پنجمین جلسه از دوره پنجاه و هفتم کارگاههای آموزشـی خصوصی کنگـره ۶۰، نمایندگی حکیـم هیـدجی، با استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر نادر و دبیری مسـافر علی با دستور جلسه «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟ » روز یکشنبه ٢٣ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
اول از همه از راهنمای خوبم خیلی سپاسگزارم که به من اعتماد کرد تا دوباره این جایگاه را تجربه کنم. همچنین از ایجنت محترم شعبه، آقا منصور، و گروه مرزبانی تشکر میکنم.
اما دستور جلسه در کنگره ۶۰ «چگونه قدردانی نماییم» است. اگر ریشه کلمه قدردانی را بررسی کنیم، «قدر» به معنی میزان و اندازه است و قدردانی یعنی دانستن میزان و اندازه هر چیز. یعنی در کل هستی، هر موجودی و هر پدیدهای جایگاه، منزلت و اندازهای دارد. اما در مورد انسان کمی متفاوت است، چون انسان صاحب اختیار و مختار است؛ میتواند کار خوب انجام بدهد یا کار بد.
نکته دیگر این است که سپاسگزاری و قدردانی زمانی معنا پیدا میکند که انسان آگاهی داشته باشد؛ آگاهی نسبت به نعمتها، نعمتهای خداوند، و خوب دیدنِ درست. مثلاً یک مسواک زدن ساده را در نظر بگیرید؛ اگر با دو لیوان آب انجام شود، یک کار درست است، اما وقتی شیر آب را باز میگذاریم و دهها لیتر آب هدر میرود، این خودش نوعی ناسپاسی و قدردانی نکردن از طبیعت است. یا مثلاً وقتی کسی را میبینیم که ده تا خصلت خوب دارد و یک خصلت بد؛ متأسفانه آن نه خصلت خوب را فراموش میکنیم و فقط به همان یکی بد میچسبیم. همه اینها برمیگردد به آگاهی؛ آگاهیای که ما اینجا در جلسات، آرامآرام به آن میرسیم.
در کنگره ۶۰ یاد گرفتیم که قدردانی به دو صورت است: مادی و معنوی. قدردانی مادی یعنی اینکه مثلاً در روز راهنما، یا بانی مراسمها، از مال خودمان برای قدردانی بگذریم؛ یا مسافری به همسفر خودش، یا رهجویی به راهنمای خودش، یک پاکت بدهد. قدردانی معنوی هم یعنی احترام گذاشتن به خدمتگزاران، راهنمایان و مرزبانان.
برای سفر اولیهایی که میخواهند قدردانی کنند، بهترین قدردانی از راهنمایشان این است که منظم در جلسات حضور داشته باشند، سیدیها را بنویسند، نظم را رعایت کنند و با ظاهر مرتب در جلسات شرکت کنند.
در پایان، خدا را شکر میکنم که در این جایگاه هستم و خدمت میکنم و از همه عزیزانی که بدون هیچ چشمداشت مالی و بدون سود و منفعت اینجا خدمت میکنند، قدردانی میکنم. یک تکبیتی هم به یادم آمد که با آن صحبتهایم را تمام میکنم. آمادگی زیادی نداشتم و به گفته راهنمایم آقا سعید، هرچه در ذهنم بود بهصورت عامیانه خدمتتان گفتم:
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر نعمت، نعمت از کفت بیرون کند
ممنونم که به صحبتهایم گوش دادید، خودتان را تشویق کنید.

مرزبان کشیک: مسافر رضا

عکاس: مسافر صفر
تایپ: مسافر رسول
صدابردار:مسافر مجید
ثبت : مسافر مهدی
مسافران نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
69