English Version
This Site Is Available In English

عقل سلیم جایگاه فهم

عقل سلیم جایگاه فهم

زمانی که روشنایی آبستن تاریکی بود،  اهریمن از فرمان سرپیچی کرد نقطه‌ای سیاه و تاریک از دل روشنایی‌ها به وجود آمد و حرکت خود را آرام برای تاختن به جهان روشنایی‌ها آغاز کرد، تا ظلمت و تاریکی را گسترش دهد و برتری خود را نسبت به انسان در مقابل قدرت مطلق به اثبات برساند.
اهریمن گفت: به انسان یک ویژگی داده شد؛ که ما فاقد آن هستیم و ما برای اثبات شایستگی و برتری خود، باید انسان را از طریق الهام و القا، از مسیر صعودیش منحرف نماییم. و اختیار انسان محترم شمرده شده است. چون انسان، موجودی با دو ویژگی، خوبی و بدی است.
با توجه به اینکه قلمرو جهان مادی و جسم خاکی یا مادیات به انسان داده شده، کلیدی ترین موضوع، ماده و مادیات است.
اگر بر مادیات سوار باشیم نیمی از قدرت اهریمن را شکست داده‌ایم.
و اگر مادیات بر تو سوار باشد، بدان که صد در صد تو را شکست خواهد داد.
تعادل قانون است ولی افراط و تفریط خواست ما.
انگشت اهریمن به طرف خطرناک‌ترین و مهلک‌ترین موضوع نشانه رفت و تیر زهرآگین خود را که مربوط به جادوی هفت رنگ خمر بود رها نمود و خمر حجاب، پرده یا پوشش است یعنی آنچه که روی اندیشه،عقل و شخصیت انسان را بپوشاند،که خوب را از بد و زشت را از زیبا و راست را از دروغ تشخیص ندهد.
اهریمن وجود گلی زیبا و وحشی به نام خشخاش را که یکی از مفیدترین و شفابخش‌ترین و مهم‌ترین گیاهان دارویی بود مطرح کرد و گفت: اگر این گیاه در دست حکیم حاذق باشد، شفا است و حیات است و اگر به دست مردم عادی باشد، زهری از شیرین و به ظاهر گوارا!
یکی از متخصصین دانشمند با کمال نادانی گفت؛ من از عصاره تریاک ماده‌ای را کشف کرده‌ام؛ که برای درمان اعتیاد به تریاک، مفید است. بلافاصله دیگران باور کردند هروئین پا به عرصه حیات گذاشت که ده‌ها بار مخرب‌تر از تریاک و هر نوع مواد اعتیاد آور دیگر بود که تا آن زمان شناخته شده بود.
خداوند حکیم و دانا و توانا است و خود تدبیر می‌کند و او وجود نیروهای تخریبی و انسان‌های پلید و اهریمنی را برای وجود هستی به عنوان یک نیروی مکمل لازم دانسته تا انسان به درجه ای از فهم برسد و با استفاده از عقل سلیم به جایگاهی برسد تا بداند کدام کار، درست و کدام کار، غلط است و توان اجرای عمل سالم را نیز داشته باشد.
برای خروج از ظلمت و این جهنم، هیچ راهی نداریم مگر اینکه به ریسمان الهی چنگ بزنیم، که اصل ریسمان الهی محترم شمردن و اجرای فرامین و قوانین اوست.
حال اگر هر فردی در هر دین و مذهبی،  تمام مراسم آئینی و ظاهری دین خود را به جا آورد؛ ولی قوانین ذکر شده را محترم نشمارد و اجرا نکند، بی‌دین‌ترین فرد و از پیروان اهریمن خواهد بود.
برای تغییر صفت گذشته، تنها یک راه وجود دارد و آن هم تهذیب اخلاق و یا پالایش،  به مفهوم تزکیه می‌باشد.
برای انجام این مهم یا تزکیه؛ تفکر سالم، ایمان سالم، عمل سالم، حس سالم، عقل سالم، و عشق سالم همراه با آموزش و تجربه مفید لازم است که به آرامی همه این موارد را در طول زمان فرا می‌گیریم.
چنانچه وادی‌های گذشته و موارد فوق الذکر را به انجام رسانده باشیم و یا به انجام برسانیم،  قطعاً تبدیل به چشمه‌های جوشان و سپس رود خروشان می‌گردیم و اگر جام ما در شروع وادی اول، خالی و یا هم اکنون نیمه پر باشد، عاقبت با تلاش و کوشش خودمان و با تزکیه لازم و امیدواری به زندگی، پر خواهد شد.
یک چشمه جوشان،  بایستی دو ویژگی داشته باشد:
۱-منابع آب ذخیره شده.
۲-اختلاف ارتفاع یا اختلاف پتانسیل منابع آبی با دهانه خروجی چشمه به منظور ایجاد فشار برای جوشش چشمه.
انسان هم برای اینکه تبدیل به چشمه جوشان گردد،  همانند چشمه آب، نیاز به دو ویژگی دارد.
۱-منابع اطلاعاتی صحیح در مسیر دانایی.۲-اختلاف پتانسیل درونی و بیرونی برای کسب انرژی.
انرژی پتانسیل؛ مربوط به اختلاف ارتفاع است.
به انرژی یا قدرتی که باعث می‌شود آب با فشار از لوله خارج گردد انرژی پتانسیل گفته می‌شود.
اگر انسان از نظر درونی و بیرونی، جایگاه خود را به‌ طرف ارزش‌ها تغییر بدهد و صعود کند، در او ایجاد انرژی می‌نماید که این انرژی بستگی به تغییر جایگاه دارد.
خدمت در کنگره حال انسان را خوب می‌کند به خاطر اینکه جایگاه او از حالت سکون تغییر می‌کند، که باعث ایجاد اختلاف پتانسیل در جایگاه درونی و بیرونی او می‌شود که سبب شادی یا کسب لذت در او می‌گردد.
وقتی که کسی خدمت می‌کند؛ دیگران برای او ارزش قائل هستند، دوستش دارند و این سبب ایجاد انرژی در او می‌گردد.
برای چشمه جوشان شدن؛ بایستی مرتباً با حرکت‌های سالم، ایجاد اختلاف پتانسیل نمود تا انرژی لازم برای ادامه، مهیا گردد.انرژی پتانسیل در انسان، در اثر تغییر جایگاه و یا به زبان فیزیک، تغییر ارتفاع به وجود می‌آید؛ اگر این تغییر جایگاه به طرف ارزش‌ها و یا بالا باشد، باعث صعود می‌گردد و انرژی پتانسیل مثبت را به وجود می‌آورد که در انسان باعث ایجاد لذت و کسب آرامش می‌گردد. اگر به طرف ضد ارزش‌ها و پایین باشد،در اثر ایجاد اختلاف ارتفاع به طرف پایین و یا تغییر جایگاه انرژی پتانسیل، انرژی از نوع منفی مهیا می‌گردد که باعث ایجاد لذت می‌شود که معمولاً با دلهره همراه است.
اگرچه این انرژی را انرژی منفی اطلاق می‌کنیم، ولی به هر حال انرژی، انرژی می‌باشد؛ ولی چون در نهایت، این انرژی باعث تخریب خود فرد می‌گردد آن را انرژی منفی نامیده‌ایم، در نتیجه؛ انرژی منفی در دراز مدت، شخص را به باتلاق و یا گنداب هدایت می‌کند.
انرژی منفی، معمولا از طریق تخریب خود و یا دیگران و یا به عبارتی از طریق سرقت به وجود می‌آید.
بنابراین خلقت؛ وجود نیروی منفی و ظلمت را برای ایجاد انرژی پتانسیل به عنوان یک نیروی مکمل، لازم دانسته و هر کس و یا هر نفس، خود اختیار کامل دارد تا انتخاب کند.
کسانی که همیشه در حال بازپرداخت آنچه که دریافت نموده‌اند هستند، چه مادی و چه معنوی؛ همیشه مانند چشمه زلال و سرشار از انرژی و شادی و شعف هستند و کسانی که هرچه دریافت می‌نمایند، در عوض هیچ گونه پرداختی ندارند و همه چیز را برای خود و یا خانواده خود می‌خواهند، گویی تبدیل به شوره زاره یا کویری می‌شوند که هیچ گونه روئیدنی در آن نمی‌روید و همیشه در گرمای کویر، منتظر طوفان‌های شن می‌باشند، چون گیاهی نکاشته‌اندکه از طوفان شن، جلوگیری نماید.
انسان‌ها هم دقیقاً دارای مراتب دانایی گوناگونی هستند و ما بایستی با دریافت دانش و آگاهی لازم و پیروی از قوانین مرتباً منابع ذخیره شده درون خود را زیاد و با حرکت‌ها و جهش‌های لازم، ایجاد انرژی نماییم تا تبدیل به چشمه جوشان گردیم.
همانگونه که چشمه ثابت است؛ ولی منابع آبی چشمه بایستی جاری گردد و پس از طی مسافت‌های زیاد و عبور از مناطق صعب العبور مثل کوه‌ها، دره‌ها، صحراها و بیابان‌ها و شکافتن آنها، خود را به بحر اقیانوس برساند و اگر چشمه، قدرت جوشش لازم را نداشته باشد، رود جاری شده از آن پس از طی مسافتی، بدون قدرت لازم و بی‌پشتوانه می‌شود و به یک باتلاق منتهی می‌گردد، انسان هم به همین گونه است.
انسان بایستی منابع اطلاعاتی را مرتباً دریافت کند و هیچگاه نبایستی دریافت او متوقف گردد و با ایجاد حرکت‌های آرام، جهش‌های لازم برای کسب انرژی را به وجود آورد تا در مسیر زندگی بهتر، یعنی همان صراط مستقیم حرکت نماید.
جسم انسان هم از دیدگاه‌هایی مانند چشمه ثابت است؛ اما اندیشه و روح و روان او و آنچه او به وجود می‌آورد و یا از خود اثر می‌گذارد، دائماً در حرکت و پرواز می‌باشد.
انسان هم بایستی بداند که هرگز مسیر او هموار نیست؛ چیزی که مهم است، خواست و تفکر سالم او است و با این خواست و تفکر سالم خود، بایستی بداند که با حرکت سالم، اگر چشمه وجودی او خالی و یا نیمه پر باشد، با حس سالم و عقل سالم و عشق سالم، عاقبت پر خواهد شد و به مسیر خود ادامه خواهد داد و زیستن را محترم خواهد شمرد. انسان‌هایی که زندگی یکنواخت را تکرار می‌کنند و هر روزشان مانند روز قبل است و هیچگونه جهشی را انجام نمی‌دهند؛ در حقیقت انرژی لازم را به دست نمی‌آورند به عبارت این جهش‌ها و اثرگذاری‌ها است که انسان را سرشار از انرژی می‌نماید.

منابع:کتاب ۱۴وادی عشق «وادی یازدهم» 

نویسنده:همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم) دبیر سایت‌
همسفران نمایندگی دلیجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .