English Version
English

اولین قدم برای ورود به روشنایی فرمانبرداری است

اولین قدم برای ورود به روشنایی فرمانبرداری است

این عنوان بیانگر نمایش یک مسیر است که باید از کجا به کجا حرکت کنیم از فرمان‌برداری تا فرماندهی فرماندهی، جزو خواست‌های موجودی هر انسان است از بچگی تا بزرگ‌سالی...  وقتی‌که ما می‌خواهیم در مورد موضوعی صحبت کنیم باید در ابتدا معنی تک‌تک کلمات آن را بدانیم فرمان‌برداری شامل یک مثلث است که اضلاع آن عبارت است از فرمان‌بردار، فرمانده و دستور یا موضوع.

فرماندهی: مفهوم عام دارد این به دان معناست که این مطلب یک قانون کلی است در تمام سطوح زندگیهر چیز در کنگره شامل صور پنهان و آشکار است فرماندهی هم همین‌طورفرماندهی یعنی اینکه: انسان به یکسری نیروهای درونی و بیرونی خودش تسلط داشته باشد و کاری را که می‌خواهد به‌راحتی  انجام دهد یعنی اینکه در آن زمینه به فرماندهی رسیده استهرکسی در هر حرفه و موقعیت می‌تواند یک فرمانده عالی و مقتدر باشد؛ مانند جناب مهندس که در رأس کنگره قرار دارند و به بهترین شکل این مجموعه را رهبری می‌کنند. آقای امین در سی دی خودشان اشاره می‌کنند به افرادی مانند دیوید بکام که چرا این‌قدر معروف شده؟ چون توانسته در این زمینه به توانایی برسد و روی پاهای خودش تسلط پیدا کند.

کسی می‌تواند فرمانده خوبی باشد که قادر باشد فرمانی را که می‌دهد خودش تمام‌کمال انجام دهدپس لازمه ایجاد این توانایی این است که به دانایی مؤثر برسد و این‌ها همه به آموزش بستگی داردآموزش هم بدون فرمان‌برداری امکان‌پذیر نیست پس انسان باید یک راهنما یا استاد داشته باشد و از آن تبعیت کند وگرنه آموزش انجام نمی‌شود.

سالک نرسد بی‌مدد پیر به‌جایی          بی‌زور کمان، ره نبرد تیر به‌جایی

یا درجایی جناب  مولانا راهنما را به‌پیر لقب داده و می‌گوید:

برنویس احوال پیر راه دان          پیر را بگزین و عین راه دان

پیر را بگزین که بی‌پیر این سفر         هست بس پرآفت و خوف و خطر

آن رهی را که بارها تورفته‌ای          بی قلاویز اندر آن آشفته ایی

پس رهی را که ندید ستی تو هیچ          هین مرو تنها ز رهبر، سر مپیچ

حتی در قرآن نیز به این موضوع اشاره‌ شده است که: روح طبق امر رب هست و روح از جنس علم است.

فرمانده نیز ویژگی‌هایی دارد:

۱. فرمانده نباید نگاه از بالا به پایین داشته باشد۲. باید فقط در حیطه موضوع مرتبط فرمان بدهد۳. نباید در مقابل احترام افراد دچار منیت شود۴. دائم باید در حال آموزش و ارتقاء دانایی خود باشد۵. مهربان و دلسوز باشد۶. با عدالت باشدو اگر بخواهد تمام این موضوعات را رعایت، کند باید مدام به خود یادآور شود که او یک الگوست و باید بدون نقص باشدپس باید منیت خود را قربانی کند تا بتواند به آموزش برسد و ظرفیت جایگاهش را داشته باشد. ما در هر سیستم و مقام و موقعیتی که هستیم قطعاً هم فرمانده هستیم هم فرمان‌بردار، به‌عنوان‌مثال من در جایگاه مادر بودن با فرزندانم فرمانده و در مقابل والدین خودم باید فرمان‌بردار باشم پس باید همیشه در حال آموزش گرفتن باشیم. خود فرمانده با رفتارش می‌تواند برای خودش ارزش، اعتبار و احترام بخرد.

اگر فرمانده دچار مشکل در کنترل امور است حتماً فرماندهی او دستخوش شرایطی شده است.  یک انسان سالم به‌راحتی فرمانده افکار و جسم خودش هست ولی همان فرد در بزرگ‌سالی  در اثر کهولت سن بیماری ناتوان می‌شود و حتی توانایی انجام کارهای ابتدایی خودشان راهم ندارند این افراد خواسته دارند ولی انرژی وتوان اجرایی شدن آن‌ها را ندارند، من با دیدن مادرم که زن توانایی بود به یاد شعر استاد شهریار می‌افتم که می‌گوید:

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‌کند/بلبل شوقم هوای نغمه‌خوانی می‌کند /همتم تا می‌رود ساز غزل گیرد به دست/طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می‌کند.

یک مصرف‌کننده مواد هم فرماندهی عقل و جسم از او گرفته‌شده و تحت تأثیر و فرمان نیروهای شیطانی است؛ و خواسته‌های او یا انجام نمی‌شود یا برای اجرای آن‌ها یک شرط لازم است که مواد بیشتری مصرف کند؛ و برای باز پس گرفتن فرماندهی باید بهای سنگینی پرداخت کند. مثلاً اگر فردی تریاک می‌کشد شاید لازم شود که ریسک کند و شیره یا شیشه مصرف کند که به‌واسطه آن مواد توان کاذب و موقتی پیدا کنندولی راه درست باز پس گرفتن فرماندهی یک فرد مصرف‌کننده فقط یک‌چیز هست و آن فقط فرمان‌برداری است.

 

سؤال اینجاست چرا شرط لازم فرمانبرداری است؟

چون یک فرمانده سختی و رنج راه را کشیده و تجربه کسب کرده، تجربه ایی از جنس ناب‌ترین حس‌ها با همراهی طلای کمیاب زمان، زمان پارامتر بسیار مهمی است در این زمینه، چراکه هر چیزی در وقت و موقعیتش باید حل شود یعنی من الآن به کنگره، می‌آیم پس باید از زمان استفاده کنم و فرمان‌برداری کنم و آموزش بگیرم شاید همیشه چنین بستری برای من فراهم نباشد که بتوانم استفاده کنمفرمان‌برداری اصلاً کار راحتی نیست و لازمه موفقیت در آن این است که: من در مورد علم استاد یا راهنمای خودم قضاوت نکنم و اظهارنظر نکنم.

در سی دی مدرس استاد امین گفته‌شده: اولین قدم برای ورود به تاریکی‌ها نقض فرمان و در مقابل آن اولین قدم برای ورود به روشنایی فرمان‌برداری استاطاعت فرامین باعث می‌شود که من بر نفسم غلبه کنم و از ضد ارزش‌ها دوری‌کنم. چون یکی از حقه‌های نفس این است که ارزش‌ها تبدیل می‌کند به ضد ارزش و آن را به بهترین شکل در ذهن ما نهادینه می‌کند طوری که ما یک ساختار مثبت را نادیده می‌گیریم و ساختار منفی را جایگزین آن می‌کنیم  به‌عنوان‌مثال: کسی که دزدی می‌کند را، ما میگوییم زرنگ است و کسی را که به پدر و مادرش احترام می‌گذارد می‌گوییم بچه‌ننه است یا  اگر حرف استادش را گوش می‌دهد می‌گوییم پاچه‌خوار است درصورتی‌که باید به خاطر فرمان‌برداری خوبش او را تشویق کنیم.

در مورد ضلع دستور یا فرمان هم باید متذکر شوم که فرمان باید معقول و در چهارچوب موضوع مربوطه باشد و قابل‌اجراپس با برقراری تعادل در هر سه ضلع مثلث فرمان‌برداری می‌توانیم در کارهایمان به سهولت پیش برویم و هدایتگر امور زندگی‌مان باشیم.

ناز بزرگانت بباید کشید           تا به بزرگی بتوانی رسید.

 

تایپ: همسفر اکرم (لژیون چهاردهم)

ویراستاری و ارسال کمک راهنما همسفر پری

همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .