حدود چهار سال پیش از طریق (( برنامه شروع خوب)) با کنگره آشنا شدم،که این آشنایی از طریق اینترنت ادامه پیدا کرد،تا این كه سال 91 بود که مسافرم به کنگره آمد و خودم هم یک سال است که به کنگره می ایم.
-
با توجه به شرایط جسمانی شما،چه چیزی باعث شد كه همراه مسافرتان در كنگره حضور داشته باشید؟
جدا از این مسئله که همسفر بال پرواز مسافر است،اتفاقاً یکی از دلایل اصلی حضور من در کنگره،همین شرایط جسمانیام بوده است،چون جهانبینی افراد معلول با جهانبینی افراد مصرف كننده مواد مخدر تشابهات زیادی دارد.برای مثال ناامیدی در یک فرد معلول اگر از یک فرد مصرفکننده مواد مخدر بیشتر نباشد،کمتر هم نیست،ولی وادی دوم این موضوع را حل میكند.یا در مسئله مسئولیتها،فرد معلول تمام مسئولیتهای خودش را گردن دیگران میاندازد،که وادی سوم به این مشکل اشاره میكند و ان را برطرف میكند.یا در رابطه با خداوند،که فرد معلول رسماً خودش را طلبکار خداوند میشناسد،ولی وادی چهارم این انحراف را هم برطرف میکند. درمجموع این جهانبینی کنگره بود كه مرا در کنگره ماندگار کرد.
-
بعد از درمان مسافرتان و گذراندن سفر اول،چه عاملی باعث شد كه شما همچنان در سفر دوم نیز به راه خود ادامه دهید؟
نیاز من به آموزشها و نقش مهم سفر دوم و خودشناسی،دلیل ماندگاری من در کنگره شد.اگر كه ما مسافران و همسفران بدانیم و این موضوع را درك كنیم كه اعتیاد تنها یکی از مشکلات ما است،هیچ وقت راضی به ترک کنگره بعد از سفر اول نخواهیم شد.
-
نظرتان در مورد كنگره 60 چیست؟
کنگره60،واقعاً مکانی است که با علمی كه در اختیار دارد،درمان اعتیاد کوچک ترین کار ان است و در این مكان مقدس هرکسی میتواند جواب سؤالات بیپاسخ زندگی اش را در پیدا کند.
-
برای سایر همسفران چه پیامی دارید؟
به نظر من مسافری که در مسیر کنگره قرار گرفت،بالاخره به درمان و رهایی خواهد رسید،ولی اگر یک همسفر تمام توان و انرژی خودش را صرف کنترل مسافرش کند،از آموزشها دور میماند که این مشکل خودش را در سفر دوم نشان میدهد که به نظر من این بزرگ ترین ظلم یک همسفر به خودش است.
-
برای مسافرانی كه تازه سفر خود را اغاز كرده اند،به عنوان یك همسفر چه پیامی دارید؟
مسافرانی که به کنگره می ایند معمولا راههای زیادی را برای ترک اعتیادشان امتحان کردهاند،ولی با شکست مواجه شدهاند،به همین دلیل در ابتدا با تردید و ناامیدی سفر خودشان را شروع میکنند ولی اگر صورتمسئله اعتیاد را درست درک کنند،بهجرئت میشود گفت نیمی از راه را پیموده اند وعلاوه بر این،مسافری که رفته رفته حسهایش باز میشود،باید وارد چرخه خدمت شود تابهحال خوش برسد.
-
لطفا به كلید واژه های زیر پاسخ دهید:
-
كتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر: نقشه راه برای رسیدن به آرامش
-
كدام وادی را بیشتر از همه دوست دارید؟
وادی دوم و دوازدهم.
-
نظرتان در مورد مسافرتان چیست؟
مسافر من فراز و نشیب زیاد داشت،ولی حقییقتا دوستش دارم و خیلی خوشحال هستم که در کنار هم در یک مسیر درست درحال حرکت هستیم.
-
چه چیزی باعث شد كه در وبلاگ كنگره 60 نمایندگی اراك خدمت كنید؟
من در حدود دو سال پیش به دلیل آشنایی که با وبلاگ نویسی داشتم،از جناب آقای میرزایی درخواست کردم که اگر امكانش باشد در وبلاگ لژیون فعالیت کنم و ایشان هم لطف کردند و این اجازه را به من دادند.بعد از گذشت یک سال ایشان مرا به مرزبانی معرفی کردند و با لطف آقای میثم لطیفی وارد وبلاگ كنگره 60نمایندگی اراک شدم و در ادامه با لطف آقایان ذهچی و مشفق به کار خودم ادامه دادم.
وبلاگ و سایت مرز و زمان مشخصی ندارد و به گفته جناب مهندس دژاكام سایت کنگره،بزرگ ترین نمایندگی کنگره 60 است،البته من خدمت درخور توجهی در وبلاگ انجام ندادهام و چیزی که باعث فعالیت من در وبلاگ شد،خدمتی بود که وبلاگ به من و برخی از استعدادها و گرههای درونیام را که از آنها اطلاعی نداشتم نشان داد.
-
در این مدتی كه به كنگره 60 می ایید،اموزش های كنگره چه تاثیراتی بر روی شما و زندگیتان داشته است؟
یکی از تخریبهای معلولیت روی افکار و اندیشه افراد،ترس بازدارنده است،که با خودش خانهنشینی و انزوا را در پی دارد.ولی با آموزشهای کنگره،این مشکل تا حد زیادی در من حل شد،که این را مدیون کنگره و آموزشهای ان و در رأس از،جناب مهندس دژاکام و همچنین خانواده محترم ایشان هستم.
در این جا،جا دارد كه از جناب آقای رضا میرزایی راهنمای بسیار خوبم تشکر کنم.با اینکه هفتهای یک جلسه سر لژیون ایشان حاضر میشوم ولی آموزش های ایشان تأثیر زیادی در این تغییر دیدگاه من داشته است.
نگارنده وتهیه گزارش:مصطفی امینی
عکاس :حمید وحیدیان
نمایندگی اراک