میخواهم از زبان مسافر به همسفر بگویم: چقدر زیبا و دلنشین، همسفر، با من و همراه من است؛ ظاهرا مرا رها کرده ولی انگار همه دغدغه او خوب شدن حال من است. همسفر، یار بی ادعای من که همه فکرش سر و سامان من است. در این دنیای خاکی که همه ما انسانها همسفران هم هستیم آمدهایم با خوبیها یا شاید حتی با بدیها به هم کمک کنیم. آمدهایم تا یکدیگر را یاری دهیم، مشکلات را ببینیم و سختیها و مشقتها را باشیم. از دل آنها تجربه کسب کنیم و آموزش روزگار را بگیریم تا آموزش آموزگار را سر لوحه زندگی خود قرار دهیم تا بتوانیم درست زندگی کردن را یاد بگیریم و بر حل مشکلات فائق آییم. طبق این آیه شریفه که میفرماید: فان معالعسر یسرا، قطعا بعد هر سختی، آسانی است.
حال به سراغ یک زوج پیشکسوت و فعال در شعبه میرویم. همسفر زهرا به همراه مسافر ایرج، آخرین آنتی ایکس مصرفی مسافرشان تریاک و قرص B2 با روش درمان DST و داروی درمان شربت OT میباشد. با کمک راهنمای مسافرشان آقای بهزاد بابایی و کمک راهنمای خودشان خانم نیره ۱۰ ماه ۶ روز سفر کردند. ورزش مسافرشان بدمینتون، ورزش خودشان شنا و دارت است. در حال حاضر ۶ سال و ۹ ماه و ۱۱ روز است که آزاد و رها هستند.

زحمات بیدریغ شما در کنگره۶۰، آیا در زندگی و خانواده شما خلل ایجاد کرده است، چون شما همیشه در کنگره درحال خدمتگزاری هستید؟
مسافر ایرج: ممنون از اینکه بنده را لایق این همه محبت دانستید. اگر بخواهم بگویم خلل به هیچ عنوان، چون وقتی شما قبول یک مسئولیت میکنید، باید همه جوانب و تعهدات را نسبت به جایگاه خدمتی بپذیرید. اینکه اگر من شب و روز هم در حال خدمت باشم، باز نمیتوانم ذرهای از حال خوشی که کنگره به من و خانوادهام داده را جبران کنم. در اینجا به یاد سوالی افتادم که آقای مجری از مهندس در برنامه ماه رمضان پرسیدند که خلوت شما با خداوند چگونه است، ایشان فرمودند: "از اینکه خداوند اجازه خدمت به بندگانش را به من داد، سپاسگزارم" و از اینکه در زمره خدمتگزاران کنگره و کنار همسفرم هستم، فقط میتوانم شکر، شکر و شکر بگویم.
پیامتان برای مسافرانی که همسرشان به کنگره نیامده چیست؟
مسافر ایرج: به نظر بنده به زور هیچ کس را نمیتوان به جایی یا مکانی دعوت کرد، البته با تغییری که مسافر در جسم، روان و جهان بینی خود به وجود میآورد، میتواند همسفر خود را راغب کرده تا به کنگره بیاید. همچنین میتواند از آموزشهای ناب کنگره برای همسفرش صحبت کند تا او را مشتاق و تشنه کنگره نماید.
خدمت نشریات در روزهای جلسات خصوصی همسفران چه چالش و آموزشهایی برایتان داشته است ؟
مسافر ایرج: چالش تا به امروز نبوده، اما آموزش برای من زیاد بوده است. با توجه به اینکه در نشریات با مسافران و همسفران برخورد زیادی داشتهام، لذا اولین چیزی که برای من حائز اهمیت است این بود که همیشه سعی کردم ادب و نزاکت را در مقابل مسافران و همسفران رعایت کنم و از واژههای کلامی بهتری استفاده کنم.
از دید شما مسافران، چگونه میتوانید به نحو احسن از همسفران تقدیر و تشکر کنید؟
مسافر ایرج: با توجه به تخریبهایی که مسافران نسبت به همسفران داشتهاند، پس از درمان و رهایی از تاریکیها و یادگیری قدردانی میتوانند هم با زبان و هم کادو یا یک دسته گل تقدیر نمایند. اما بهترین تقدیر از نظر من، خوب دیدن همسفر یا همسفران خودش میباشد، در همه حال کنار او باشد. با عشق و محبت از او مراقبت و نگهداری کند، در راستای رساندن او به آرزوهایش چه در کنگره و چه در بیرون به او کمک و یاری کند.
با وجود رهایی شما در چندین سال قبل چه انگیزهای سبب شده است تا امروز در کنگره به عنوان یک فرد مفید و موثر باقی بمانید؟
مسافر ایرج: اگر یک نگاه به گذشته و حال بیندازیم خواهیم فهمید که امروز پس از رهایی باید زکات سلامتی و حال خوش را بپردازیم و حال نوبت ماست، با زحمت و خدمت جبران کنیم. به نظر من وقتی وارد کنگره میشوید آموزشها به دنبال شما خواهند آمد و آرامآرام با واژههای خدمتی آشنا میشوید و حال خوشی را دریافت میکنید، اما امیدوارم و از خداوند میخواهم، همان گونه که در کتاب ۶۰ درجه آمده است، یاد بگیرم خودم واقعی باشم نه اینکه واقعی وانمود کنم.

نظر به اینکه شما هم شال سبز و هم شال نارنجی را دارا هستید فکر میکنید تا چه حد توانستهاید به عنوان یک همسفر موفق بوده باشید؟
همسفر زهرا: اینکه فکر کنیم، امروز با دریافت شالهای متعدد انسان کاملی خواهیم شد به اعتقاد من باعث ورود منیت و جهالت در خود میباشیم. امروز شال سبز و نارنجی من را به گرههایی که دارم نزدیکتر میکند. با آموزشهای ناب کنگره، با عملکرد درست توام با عشق و محبت در چهارچوب قوانین کنگره، میتوانم معنای واقعی به شال سبز یا نارنجی خود بدهم.
تغییر نگاه همسفر از کنترلگری به همراهی، چه تاثیری در مسئولیتپذیری مسافر دارد؟
همسفر زهرا: اولین آموزشی که ما در کنگره با آن آشنا میشویم، این است که دوربین را از روی مسافر خود برداریم و اگر در این مقوله بتوانیم موفق عمل کنیم با ایرادهای رفتاری خویش و همه آشوبهای ذهنی خود آشنا میشویم و در صدد حل آن بر میآییم و این تغییر در خود میتواند نقش بسیار زیادی در همراهی مسافر خویش داشته باشد.
به نظر شما همسفران آقای مهندس، چه نقشی در درمان ایشان و تشکیل کنگره۶۰ داشتند؟
همسفر زهرا: نقش آنها بسیار زیاد بوده است بطوریکه همسفران آقای مهندس، امروزه به معرفی درمان اعتیاد، درمان نیکوتین، درمان چاقی و خیلی از بیماریهای دیگر در سطح جهانی شکل بسیار زیبایی بخشیدهاند و عرصه را برای مقالات بیشتر در راستای خدمت به خلق راحتتر کردهاند.
نقش شما به عنوان یک همسفر بعد از درمان مسافرتان چه بوده است؟
همسفر زهرا: با توجه به جایگاههای خدمتی متعددی که مسافرم داشت، همیشه سعی بر این بود در کنارش با عشق و محبت باشم و او را همیشه تشویق میکردم که خدمتش نسبت به دیگران بلا عوض باشد و خدا را شکر امروز ثمره همراهی در کنار مسافرم، خدمت در کنگره میباشد.
چرا درمان همسفر به اندازه درمان مسافر ضروری است؟
همسفر زهرا: همسفر با توجه به فضای پر از التهاب و آشوبی که بواسطه اعتیاد مسافر خویش داشته است، غرق در ترس، ناامیدی، حقارت و بعضا دست به خودکشی زده، یا درگیریهایی در زندگی خود داشته است. اما امروز وقتی یک همسفر وارد کنگره میشود، به درمان جسم و روان خود میپردازد و بیش از پیش درک میکند که چگونه با همه آشوبهایی که داشته مقابله کند.

نگاه پر مهر شما و سخنان پر از عشق شما به عنوان راهنمای تازه واردین در روزهای اول کنگره، دلیل جذب و ماندگاری خیلی از ما همسفران گشته است و زمینهساز درمان جسم و روان ما شده است. در انتها تشکر و قدردانی میکنیم از تلاش و پشتکار بی دریغ شما و مسافرتان ایرج که برادرانه و خالصانه زحمت میکشند.سپاس از این لطف شما،خداوند یار و نگهدار شما
مصاحبهکننده: همسفر صفورا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم)
طراح سؤالات: همسفر مینا رهجو راهنما همسفر نیره (لژیون اول) و همسفر صفورا رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم) همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مهری(لژیون هفتم) همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر نیره (لژیون اول)
عکاس: همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون هفتم)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر اعظم دبیر سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
131