
سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر دستور جلسه این هفته در مورد «چگونه در کنگره۶۰ قدردانی میکنیم؟» است. واژه «قدر» به معنای اندازه و شناخت ارزش چیزی است که در اختیار داریم. زمانی که بر اهمیت «قدر دانستن کنگره» تأکید میکنیم، منظور این است که باید میزان تأثیر و اهمیت این نهاد را در زندگی خود درک نماییم.
من، ابراهیم، فردی که زمانی درگیر اعتیاد، مصرف سیگار، اضافه وزن و آشفتگیهای روانی بودم، اکنون با یاری کنگره به مسیر زندگی بازگشتهام. این امر نشاندهنده جایگاهی است که کنگره ۶۰ در حیات من داشته و قابل سنجش با هیچ معیار دیگری نیست. در نقطهای که جهان هستی حکم به عدم درمان میداد، در اینجا درمان میسر شده است. آنجا که رهایی از دخانیات و مواد مخدر امری ناممکن تلقی میشد، در اینجا تحقق یافته است. این حقیقت، گویای آن است که علم کنگره از بسیاری از دانشهای موجود در دانشگاههای برتر دنیا پیشگامتر است.
قدردانی صرفاً ابراز تشکر کلامی نیست؛ بلکه مستلزم درک عمیق آنچه به ما اعطا شده و استفاده صحیح از آن است. همانگونه که آقای مهندس فرمودهاند، جبران ضروری نیست، بلکه درک ارزش آن اهمیت دارد؛ درک کردنی که در عمق قلب و نمود رفتاری فرد متجلی میشود.
اگر در مسیر درمان اعتیاد، سیگار و کنترل وزن قرار دارم، نخست باید این راه را به عنوان مسیر صحیح بپذیرم و به آن در قلبم ایمان بیاورم، نه صرفاً در کلام. هنگامی که ایمان قلبی شکل گیرد، پیمودن مسیر دشواری نخواهد بود، زیرا پایان آن روشن است.
پس از ایمان، نوبت به «بیان» میرسد؛ یعنی زمانی که از ما پرسیده میشود چگونه درمان شدیم، باید آدرس صحیح را ارائه دهیم و تجربهمان را صادقانه و بدون اغراق روایت کنیم. باید اعلام کنیم که این امر شدنی است، زیرا برای خود ما محقق شده است. این انتقال دانایی که به ما عطا شده، خود اوج قدردانی است.
قدردانی دارای مرحلهای تکمیلی به نام «عمل» است. این مرحله شامل سنجش درستی سفر ماست: آیا به دستورات راهنما عمل کردهایم؟ آیا داروی خود را به موقع مصرف نمودهایم؟ آیا به آموختههایمان جامه عمل پوشاندهایم؟ عدم صحت عمل، در ظاهر و آرامش فرد نمودار میشود؛ اینکه آیا دانایی به مرحله اجرا رسیده است یا خیر. هر بینندهای این تفاوت را درک میکند و خود فرد نیز آگاه است. قدردان واقعی کسی است که عملش مطابق با آموزشها باشد.
ما مکرراً در کنگره از دشواریهای مسیر، نظیر سختی ترک سیگار، سختی سفر اول، یا نظم روزانه صحبت کردهایم. اما باید توجه داشت که تمامی این سختیها تنها در ابتدای مسیر، و به هنگام فقدان ایمان، احساس میشوند. زمانی که باور وجود داشته باشد و عمل صورت پذیرد، درمییابیم که دستیابی به اهداف ممکن است.
بنابراین، کسی که قدر دانسته است، سختیها را به فرصت تبدیل میکند. اگر تنها یک پله از مصرف نیکوتین کاستهایم، باید سپاسگزار باشیم، شاد باشیم و این موفقیت را جشن بگیریم. آیا این مدت کوتاه رهایی از سیگار—چهار روز، هفت ماه، یا چند هفته—ناچیز است؟ این خود یک معجزه محسوب میشود؛ زیرا آنچه روزگاری از آن جدا نمیشدیم، اکنون از ما فاصله گرفته است؛ به معنای گذار از اسارت به آزادی. این حقیقت باید درک، لمس و به دیگران منتقل شود.
قدردانی یعنی ادراک وسعت کنگره در زندگی فرد. این مانند ایستادن در مقابل کوهی عظیم است که عظمتش فراتر از درک کامل توسط چشم است؛ قدرتش وصفناپذیر است. ما نیازمند بودیم و به کنگره آمدیم، و خداوند در این نهاد، نعمتهای آرامش، دانایی و درمان را به ما ارزانی داشت. اکنون وظیفه ما پرداخت بهای این نعمت است که همان قدرشناسی است؛ بهایی که نه با پول یا سخن، بلکه با عمل صحیح و نگرش شاکرانه تعیین میشود.
حتی زمانی که یک تازهوارد قدم به جمع میگذارد، نباید با انتقال ترس، او را مرعوب ساخت؛ بلکه باید به او امید بخشید. زیرا ما سختی مسیر را تجربه کردهایم، اما او هنوز آن را نچشیده است. نباید ترس را منتقل کرد، بلکه باید ایمان را انتقال داد و به او اطمینان داد که درمان شدنی است.
اینکه درک کردهایم درمان، فراتر از قطع مصرف مواد مخدر است و در حقیقت رسیدن به تعادل است، نشانهای از قدردانی است. ما فهمیدهایم که هدف سفر، تنها درمان نیست، بلکه دستیابی به نظم، تعادل و آرامش است. درست همانگونه که تغذیه سالم از لاغر شدن اهمیت بیشتری دارد، درست زندگی کردن نیز از صرفاً ترک سیگار مهمتر است. حفظ تعادل، به معنای قدر دانستن است.
در پایان باید گفت که در کنگره، از انسانی که پیشتر «پوسیده و کرمخورده» بود، انسانی عاشق، آرام و شاکر متولد میشود. این معجزه خداوند است که از طریق علم و عشق کنگره محقق گردیده است. زمانی که وارد مرحله انسانیت میشویم، رحمت الهی شامل حال ما و خانوادهمان میشود و در تمامی ابعاد زندگی—درمان، کار، سلامتی—شاهد بارش این رحمت خواهیم بود. چه نعمتی بالاتر از این که اجازه حضور در این مکان را داریم؟
پس باید قدر این جایگاه را بدانیم، از آن به درستی استفاده کنیم، از دانایی صحیح بهره ببریم و هر آنچه آموختهایم را با آگاهی به مرحله اجرا درآوریم. هر پلهای که کاهش دادهایم، هر روزی که سیگار نکشیدهایم، و هر لحظهای که آرام بودهایم، همان سپاسگزاری واقعی است.
قدردانی یعنی زندگی در مسیر کنگره، یعنی رفتار کنگرهای داشتن، یعنی انسان شدن، نه صرفاً سخن گفتن. باید در مسیر باقی بمانیم و منحرف نشویم؛ چرا که کژروی پس از درستی، ترمیمش دشوار خواهد بود. قدردانی واقعی یعنی قدم برداشتن در راه درست و بهرهمندی شایسته از نعمتهایی که خداوند و کنگره ارزانی داشتهاند.
من ابراهیم، به سهم خود، عمق زحماتی که برایم کشیده شده و ارزش دانایی را درک میکنم و شاکرم که خداوند اجازه داد مسافر کنگره باشم. از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید، سپاسگزارم.



تایپ: مسافر حسین لژیون سوم، مسافر مهرداد لژیون هفتم
ویرایش: مسافر مهرداد لژیون هفتم
بازنگری و ارسال: مرزبان خبری مسافر طاها
- تعداد بازدید از این مطلب :
60