پمسئله آموختن و آموزش دادن ،از دیرباز جزء یکی از اساسی‌ترین نیازها و خواسته‌های انسان بوده است. یک انسان برای رهایی از جهل و ناآگاهی و گره‌های درونی خود،نیازمند یادگرفتن است،نیازمند اینکه زمان و انرژی صرف کند تا به خواسته خود که همانا ،آرامش ،دانش و تعادل است،دست یابد.
این نیاز دیرینه بشر است که در زمان‌ها و مکان‌های مختلف،پاسخ‌های متفاوتی به آن داده‌شده است.اما در بسیاری از موارد ، نه‌تنها پاسخ ،مشکلات بشر را حل ننموده ،چه‌بسا بشر را به قهقرا برده و از مسیر اصلی درراه حقیقی منحرف نموده است. زیراکسانی ادعای کمک به بشر را داشته‌اند که هیچ تجربه عملی در آن زمینه نداشتند.
مثال آنکه هزاران هزار انسان برای دستیابی به حقیقت و آگاهی از درون فرد دست به دامان عرفان‌ها و مسلک‌هایی شده‌اند که آن فرقه‌ها هرروز انسان را گمراه‌تر از قبل نموده‌اند و از خرد حقیقی‌شان دور نموده‌اند و بشر امروز مانند طفلی گمشده در این دریای مواج که به‌راستی نمی‌داند به کدام سو باید برود و چه چیزی را باور کند. اما در کنگره 60 این مسئله به‌صورت متفاوتی بیان شد زیرا کنگره 60تعریف واضح و کاملی از انسان ،حقیقت ،دانایی و اختیار دارد. کنگره 60انسان را موجودی مختار در نظر می‌گیرد که اختیار کامل دارد تا سرنوشت خود را در دست بگیرد و حتی پا را فراتر نهاده و بیان می‌کند که،خلق انسان تنها تا مرحله‌ی خاصی به دست خداوند انجام‌شده و از یکجایی به بعد این انسان است که باید خلقت خود را تکمیل نماید.
خداوند به انسان درصحنه زندگی خود آزادی کامل داد تا هرگونه که مایل است بازی نماید و در این میان انسان هرچقدر درصحنه زیباتر و ماهرانه‌تر بازی نماید ،زندگی وی در ابعاد مختلف زیباتر و قابل‌تحسین‌تر خواهد بود.تا جایی که حتی قدرت مطلق نیز از آفرینش چنین موجودی به وجد می‌آید و وی را در آغوش امن و سلامت خود جای خواهد داد. و این تمثیل همان روزی است که انسان‌ها به همان نقطه‌ای برمی‌گردند که ازآنجا انشعاب یافته‌اند.
اما چگونه می‌توان در این مسیر پرفرازونشیب و پر از مرغزارهای سرسبز و فریبنده که بر سر راه بشر قرارگرفته تا وی را مجذوب و فریفته خود نماید سالم به مقصد رسید؟!!
آیا انسانی که هنوز از آگاهی و دانایی لازم برخوردار نیست و همیشه تصور نموده که مشکلات و مسائل لعنت خداوند هست وزندگی و هستی وی در همین چند روز زندگی دنیوی خلاصه‌شده و با مرگ همه‌چیز نیست و نابود خواهد شد و جهان و انسان به اتمام خواهد رسید،می‌تواند در ظلمت و تاریکی و نادانی که در آن دست‌وپا می‌زند راه به‌جایی ببرد و راه درست را بیابد؟!!مسلماً چنین چیزی بسیار سخت و دشوار خواهد بود .
اما در چنین روزگاری که مردمان ،فقط در پی خواسته‌ها و امیال خویش هستند و هر کاری را با بهره و سود مالی آن می‌سنجند و حاضر نیستند حتی قدمی را بدون منفعت شخصی برای کسی بردارند ،پیدا می‌شوند بزرگ‌مردان وزنانی که حاضرند ،آنچه آموخته‌اند را در طبق اخلاص قرار دهند و برای اینکه کورسوی امیدی در زندگی دیگران روشن شود،آن را بدون مزد و منت به دیگران ارزانی دهند و تنها و تنها در این مسیر آموختن عشق و ایثار را سرلوحه راه خود قرار دهند.!
کنگره60 در مورد درمان اعتیاد مسئله‌ی انسان و تنوع در افکار و دیدگاه‌ها و اندیشه‌های اشخاص را در نظر گرفته که شاید در هیچ کجا به این وسعت به مسئله‌ی انسان نگاه نشده است.
یک راهنما در لژیون با هنرمندی خاصی این تفاوت‌ها در عقاید نظرها را به یک وحدت مشترک می‌رساند و سعی می‌کند هر انسانی با هر دیدگاهی را درنهایت به آن اصل و حقیقت وجودی خویش برساند و یا به‌بیان‌دیگر آدرس انسان را به خود انسان بدهد. انسانی که حکم گمشده را دارد و فقط به یک بلد راه احتیاج دارد ، تا با فانوسی که در دست دارد،او را نیز از بیابانی که قبلاً خود آن عبور کرده بیرون ببرد .آری ،یک راهنما قبلاً از این بیابان سوزان و بی‌آب علف عبور کرده و همه سختی‌ها،ترس‌ها ،اضطراب‌ها و نگرانی‌ها و حقارت‌ها را تجربه کرده.
یک ره‌جوی دانا از این فرصت به بهترین شکل استفاده خواهد کرد ،کمک راهنمایی در کنگره60 جزئی از پروسه‌ی درمان است که فرد را کارآزموده‌تر و قوی‌تر و آماده می‌کند.
فردی که در چنین جایگاهی قرار می‌گیرد خدا را شاکر است که فرصتی به او داده‌شده تا آنچه را آموخته ،به دیگران منتقل کند و زکات علم و دانش و رهایی خود را بپردازد.خود نیز در این مسیر رشد و پیشرفت کند. یک راهنما آنچه از کنگره دریافت می‌کند،قابل قیاس با هیچ‌گونه اجر مادی نیست زیرا در این دوران دریاهایی برای او شکافته می‌شود و رازهایی برای او آشکار می‌گردد که به زیبایی به قدرت انسانیت خود پی می‌برد.
این فرصتی که به وی داده‌شده است او را در مسیری قرار داده که همیشه نقطه‌ی اختلاف انسان و شیطان بوده است.یعنی خیر،خیرخواهی ،عدالت،معرفت و عمل سالم آنچه یک راهنما دریافت می‌کند آن‌چنان عظیم و ژرف است که با هیچ مقیاسی قابل‌مقایسه نیست.هدایت انسان‌های سرگشته به او فرصتی می‌دهد تا به درون خود سفر کند و لایه‌های ناشناخته‌ی صور پنهان خویش را درک کند و آنچه را آموختنی است بیاموزد و دریافت دارد.
این روز پرشکوه و مقدس را بر تمامی راهنمایان و کمک راهنمایان کنگره 60 و همچنین به بنیان کنگره 60 تبریک و شادباش عرض می‌کنم و برای همه این عزیزان آرزوی توفیقات روزافزون دارم.
با احترام کمک راهنما همسفر آزاده
نگارنده :همسفر فاطمه
ویرایش: وب نمایندگی شیخ بهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
3960