English Version
This Site Is Available In English

خدمت در کنگره‌۶۰ بی‌انتهاست

خدمت در کنگره‌۶۰ بی‌انتهاست

خدمت، مسیری است که از درون انسان آغاز می‌شود و به وسعت بی‌نهایت ادامه پیدا می‌کند؛ مسیری که در آن آموزش، عمل و مسئولیت‌پذیری به هم گره می‌خورند و هر قدم، انسان را یک گام به شناخت عمیق‌تر از خود و جهان پیرامونش نزدیک‌تر می‌کند.
در کنگره۶۰، خدمت تنها یک جایگاه نیست، بلکه فرصتی است برای رشد، تغییر و جاری شدن؛ فرصتی که هر فرد به اندازه درک و ظرفیت خود از آن بهره‌مند می‌شود.

در ادامه، گفت‌وگویی صمیمی و آموزنده را می‌خوانیم با یکی از همسفران خدمتگزار دستیار اسیستانت همسفر آرزو که تجربه‌های ارزشمند خود را از مسیر خدمت، تغییرات درونی و پیوستگی آموزش‌ها با ما به اشتراک گذاشته‌اند.
همسفر آرزو  و مسافرشان با آنتی‌ ایکس تریاک وارد جمعیت احیاء انسانی کنگره۶۰ شدند و به مدت ۱۱ ماه، با متد DST و داروی OT، با راهنمایی مسافر عباس و همسفر زینب سفر کردند. اکنون به لطف خدا و با دستان پرمهر مهندس حسین دژاکام، ۱۲ سال و ۳ ماه و ۱۵ روز است که آزاد و رها هستند. ورزش مسافر والیبال و ورزش همسفر درکنگره۶۰ والیبال است.

۱_ اگر خدمت شما یک مسیر بود، از ایجنت بودن تا دستیار اسیستانت، امروز در کجای این مسیر ایستاده‌اید؟

قطعاً این مقطعی از مسیر است؛ چرا که مسیر خدمت در کنگره آغازش با خود ماست، ولی انتهایش بی‌نهایت است. می‌توانم بگویم در هر مقطع از خدمت، ما به اندازه نیاز و درک خودمان می‌توانیم برداشت کنیم و من همین که در مسیر هستم، خداوند را شاکر و سپاسگزارم.

۲_ کدام بخش از خدمت همسفران بیشترین دقت و ظرافت را از شما می‌طلبد؟

هر قسمت قطعاً این دقت را نیاز دارد؛ چرا که ما یک سیستم احیاء انسانی هستیم و این کار راحتی نیست. به نظر من، تمام خدمت‌ها در کنگره۶۰ به نوعی مکمل هم هستند و همه زنجیروار به یکدیگر متصل‌اند و با همکاری و هماهنگی یکدیگر کار را پیش می‌برند. اما اگر در شعبه در نظر بگیریم، ایجنت و مرزبانان چون با جمع بزرگ‌تری در ارتباط‌اند و خود مجری قوانین هستند، کارشان حساس‌تر است و دقت و تمرکز بیشتری را باید به خرج دهند. در کل، جایگاه‌هایی که نقش الگویی دارند، دقت بیشتری را می‌طلبد.

۳_ در خدمت‌های مختلفی که داشته‌اید، کجا «منِ قبلی» شما تغییر کرد؟

من همیشه سعی کردم آموزش‌های کنگره۶۰ را کاربردی کنم و همواره به دنبال تغییر و حال خوش بودم، اما در دوره راهنمایی این تغییر را احساس کردم. البته تغییرات همیشه در حال رخ دادن است و انسان همیشه جاری است. نمی‌توان گفت آرزوی امروز بهترین ورژن من است؛ قطعاً هرچه جلوتر بروم و با آموزش‌های جدید و قرار گرفتن در کنار اساتید، تغییرات بهتر و جدیدتری در من اتفاق خواهد افتاد، البته با خواست خودم.

۴_ چه تفاوتی میان خدمت دیده‌شده و خدمت پنهان در تجربه شما وجود دارد؟

انسان معمولاً نیاز به دیده شدن دارد، مخصوصاً اگر کار خیر و خوبی انجام دهد؛ این کار گاهی برای تأیید شدن و گرفتن انرژی است و گاهی برای اینکه بتوانی الگویی برای دیگران باشی. در هر صورت، منبعی برای گرفتن انرژی است.
اما زمانی به نقطه‌ای می‌رسی که فقط می‌خواهی خدمت کنی و دیده شدن برایت اهمیتی ندارد؛ فقط حالت با کاری که انجام می‌دهی خوب است و این حال خوب، پاداش تو می‌شود. به نظر من، وقتی به این نقطه برسیم، در خدمت حالمان بهتر می‌شود؛ چرا که دیگر دنبال تأیید و انرژی از بیرون نیستیم و به نوعی انرژی از درون ما به جوشش درمی‌آید.

