English Version
English

بار اعتیاد به عهده کیست؟

بار اعتیاد به عهده کیست؟

در کنگره بار اصلی درمان بر روی مسافر است و الزامی است که یک مسافر بداند که راهنما فقط راه را به او نشان می‌دهد و تمام نقش را خود رهجو باید ایفا نماید .

تمام نفس‌ها در رهن و گرو کارهایی هستند که انجام می‌دهند و انتخاب‌هایی که می‌کنند .

در کنگره هم همین است ، وقتی‌که مسافر سفرش را آغاز می‌نماید اگر باراهنمایش صادق نباشد و در مورد مواد مصرفی یا میزان مصرف یا مصرف قرص و ... به راهنمایش دروغ بگوید ، قاعدتاً برنامه‌ای که راهنما می‌دهد مناسبش نیست و خودش باید عواقبش را پس بدهد .

بیماری اعتیاد مانند سایر بیماری‌ها نیست که بشود بستری شد و دیگران به روند درمان کمک کنند ، بلکه تمام مسئولیت درمان اعتیاد بر عهده‌ی خود فرد مصرف‌کننده است .

این‌گونه هم نیست که با ورود به کنگره ، تمام مشکلات به‌یک‌باره حل شوند ، این‌ها بذرهایی است که از قبل کاشته‌ایم و حال خرابش برایمان مانده است ، ولی آرام‌آرام و با حرکت ، این مشکلات هم حل می‌شوند .در زمان مصرف همه‌ی مشکلات از ناآگاهی بوده و حال قرار است با آموزش و حرکت ، قدم‌ها را آگاهانه برداریم .

همان‌طور که پله‌پله میزان مصرف مواد بالا رفت ، منطقی این است که همان پله‌ها را یکی‌یکی پایین آمد وگرنه با سقوط آزاد هم می‌شود به پایین  رسید ولی مطمئناً سالم نمی‌رسیم .

در طی سفر اول باید بی‌خوابی‌ها و خماری‌ها را بازپرداخت بدهی خود بدانیم و با خوش‌رویی به استقبال آن برویم و اگر چنین کنیم ، از این مراحل راحت‌تر عبور می‌نماییم .

وقتی تفکر نکنیم یعنی مسئولیت هم قبول نمی‌کنیم و اصلاً نمی‌پذیریم که خودمان در انجام اشتباهاتمان مقصریم بلکه می‌گوییم که نمی‌دانیم چگونه این اشتباهات را انجام داده‌ایم .

همیشه منتظریم بزرگ‌تری پیدا شود یا معجزه‌ای رخ دهد یا اتفاق خاصی بیفتد و مشکلاتمان حل گردد ، غافل از اینکه تا خودمان حرکت نکنیم هیچ‌کدام از مسائلمان حل نمی‌گردد و هیچ‌کس به‌اندازه‌ی خودمان نمی‌تواند بهترین تفکر را انجام دهد و مناسب‌ترین راه را برای مشکلاتمان پیدا کند زیرا این خود ماییم که  از درون خود و کمبودها و بالا  و پایین‌های خود اطلاعی دقیق داریم.

اما کسانی که بار حل مشکلات خود را به عهده‌ی خداوند می‌گذارند ، زمانی که مشکلشان حل نمی‌گردد ، شروع می‌کنند به ناسپاسی و شکایت کردن از اینکه خداوند آن‌ها را دوست نداشته و به آن‌ها کمک نکرده است .

در پایان باید بدانیم که اگر مشکلاتمان را حل نکنیم این‌قدر می‌مانند تا اقدام به حل آن بنماییم ، درواقع کلید مشکلات را به ما می‌دهند و وقتی‌که حل کردیم ،مشکل سخت‌تری می‌دهند که آن را حل نماییم و این حل کردن‌ها به رشد و کمال ما کمک شایانی می‌نماید  و برای دست یافتن به این توانایی ، بایستی هم نیروهای خودمان را بشناسیم هم نیروهای تخریبی و بازدارنده را .

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .