English Version
This Site Is Available In English

قدم همسفران با مسافران هماهنگ است

قدم همسفران با مسافران هماهنگ است

سلام دوستان، مریم هستم، یک همسفر.

من این هفته قشنگ را به آقای مهندس و خانواده‌شان و همچنین به خانم مهین راهنمای بسیار خوب و مهربانم که خیلی صبوری کردند تا من بتوانم به موقع به کنگره بیایم و سی‌دی‌های خود را بنویسم، تبریک می‌گویم و تشکر می‌کنم. همسفر بودن یعنی: آگاهانه کنار کسی ایستادن؛ نه برای نجات دادن، بلکه برای رشد کردن هر دو است. مسافر من، چند بار دکتر رفت و کلی دارو مصرف کرد. ولی حالش اصلا خوب نشد. همیشه مثل یک آدم افسرده نه حرف می‌زد و نه می‌خندید؛ من خیلی ناراحت می‌شدم و با خود می‌گفتم: خدایا! اگر واقعا بخواهد به این شکل ترک کند که ما اصلا به آرامش نمی‌رسیم.

همیشه نماز که می‌خواندم، کلی اشک می‌ریختم و می‌گفتم: خدایا! صدای من را اصلا نمی‌شنوی؟ من خسته شده‌ام، من  مسافرم را خیلی دوست دارم و واقعا عاشقانه وی را می‌پرستم و او نیز همینطور. ولی اعتیاد اجازه نمی‌داد که ما زندگی کنیم و از زندگیمان، لذت ببریم. همیشه درد و دلم با خدا این بود که بازگو کردم. ولی از اعماق وجودم حس می‌کردم، که خدا صدای من را می‌شنود و نذر کردم تا مسافرم نجات پیدا کند و من هم به افرادی که اعتیاد دارند کمک کنم و تا جایی که می‌توانم تلاش کنم  تا از اعتیاد رها شوند. تا اینکه خدای مهربان صدای من را شنید و کنگره ۶۰ را سر راه مسافرم قرار داد. خداوند را هزاران بار سپاس می‌گویم. ان شاالله که مسافرم به رهایی برسد؛ و من هم بتوانم نذرم را ادا کنم.

سلام دوستان، گیسو هستم، یک همسفر.

همسفری که تا قبل از کنگره احساس می‌کردم به انتهای نقطه تحمل رسیدم و دیگر به هیچ وجه نمی‌توانم ادامه بدهم؛ اما می‌تو انم بگویم به لطف کنگره و آموزش‌هایی که گرفتم این روزها گرچه  مسئولیتهای زیادی دارم اما تمام تلاشم را می‌کنم که دین همسفر بودنم را نسبت به مسافرم ادا کنم. دوربینم را از ایشان برداشتم و سعی کردم به ایشان آرامش هدیه کنم. با کار کردن روی نقطه ضعف‌های خودم، که یکی از آنها زودرنجی بود و منجر به بحث و جدل می‌شد، سعی کردم صبورتر باشم و نتیجه این صبوری آرامش مسافرم، خودم و فرزندم را به همراه داشت. از دید من این همسفر بودن در مسیر کنگره میتواند پایه‌ای اصولی و نگرشی عمیق از نقش همسفر در کل ابعاد زندگی را، به من گیسو بیاموزد. تشکر می‌کنم از جناب مهندس بزرگوار که باعث شدند من همسفر هم بتوانم در این مسیر قدم بگذارم نه فقط برای یاری و دوشادوشی و بال پرواز شدن برای مسافرم، بلکه برای بیرون آمدن خود از پیله خودم و پروانه شدن شخص خود. از راهنمای عزیزم کمال سپاس و قدردانی را دارم که آموزشها را با عشق به من گیسو منتقل می‌کنند و دوستان عزیزم که هر کدام همسفرانی نمونه و درجه یک هستند که برای رشد خودشان و همراهی عالی مسافرشان تلاش می‌کنند و من بسیار از آنها آموزش می‌گیرم.

سلام دوستان، طاهره هستم، همسفر.

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. هفته همسفر را به همسفران عزیز تبریک می‌گویم. اول از آقای مهندس تشکر می‌کنم که کنگره ۶۰ را بنا کردند. در این مکان همسفران در کنار هم قرار گرفته و از هم آموزش و آرامش می‌گیرند و از تاریکی‌ها به سمت  روشنایی‌ها حرکت می‌کنند. خدا را شاکرم که همسفر مسافری شدم که در زندگی برایم بسیار مهم است. امیدوارم در همه مراحل زندگی، همسفرش باشم و بتوانم در این مسیر به درستی حرکت کنم.

همسفران کسانی نیستند که کنار مسافران خود راه می‌روند؛ آن‌ها کسانی هستند که دلشان با قدم‌های مسافرشان هماهنگ است. وظیفه من همسفر این است که در مسیرهای سخت، وقتی راه برای مسافرم طولانی به نظر می‌رسد، من با یک نگاه یا یک لبخند، امید را دوباره برایش زنده کنم. وقتی من شاهد سکوت‌ها، ترس‌ها و آرزوهای ناگفته مسافرم هستم، بی آنکه چیزی بگوید در کنارش قرار می‌گیرم. در سفر کنگره، وظیفه من همسفر این است که در کنگره خوب آموزش بگیرم تا علم و آگاهی من بالا رفته وبتوانم در این سفر، تکیه‌گاه خوبی برای مسافرم باشم. باز هم از آقای مهندس و استاد مهربانم خانم مهین عزیز تشکر می‌کنم.

رابط خبری: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر مهین(لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر اعظم دبیر سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .