در زمان سوءمصرف انسان براثر مصرف مواد مخدر یک سری از خصوصیات اخلاقی و جسمی و روانی تغییر میکند یا بهعبارتدیگر مواد مخدر یک دنیای دیگری به شخص مصرفکننده معرفی میکند که بقول خودش وارد یک دنیای تازه شده است . اما وقتی وارد یک سیستم جدید میشویم باید به قوانین آن احترام بگذاریم درصورتیکه همه ما میدانیم با ورود به مقوله اعتیاد انسان درگیر بیقانونی میشود .
اعتیاد اولین چیزی که از انسان میگیرد اختیار اوست .وقتی این ویژگی مهم را از انسان میگیرد دیگر انسان خود بر شهر وجودی خود حاکم نیست .بلکه یک سری از نیروهای دیگر فرمانروایی میکنند. انسان با ورود به مقوله اعتیاد اولین سیستمهایی که در او تغییر میکند سیستم اخلاق و روان اوست . درواقع یک سری از اخلاقیات او عوض میشود .
اینجاست که نفس اماره وارد میدان میشود و فرمانروایی را در اختیار میگیرد و ما خوب میدانیم اولین کاری که نیروهای منفی با انسان میکند دانائی و دانائی مؤثر او را از کار میاندازد .دیگر نمیگذارد شخص در مورد حرفهایی که میزند تفکر کند یا به دنبال علم درست برود ..
فقط میگوید لذت ببر !!!!!!
در اینجاست که ما چون عدم رشد دانائی را به همراه داریم و از تجربه و تفکر و آموزش صحیح برخوردار نیستیم در بیشتر موارد و مقولهها وارد حاشیه شده با نق زدن معرکهگیری میکنیم و با هر چیزی که روبهرو میشویم مخالفت میکنیم و یا میخواهیم حرف خود را به کرسی بنشانیم و قیافه حقبهجانب بگیریم و بگوییم که حرف ما درست است و بقیه اشتباه میکنند و مدام دچار قضاوت و قیاس میشویم!!!!
چراکه مواد مخدر به آن شخص اجازه نمیدهد که وارد بحث اصلی بشود . همواره میگوید: با همه مخالفت کن . همیشه حق با توست . از حق خودت دفاع کن ..همیشه بهترین باید مال تو باشد و....... که خود بهتر میدانید یک دنیایی از قضاوتها و معرکهها را دور خود جمع میکند و در خیال خود فکر میکند به مرغزار میرود ولی سر از مسلخ درمیآورد.
شهر یکباره دچار طغیان میشود اما نسیم آرام الله پس از چندی برآبادیها حاکم میشود و دوباره عظمت و آرامش به شهر حاکم میشود.
این پیام خیلی زیباست یعنی بعد از چندین سال که در باتلاق اعتیاد بودیم با ورود به کنگره کمکم و آرامآرام از این باتلاق بیرون میآییم و به زندگی خود شعف و تازگی میبخشیم .وقتیکه وارد کنگره میشویم و درمان اعتیاد را شروع میکنیم کمکم متوجه میشویم که اعتیاد چه تخریبهایی را بر ما تحمیل کرده است و ما را به کجاها کشاند .......با مثلث دانائی که تفکر ،تجربه ، آموزش است آشنا میشویم و با آموزشهایی که میگیریم تازه میفهمیم که یادگیری چه مفهومی دارد.
ولی امروز متوجه میشویم که چقدر اخلاق و رفتارمان اشتباه بوده و خود خبر نداشتهایم. امروز بهجای معرکهگیری آموزش میگیریم و یاد میگیریم که تفکر درست و تجربه صحیح را چگونه انجام دهیم؟؟؟؟؟ امروز بهجای اینکه دورهم در یک مکان خاص جمعشویم و در مورد دیگران قضاوت و یا غیبتکنیم و یا معرکهای بگیریم .در کنگره و در لژیون به دورهم جمع میشویم و در مورد مشکلات و مسائل علمی صحبت میکنیم تا بتوانیم با کمک یکدیگر ذرهای از مشکلات خود و دیگران را حل کنیم..
آنانی که باید بدانند میدانند و آن میکنند که حق میکند ..
با احترام کمک راهنما مسافر سعید صلواتی
نگارنده: مسافر علیاصغر
- تعداد بازدید از این مطلب :
4329