خداوند در قران کریم میفرماید که تمام هر آنچه در زمین و آسمان هست را برای انسان آفریده است. حال سوال این است؛ انسان که اینهمه مورد لطف و رحمت حقتعالی قرار دارد و ارزش و مقامی اینچنین بالا دارد چه میشود که از همه دنیا بریده و در ناامیدی فرو میرود، مگر نه اینکه انسان اشرف مخلوقات است حال چه شده که برای خود دیواری نامرئی از ناامیدی میسازد و خود را در زندان ناامیدی محصور میکند.
تا قبل از کنگره تفکر من این بود که در زمین و زمان مقصر مشکلات من هستند و حال که در ناامیدی هستم به خاطر هر چیزی است جز تفکرات غلط خودم؛ اما با ورود به کنگره اولین آجر از دیوار ناامیدی برداشته شد و نور امیدی بر من تابید و متوجه شدم که فرورفتن در تاریکی، عامل اصلی من برای ناامیدی میباشد؛ نه دیگران و هر اتفاق دیگری، بلکه تفکر غلط در مسیر زندگی باعث شده تا من در دریای اعتیاد غرق شوم و در تاریکی فرو بروم.
با آموزشهای کنگره موضوع دیگری نیز برایم روشن شد و آن سیستم x و مواد بیوشیمی بدن است که هر انسان برای ادامه حیات نیاز به آنها دارد. با علم کنگره مشخص شد که هرکدام از این مواد بیوشیمی که در بدن ترشح میشوند؛ شادابی، ضدافسردگی، ضد درد و موضوعات دیگر در بدن را کنترل میکنند و من با مصرف مواد مخدر این سیستم را مختل نموده و همین موضوع خود عامل دیگری برای ایجاد ناامیدی در من شده است.
شروع درمان در کنگره همان نقطه نوری است که میتابد و باید با تفکر سالم از ذرات جرقه به روشنایی رسید. وادی اول به ما یاد میدهد که تفاوت فکر و تفکر چیست و باید به چه موضوعاتی فکر کنیم و به چه موضوعاتی فکر نکنیم. بعدازآن که تفکر را یاد گرفتیم، میفهمیم علت اصلی ناامیدی من در امروز، تفکرات غلط در گذشته بوده و حال با رفتن در مسیر ارزشها میتوان تصاویری را تولید و ظهور کرد تا چشمهای شویم که به بحر و اقیانوس مانند هستند. تجربه تاریکی میتواند عظمت روشنایی را برای ما دوچندان کند و هرکس بخواهد از این تاریکی عبور کند باید از گذرگاههای سخت عبور کرده تا بتواند کارآزموده شود و با عبور از تاریکی و رسیدن به روشنایی آجرهای ناامیدی را یکییکی فروریخته و جای آن را امید بگیرد، آنگاهکه امید در دل نشیند تازه میفهمیم که انسان چه جایگاه عظیمی دارد و میفهمیم که هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به حیات نمینهد و ما به هیچ نیستیم اگرچه به هیچ فکر کنیم. وقتی موجودی چون کرم با دلیل و هدف پا به هستی نهاده است، چگونه میتوان گفت که انسان به بیهودگی خلقشده باشد؟
باید بدانیم که خداوند برای خلق هر موجودی هدفی را دنبال میکند، بهخصوص انسانها که باهدفی خاص پا به حیات گذاشته است و اگر از مسیر منحرفشدهاند نتیجه اعمال و تفکرات گذشته بوده و میتوان آن را اصلاح کرد و در مسیر درست قرار گرفت.
خدا را شاکرم که کنگره با علم و آموزشهایش، دید ما را نسبت به زندگی و حیات پس از مرگ و جهانبینی و صور آشکار و پنهان انسان روشن ساخته و دید مثبتی را به ما داده است. بابت این نعمت که خداوند در این حیات به ما ارزانی کرده است سپاسگزارم و اکنون با علم و دانش کنگره فهمیدم که هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به حیات نمینهد و ما به هیچ نیستیم اگرچه خود به هیچ فکر کنیم.
تایپ: مسافر محمد لژیون هشتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1021