جلسه هفتم از دوره هفتم جلسات لژیون سردار نمایندگی خواجو به استادی راهنما مسافر عباس، نگهبانی مسافر سعیدمحسن، دبیری مسافر حامد و خزانهداری مسافر امیرمحمد با دستور جلسه: "چگونه در کنگره60 قدردانی میکنیم" در روز یکشنبه مورخ 23 آذرماه 1404 رأس ساعت 15:30 آغاز بهکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر.
از نگهبان لژیون سردار، دبیر، خزانهدار و تک تک شما عزیزان که امروز در این جلسه حضور دارید و از خداوند بزرگ که اجازه داد روی این صندلی بنشینم و به خودم خدمت کنم سپاسگزاری میکنم، همینطور از راهنمای بزرگوارم آقا امیرحسین ساسانی.

صحبتم را شروع میکنم با سیدی "نقاش"؛
خداوند انسان را با بهترین شکل و رنگ آفرید و از یک جایی قلممو و رنگ به دست او داد و گفت: از امروز خودت نقاشی زندگیت را ترسیم کن؛ من میتوانم نقاشی زندگیم را خیلی قشنگ بکشم بهطوری که سالیانی بعد از زندگیام، این نقاشی هر روز ارزش بیشتری پیدا کند یا بالعکس، طوری آن را نقاشی کنم که هر کس میبیند دوست دارد آن را مچاله یا پاره کند.
برای من زمان اعتیاد همینطور شده بود؛ به جایی رسیده بودم که هر صبح دوست داشتم نقاشی زندگی خود را مچاله کنم و دور بیندازم.
.jpg)
پیامی از سیدی نقاش:
"میان این همه انسانها، چرا بعضی اوقات انتخابهای باری تعالی شما را به تعجب وا نمیدارد که چرا و چگونه به کسی مرتبه داده میشود و بارگاهی مییابد؟ آیا برایتان تعجب آور نیست؟ زیرا خداوند میداند که چگونه رفتار نماید، پس شما هم که عاشقان راه عشق هستید باید بدانید که چگونه عمل نمایید".
ما عاشقان راه عشقایم، آمدهایم نقاشی زندگی خودمان را زیبا و قشنگ بکشیم، در این قسمت از پیام میگوید، زندگی الگو است یعنی باید نگاه کنیم به کسانی که به جایگاه برتری رسیدهاند.
چهطور میشود یک راهنما یا یک شاگرد حالش خوب باشد؟ چه کارهایی انجام داده؟ چه رفتارهایی کرده؟ فردی که یک روز روی این صندلی نشسته بود و میگفت من پول OT ندارم، چهطور شده که امروز میآید 500 میلیون نه یک بار، بلکه چندین بار به کنگره۶۰ میبخشد؟
پس مسلماً من هم باید رفتارهای او را انجام دهم تا به درجات بالاتر برسم.
.jpg)
الان پنج، شش سالی است که در کنگره حضور دارم و همیشه حال خوبها را زیر نظر داشتم، آقا امیرحسین، میگفت: سال 90 با صد میلیون بدهی وارد کنگره شدم ولی چه اتفاقی افتاد که الان توانسته چهار پهلوانی را پرداخت کند؟
برای اینکه بتوانیم رفتارهای آنها را سرمشق و سرلوحه زندگی خود قرار دهیم، باید به چند نکته توجه داشته باشیم؛
نکته اول و بسیار مهم ادب و احترام است؛ کسانیکه در کنگره و زندگی خود ادب دارند رشد و پیشرفت میکنند، ادب نه به این معنی که با همه سلام علیک داشته باشم بلکه هر ساختار، هر تشکیلات، هر ایل، هر شهر و هر کشوری برای خودش یک قوانین و آداب و رسومی دارد، اگر من بخواهم در آن شهر، کشور یا آن ساختار زندگی کنم باید پایبند به اجرای مقررات آنجا باشم، اجرای درست این قوانین مودب بودن من را میرساند.
نکته مهم دیگر ورود به لژیون سردار میباشد که قطعا نصیبشان حال خوب و رشد در تمام مراحل زندگی است، چرا؟ چون فرکانسشان عوض میشود.
در واقع شرکت در لژیون سردار و عوض شدن فرکانس؛ میشود ورود به خطابه یک وادی چهاردهم، آنجای که دیگر شخص حاضر نیست، کسی گرسنه بماند و بمیرد، حاضر نیست کسی در اعتیاد بماند و زندگیاش خراب شود، جایی که بخشش را یاد میگیرند.
بخشش به این معناست که وقتی شخص، چیزی را بهدست میآورد، مقداری را برای تعادل و زندگی خود استفاده میکند و بقیه را میبخشد و کمک میکند تا انسانهای دیگر هم به تعادل برسند.
در جامعه بخشندگان از احترام خاصی برخوردار هستند، ورودشان در جمع شادی آفرین است، مردم آنها را دوست دارند و از آنها انرژی میگیرند، این یعنی نقاشی زندگیشان را زیبا کشیدهاند.
نکته مهم سوم، راجع به کسانی است که قدردانی و سپاسگزاری را یاد گرفتهاند.
قدر یعنی اندازه و قدردانی در لغت یعنی دانستن اندازه.
اگر بخواهیم معنی بهتری برای آن پیدا کنیم؛ "قدردانی یعنی اینکه هرکس بتواند از داشتههای خودش به بهترین شکل ممکن استفاده کند" مثلا: همسر خوب داری، بتوانی در کنار همسرت به بهترین شکل زندگی کنی، این یعنی قدردانی از همسر یا دارای فرزند هستی و بتوانی در کنار بچهات به بهترین شکل زندگی کنی، به او محبت کنی و دوستش داشته باشی.
این سه نکتهی مهم را اینگونه نتیجهگیری میکنیم؛
یک سفر اولی موقعی رشد میکنند که در کنگره و راهنمای خود حل شود؛ حل شدن یعنی چه؟
بهطور مثال مقداری نبات را در یک لیوان چای میریزیم، بعد از دو دقیقه نباتی در لیوان چای دیده نمیشود، این به آن معنا نیست که نباتی وجود ندارد یا از بین رفته است! بلکه در چای حل شده است.
بنابراین رهجو با گوش به فرمان بودن راهنما و حل شدن در او شاهد رشد و ترقی خود میباشد.
بهطور کلی اگر راهنما میگوید: سر ساعت بیا، سیدی بنویس، OT را به اندازه و سر وقت بخور، همه و همه بهخاطر درمان و رهایی شاگرد است و انجام این فرامین یعنی قدردانی از راهنما.
پس سعی کنیم از داشتههایمان بیشترین استفاده را ببریم تا بتوانیم حال خوبی داشته باشیم.
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)

تایپ: مسافر موعود لژیون نهم و مسافر محمود لژیون بیست و یکم
عکس: مسافر سعید
تنظیم و ارسال: مسافر حجت
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
433