جلسه دهم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پاسارگاد شیراز به استادی راهنما همسفر افسانه، نگهبانی همسفر صنم، دبیری همسفر خدیجه با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» روز دوشنبه ۲۴ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم. از نگهبان و ایجنت همسفر مرضیه تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا در خدمت شما دوستان باشم و این تجربه ارزشمند را به دست آورم. همچنین بابت امروز و این هوای دلانگیز که انرژی خاصی به من بخشید، سپاسگزارم. شکرگزاری یعنی قدرِ داشتههای خود را بدانیم. این داشتهها میتواند در خانواده، در وجود خودم، پدر و مادر، فرزند، همسر یا راهنمای من باشد. حیات و نفسی که میکشم، از بزرگترین نعمتهایی است که خداوند به من عطا کرده است. امکانات و رفاهی که در اختیار دارم و از آنها بهرهمند میشوم، نیز هر یک نعمتی بزرگ هستند که نمیتوانم آنها را نادیده بگیرم. من وظیفه دارم در برابر آنچه هستی به من بخشیده و آنچه دارم، قدردان باشم؛ زیرا اگر نبینم و درک نکنم، خداوند آن نعمت را از من میگیرد و محروم می شوم.
قدردانی دارای سلسله مراتب است. ابتدا باید قدرشناسی در قلب من شکل بگیرد تا بتوانم آن را به زبان بیاورم و بیان کنم؛ سپس لازم است این قدردانی در عمل و کردار من نمود پیدا کند. در کنگره۶۰ سیستمی برای من فراهم شده، مکانی با امکانات کامل است و من بدون هیچ زحمتی از آن استفاده میکنم. انسانهایی زحمت کشیدهاند تا این بستر آماده شود، از جمله مرزبانها، ایجنت، دیدهبانها و راهنما؛ پس وظیفه من است که در جشنهای مربوط به این عزیزان با قدردانی و اهدای پاکت سپاس خود را بهجا آورم و لطف آنان را جبران کنم؛ به پاس آموزشها و امکاناتی که در اختیار من قرار دادهاند.
روزی که وارد کنگره۶۰ شدم، یک فرد آشفته با درون خراب بودم. اکنون برای این حال خوب که به آن رسیدهام؛ باید قدردان نعمتهایی که در اختیار من قرار داده شده، از جمله مسیر کنگره باشم؛ باید در قبال آن به صورت منظم در کارگاهها شرکت کنم و آموزشها را دریافت کنم تا در سفر اول بتوانم به حال خوب برسم و در سفر دوم بتوانم حال خوبم را به انسانهایی که وارد کنگره شدهاند منتقل کنم. قطعاً میدانیم وقتی وارد شعبه شدیم، حال بدی داشتیم، در ناامیدترین حالت ممکن بودیم؛ باید بدانم چه انسانهایی به من کمک کردند تا در سفر دوم که به آگاهی رسیدم آن را جبران کنم؛ چون اگر این زحمات را نادیده بگیرم، قطعاً این لطف الهی و حال خوش از من گرفته میشود؛ پس باید تمام تلاشم را برای بازپرداخت حال خوبی که نصیب من شده، چه برای افرادی که به کنگره وارد میشوند، چه انسانهایی که بیرون از کنگره به من حال خوب دادند، پدر، مادر، همسر، فرزند، حتی در شغلم کسانی که به من کمک کردند را نمیتوانم نادیده بگیرم؛ باید در برابر لطف خداوند تمام تلاشم را بکنم و سپاسگزاری کنم، نه فقط با گفتن خدایا شکرت، باید در عمل این قدردانی را انجام دهم.

مرزبان کشیک: همسفر سارا
عکاس: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون چهارم)
تایپیست: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاسارگاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
221