یکی از شاگردان آن لژیون نوشته بود که شما لژیون ما را بستید، آیا این حق ماست. فلان راهنما این کار را کرده، فلان مرزبان پشت ماشین سیگار کشیده و من عکسش را گرفته ام. بعد از خواندن مقداری از نامه گفتم که خوب شد که این لژیون را بستم. در جواب نوشتم که ما در کنگره در مورد کسی جاسوسی نمی کنیم. تو باید فکرت روی درمان خودت باشد. بعد نامه را برای آن فرد فرستادم و به راهنمایش نوشتم که این است دست پرورده تو . وقتی در لژیون 6 ماه سی دی آموزشی کار نمی کنید، شاگردت هم همین کار را می کند. 
ما نمی خواهیم در کنگره خبرچین پرورش دهیم. ما فضول مردم نیستیم. 
ما چه گروه خانواده و چه گروه آقایان، هر زمان اگر شاگردتان سخن چینی کس را کرد، مقابلش بایستید و تفهیمش کنید که این کار، کار زننده ای است. چطور یک سفر اولی به خودش اجازه می دهد که در کار مرزبانان تجسس کند.
ما باید ریشه تجسس در امور دیگران در کنگره 60 را خشک کنیم. اگر کسی خواست در کار کسی تجسس کند، مقابلش بایستیم. ما فضول هیچکس نیستیم. ما فقط باید فضول خودمان باشیم. این موضوع نباید در کنگره مُد شود. در اینصورت باید کنگره را رها کنیم و به دنبال کار اشتباه خودمان برویم. 
کار ما در کنگره، یک کار عشقی و الهی است. بنابراین اگر روی یک چوب، یک شال زرد، سفید، نارنجی گذاشتند، احترام بگذارید. اگر این احترام ها را ما رعایت نکنیم، در کنگره 60 دوام نخواهیم داشت. 
اگر شما در کنگره برای کسی بزنید، فردا برای شما می زنند. در مورد دیگران قضاوت نکنید تا در مورد شما قضاوت نشود.
حتی اگر راهنما مواد کشیده، عرق خورده، به هیچکس مربوط نیست که ما در کار دیگران دخالت کنیم. مثلاً فلانی با فلانی سوار ماشین شدند و رفتند، مگر شما فضول مردم هستید. 
اگر ما سیستم لشکری و کشوری بودیم، باید طبق قوانین وقواعد لشکری و کشوری این کار را انجام دهیم، ولی اینجا اصلاً امور دیگران ربطی به ما ندارد.
ما در کنگره 60 به همه اعتماد داریم. هرکس را مرزبان، ایجنت و راهنما کردیم به او اعتقاد داریم و به او احترام می گذاریم. هیچ موقع ما منصب راهنما و جایگاه مرزبان را خراب نمی کنیم. حتی اگر حق با مرزبان باشد، ما جایگاه مرزبانی را خراب نمی کنیم. 
حتی اگر ایجنت اشتباه کند، ما از ایجنت و مرزبان طرفداری می کنیم. 
مردم داری را به فرزندان وشاگردانتان آموزش بدهید که در کار دیگران تجسس نکنند.
با کوشش تمام سعی کنید، هم پایه های مالی و هم پایه های علمی کنگره را مستحکم کنید.
 
 
نام فایل تاریخ مدت زمان حجم (MB) لینک
فایل صوتی سخنان مهندس 95/03/05 00:40:22 13.8 دانلود
فایل صوتی رهایی ها 95/03/05 02:31:11 51.9 دانلود
 
 
منبع: کنگره 60
نگارنده: مسافر احمد شریفیان
عکاس: مسافر سیروس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .