English Version
English

حركت . . .

حركت . . .

در کنگره 60 به وادی هشتم که می‌رسیم با این واژه آشنا می‌شویم که > با حرکت راه نمایان می‌شود

من طبق آموزش‌های کنگره به‌گونه‌ای زندگی می‌کنم که سعی دارم تنها توجه و تمرکز من به وقایع پیش رو باشد.

همانند رانندگی در یک جاده است این‌گونه که اگر به پشت سر و دوردست توجه داشته باشم حتی اگر یک دره پیش روی من وجود داشته باشد قادر به مشاهده آن نخواهم بود  و با این حساب سقوط حتمی است؛ این دوردست، همان  ترس از آینده  و توجه به پشت سر همان حسرت‌های گذشته هستند.

درواقع حسرت‌های گذشته و ترس از آینده باعث می‌شوند که انسان لحظات ناب زندگی را ازدست‌داده و نتواند از لحظه لذت کافی را ببرد  و بهره لازم را در جهت ترقی و پیشرفت داشته باشد.

                                                         گر مرد رهی میان خون باید رفت         از پای فتاده سرنگون باید رفت

                                                          تو پای درراه بنه هیچ مگوی              خود راه بگویدت که چون باید رفت

هر انسانی در زندگی پذیرای مسئولیت‌هایی است که پررنگ کردن این مسئولیت‌ها و پرداختن به آن‌ها، به‌طور صحیح و اصولی، به‌گونه‌ای  باعث می‌شود که عمر و زمان  در زندگی برکت کند تا انسان بتواند استفاده بهینه، از زمان در اختیار داشته از لحظات را ببرد.

این‌گونه که حاصل کار وی برای خود و دیگران کاملاً مشهود و قابل‌رؤیت نیز هست و حال خوش نیز حاصل این ارتقاء است؛ و اما گاهی بااینکه انسان مسیر را به‌خوبی طی کرده و در جهت درست و صراط مستقیم حرکت می‌کند، با وقایعی ناگوار و به‌گونه‌ای تلخ روبرو می‌شود که با پذیرش این وقایع انسان جهت و مسیر خود را هرگز گم نخواهد نمود، اما با نپذیرفتن  و خلاف جهت رودخانه حرکت کردن انسان راه به‌جایی نخواهد برد و این تشویش و نگرانی‌ها را در ادامه راه، با خود به‌گونه‌ای حمل می‌کند. درحالی‌که با به زمین گذاشتن بارهای اضافی مانند خشم، تنفر، بدبینی، قضاوت و ...

انسان می‌تواند به‌راحتی مسیر خود را طی نماید و در ادامه خود راه، مسیر بعدی را به انسان نشان خواهد داد.

چون اصوات موسیقی در جهان خود بدرخشید و خود کلید راه رهایی خود را بیابید.

بنابراین تفکر هوشمندانه به ما کمک می‌کند تا نوعی حس بی‌طرفی و خنثی بودن نسبت به اتفاقات ناگوار پیدا کنیم چراکه آن‌ها از کنار ما می‌گذرند و تمام می‌شوند.

این نوع نگرش واقع‌بینانه است درواقع نمی‌توان مانع رویدادهای ناگوار شد، اما می‌توان از آن‌ها بگذریم، بدون آن‌که باورشان داشته باشیم؛ چراکه هم غم و هم شادی هیچ‌کدام ماندگار نیستند همانند امواج ساحلی می‌آیند و می‌گذرند درحالی‌که ما با اندیشه‌های منفی خود آن‌ها را ماندگار متصور می‌شویم.

نگارنده: همسفر مهتاب

منبع: نمایندگی کرج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .