رهجوهای راهنما همسفر فرزانه (لژیون دوم) در برداشت از سیدی (جهانبینی ۲و۱) بیان کردند:
همسفر لیلا

«جهانبینی» یعنی طرز نگاه ما به جهان، زندگی، خود و نیروهای درون و بیرون ما است؛ در واقع، مانند عینکی است که از پشت آن به دنیا نگاه میکنیم، اگر این عینک تمیز و درست باشد، زندگی را واضح و زیبا میبینیم؛ اما اگر کثیف یا تار باشد، همهچیز را بد و اشتباه میبینیم. استاد امین در سیدیهای «جهانبینی ۱ و ۲» میگویند: باید یاد بگیریم چگونه فکر کنیم و واقعیت را ببینیم، نه فقط بر اساس احساس یا قضاوتهای لحظهای تصمیم بگیریم، ما فقط جسم نیستیم؛ غیر از بدن، بخش پنهانی داریم که منِ واقعی ما است؛ باید یاد بگیریم هم جسم و هم روانمان را بشناسیم، تا به آرامش برسیم. در جهان همه چیز تضاد دارد: روشنایی و تاریکی، خوبی و بدی، شادی و غم؛ وجود تاریکیها برای این است که قدر روشنایی را بدانیم و رشد کنیم انسان با سه مرحله آموزش، تجربه و تفکر به دانایی میرسد؛ بدون تفکر، هر کاری ممکن است اشتباه شود، اگر نیت خوب باشد نیروی حرکت ما عشق است، اما باید با عقل و آگاهی همراه شود. ایمان یعنی یقین داشتن به نتیجه قانونمند بودن به جهان نه فقط باور خشک. تغییر بزرگ نه از دیگران یا شرایط بیرونی، بلکه از درون ما شروع میشود، وقتی جهانبینیمان را اصلاح کنیم، رفتار و زندگی ما هم آرامآرام درست میشود. جهانبینی» یعنی نوع نگاه و برداشت انسان از جهان و زندگی، هرکسی جهانبینی مخصوص خود را دارد، مثل اینکه هرکس با یک «عینک ذهنی مخصوص به خود» به دنیا نگاه میکند. اگر این عینک تمیز، روشن و واقعی باشد، انسان زندگی را درست میبیند و با آرامش بیشتر رفتار میکند. اما اگر این عینک کدر و اشتباه باشد، زندگی برای او پر از سردرگمی، غم و خشم میشود؛ بنابراین، جهانبینی یعنی شناخت درست از خود، دیگران و جهان اطراف؛ یعنی یاد بگیریم چرا اتفاقات میافتند، چه نقشی در آنها داریم و چطور میتوانیم بهتر فکر و زندگی کنیم و چطور میشود از هر تجربه درسی گرفت. کسیکه جهانبینی درستی دارد، در سختیها ناامید نمیشود، در شادیها مغرور نمیگردد، چون میداند زندگی همیشه در حال حرکت است و هر چیزی معنایی دارد، حتی اگر نفهمیده باشیم. در حقیقت، جهانبینی فقط دانستن درباره جهان نیست، بلکه هنری برای درست دیدن، درست فهمیدن و درست زندگی کردن است. نتیجه: جهانبینی، ساختاری است که به ما کمک میکند نه تنها دنیا را ببینیم، بلکه آن را درک کنیم و در مسیر اصلاح خود، قدم برداریم.
همسفر نیره

جهانبینی در کنگره۶۰، مانند الفبای یک زبان است، اگر این پایهها را درست بفهمیم، میتوانیم مسیر درمان و زندگی متعادلتری داشته باشیم، برای رسیدن به آرامش و رهایی، باید قوانین زندگی را بشناسیم، قوانین زندگی مثل قوانین بازی است؛ اگر یاد بگیریم و قبول کنیم میتوانیم از زندگی لذت ببریم. باید عقل را تقویت کنیم، عقل مانند قلهای در شهر وجودی ما انسانها است که از ورود هر چیز مخرب به مغز جلوگیری میکند، نیروهای منفی بسته به سطح تکامل انسان میتوانند بازدارنده، مخرب یا مکمل باشند؛ باید نیروهای بازدارنده را به نیروهای مکمل تبدیل کنیم؛ مثلا باد برای ماشین نیرویی بازدارنده و برای هواپیما نیرویی مکمل است. مثلث دانایی از سه ضلع تفکر، تجربه، آموزش ساخته شده است، این سه ضلع باید همزمان و متعادل رشد کنند؛ اگر فقط آموزش باشد بدون تجربه و تفکر، دانایی ناقص میشود؛ اگر تنها تجربه باشد، بدون آموزش و تفکر، ممکن است خطاهای زیادی رخ دهد؛ اگر فقط تفکر باشد بدون آموزش و تجربه، تبدیل به خیالپردازی میشود. ترس، ناامیدی و منیت مانند مافیا عمل میکنند و جلوی رشد و دانایی ما را میگیرند. اعتیاد کاملترین شکل تاریکی است، تنها کم کردن دارو کافی نیست؛ باید ظرفیت و دیدگاه شخصی تغییر کند تا احتمال بازگشت به صفر برسد. ظرفیت انسان مثل استخر است؛ اگر آلوده باشد آلودگیهای جدید اثری ندارد، اما اگر استخر پاک باشد کوچکترین آلودگی آشکار میشود. پالایش حسها یعنی پاک کردن نگاه و برداشتهای آلوده، تا ظرفیت سالم ایجاد شود؛ اگر حس آلوده باشد، حتی کارهای خوب هم انرژی منفی تولید میکنند؛ اگر حس سالم باشد همان کارها انرژی مثبت میسازند. جهانبینی به انسان کمک میکند تا از تاریکی اعتیاد به سمت روشنایی برود.
نویسنده: همسفر لیلا، همسفر نیره، رهجوهای راهنما همسفر فرزانه (لژیون دوم)
رابطخبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر سارا (دبیر سایت)
ارسال: همسفر سعیده (نگهبان سایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
6