۵_ امروز خدمت برای شما بیشتر مسئولیت است یا نعمت؟ چرا؟

قطعاً هر دو. وقتی من خدمتی را قبول می‌کنم، باید مسئولیت آن را به عهده بگیرم و مسئولیت‌پذیری اولین شرط خدمت است.
اما چرا نعمت؟ چون در کنار انجام این خدمت، چیزهای زیادی یاد می‌گیرم و تجربه می‌کنم که چراغ راه من در زندگی می‌شود؛ دعای خیر، حال خوب، توانمندی در کارهایی که روزی تصورش را نمی‌کردم و از همه مهم‌تر، لیاقت خدمت به بندگان خدا که نصیبم شده است و چه نعمتی بالاتر از این.

۶_ اگر امروز بخواهید خدمت را در یک واژه تعریف کنید، آن واژه چیست؟

آموزش همراه با شناخت، آگاهی و اجرای آن.

۷_ در تجربه شما، «چشمه بودن» در خدمت چه معنایی دارد؟

می‌دانیم جوشش یک چشمه برای اینکه تبدیل به رودی خروشان شود، نیاز به یک منبع دارد و هر کدام از ما انسان‌ها مانند یک چشمه هستیم. برای حرکت، نیاز به منبع آموزشی و اختلاف پتانسیل درونی و بیرونی داریم که در کنگره این دو فاکتور در اختیار ما قرار داده شده است؛ آموزش‌های ناب و به‌روز کنگره همان منابع اطلاعاتی ما و تغییر جایگاه، همان اختلاف پتانسیل است. فقط کافی است از این‌ها بهره لازم را ببریم و کم‌کم تبدیل به رودی خروشان شویم که هیچ چیز جلودارش نیست.

این موضوع منوط به همسو بودن با حرمت‌ها و قوانین کنگره۶۰ است تا درون گردباد سبز کنگره قرار بگیریم و به سمت بالا حرکت کنیم. البته این اختلاف پتانسیل در جهت منفی هم وجود دارد که ما را راکد و به گنداب تبدیل می‌کند و اینجاست که آگاهی و دانایی ما نقش مهمی ایفا می‌کند. پس هر خدمت جدید، این اختلاف پتانسیل را در من ایجاد می‌کند تا بیشتر تلاش و حرکت کنم، درس هر مقطع را بیاموزم و خود را به بحر و اقیانوس برسانم.

۸_ وادی یازدهم چگونه نگاه شما را به پیوستگی خدمت‌ها در کنگره ۶۰ تغییر داد؟

در این وادی آموختم تا زمانی که فقط روی صندلی بنشینم، حتی اگر تا آخر دنیا آموزش بگیرم و دانایی خودم را بالا ببرم، تغییری در من به وجود نخواهد آمد. تا وقتی فقط مصرف‌کننده باشم، باید این انرژی را از دیگران گدایی کنم؛ در حالی که ناب‌ترین انرژی در درون من نهفته است و با یک حرکت و تغییر می‌توانم آن را بیرون بکشم و رو به جلو حرکت کنم؛ چه در کنگره و چه در زندگی شخصی.
این زمانی اتفاق می‌افتد که با آموزش و انجام وادی‌های قبل، زمینه را برای جوشش درونی خودم آماده کرده باشم.
دقیقاً پیوستگی خدمت‌ها در کنگره همین است؛ هر خدمت، انرژی لازم برای خدمت بعدی را در تو ایجاد می‌کند. اینکه راکد نباشم، هر روز چیزی هرچند اندک به دانسته‌هایم اضافه کنم، در مسیر ارزش‌ها حرکت کنم، آموزه‌هایم را در عمل به انجام برسانم و خدمتگزار صادقی برای کنگره۶۰ باشم.

کلام‌ آخر؛

در پایان، از خداوند سپاسگزارم که مرا در مسیر کنگره۶۰ و خدمت قرار داد و همچنین از مهندس دژاکام و خانواده محترمشان که چنین بستری را برای ما فراهم کردند. ان‌شاءالله خداوند عمر باعزت نصیبشان کند. ممنون از شما که این فرصت را در اختیار من قرار دادید.

طراح سوالات و انجام مصاحبه: راهنما همسفر الین
عکاس: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ارسال: راهنمای ویلیام همسفر آرزو دبیر سایت
همسفران نمایندگی محمدی‌پور قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .