English Version
This Site Is Available In English

تغییر نقطه آغازین تبدیل شدن است

تغییر نقطه آغازین تبدیل شدن است

نیروهای اهریمنی را باید به عنوان نیروی مکمل بپذیریم؛ زیرا برای اینکه آب جریان داشته باشد، لازم است اختلاف ارتفاع وجود داشته باشد و برای اینکه زندگی در جریان باشد، اختلاف ارتفاع، الزامی است. طعم شیرینی را زمانی احساس می‌کنیم که تلخی‌ها را چشیده باشیم و برای رسیدن به روشنایی باید از شب‌های ظلمانی عبور کرده باشیم، این بالا و پایین شدن‌ها، لازمه ادامه حیات است.

معمولاً انسان‌ها سطحی‌نگر هستند و همیشه به‌ دنبال مقصر می‌گردند، دائماً از خود می‌پرسند؛ اگر من این سختی‌ها را متحمل نمی‌شدم، فلان اتفاق نمی‌افتاد، با اعتیاد آشنا نمی‌شدم و در کنار یک مصرف‌کننده زندگی نمی‌کردم، شاید زندگی من بهتر از این رقم می‌خورد، شاید فلان می‌شد و «اگرهای»‌ زیادی از ذهن ما می‌گذرد که پاسخ همه آن‌ها را گذر زمان خواهد داد.

به نظر من، واقعیت زندگی چیزی فراتر از افکار سطحی ما است؛ واقعیت این است که جهان هستی بر پایه اضداد بنا شده و به‌ عنوان یک انسان باید در میان اضداد رشد کنم و راهم را میان دو قطب مثبت و منفی پیدا کنم؛ نیروهای اهریمنی برای ما وجود خارجی دارند و این من هستم که انتخاب می‌کنم در زمره نیروهای منفی و شیطانی باشم یا در زمره نیروهای مثبت و الهی.

کسی که مواد مخدر مصرف می‌کند، جز نیروهای شیطانی است؛ زیرا هر چیزی که روی ذهن انسان پرده یا حجاب می‌کشد و انسان را از تعادل خارج می‌کند، شخصیت انسان و کل افراد خانواده را زیر سوال می‌برد؛ همچنین افکار و اندیشه‌های منفی پرده بر ذهن و اندیشه انسان می‌کشند و او را در زمره نیروهای اهریمنی قرار می‌دهند، بدون اینکه خود احساس کند که در میان ضد‌ارزش‌ها غوطه‌ور می‌شود و اولین آسیب را به خود، سپس به فرزندان و سایر افراد خانواده می‌زند.

من این موضوع را با گوشت و پوست و استخوانم حس کردم؛ از نظر من، اعتیاد یک بیماری خانوادگی است و همه افراد خانواده در کنار فرد مصرف‌کننده بیمار می‌شوند، خواه مصرف‌کننده باشند یا نباشند؛ قبل از اینکه پای مواد مخدر به زندگی ما باز شود، زندگی نسبتاً خوبی داشتیم اما متأسفانه جاه‌‌طلبی و مادیات ما را به بی‌راهه برد و باعث غفلت ما از واجباتمان شد، آن زمان هنوز به اهمیت کانون گرم خانواده پی نبرده بودیم و مهم‌ترین قسمت زندگیمان را به دست افراد دیگری سپرده بودیم، بی‌خبر از اینکه نیروهای اهریمنی تمام زندگی و وجود ما را تحت‌الشعاع خود قرار داده بودند.

متأسفانه من همیشه قیافه حق‌ به‌ جانب داشتم و فکر می‌کردم صد خود را برای خانواده‌ گذاشته‌ام اما واقعیت این بود که صدم را برای شغلم گذاشته بودم و زندگی و فرزندانم را به پرستار و کمک‌کار سپرده بودم؛ البته مجبور بودم و چاره دیگری نداشتم، شاید اگر وقت بیشتری به خانواده اختصاص می‌دادم و همیشه در خانه می‌ماندم، شرایط بدتر می‌شد اما در حقیقت بعد از بازنشستگی شرایط بدتر شد.

نیروهای اهریمنی یک‌باره وارد زندگی انسان نمی‌شوند، خیلی آهسته و نامحسوس، در طول زمان وارد می‌شوند؛ زمانی متوجه حضور اهریمن می‌شویم که کاملاً در زندگی ما ریشه دوانده باشد؛ سال ۱۳۹۵ اذن حضور من در کنگره صادر شد اما هنوز هم غرق در افکار، منیّت و جایگاه قبلی خود بودم و به دلایل زیادی نتوانستم رهروی خوبی باشم اما در این یکی دو سال آخر فکر می‌کنم سفرم را خوب آمده‌ام زیرا چشمم به یک‌ سری حقایق گشوده شده و سعی می‌کنم با خدمت کردن به فرزندان و مسافرم، از گذشته جبران خسارت کنم.

من فکر می‌کنم امکان ندارد شخص در یک لحظه تغییر کند و یک‌ مرتبه از تاریکی خارج شود؛ زیرا روشنایی او را کور خواهد کرد؛ گذر زمان برای انجام هر کاری تعیین‌کننده است و هر انجامی نیازمند یک فرایند است؛ صبر و تلاش در جهت کسب معرفت، آگاهی و سپاسگزاری از آنچه خداوند مقدر کرده، بستر مناسبی برای تغییر کردن را فراهم می‌کند.

باید یک‌ سری مسائل حل شود تا راه باز شود و تغییر اتفاق بیفتد؛ تغییر، نقطه آغازین تبدیل شدن و وادی عشق است؛ عشق باعث حرکت عرابه‌ها به‌ سوی بی‌کران خواهد شد؛ جهانی فراتر از زمان و مکان، اندیشه و کلام؛ مشروط بر اینکه هر چیزی را که می‌سازیم به‌ درستی بسازیم و اعتقاد داشته باشیم که آنچه را که دریافت کرده‌ایم، کاشته‌ایم و درون خود ذخیره کرده‌ایم، در بُعدهای دیگر هستی و در سایر جهان‌ها همراه خواهیم داشت.

منبع: سی‌دی (اختلاف ارتفاع)
نویسنده: همسفر سوسن رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .