جلسه هفتم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ارم، با استادی مرزبان محترم مسافر حسن و نگهبانی مسافر آرمین و دبیری مسافر مجید، با دستور جلسه « در کنگره 60چگونه قدردانی میکنیم » در روز یکشنبه ۲۳ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر
خدا را شکر میکنم که یکبار دیگر این توفیق را به من داد تا این جایگاه را تجربه کنم.از نگهبان و دبیرمحترم وایجنت محترم شعبه وهمچنین مرزبانان عزیزتشکر میکنم که مسئولیت و اداره جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
هفته آینده هفته همسفر است، لازم می دانم که این مناسبت را به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تبریک بگویم.
از همسفر خودم تشکر میکنم و این هفته را خدمت کلیه همسفران شعبه ارم تبریک عرض میکنم.
امروز که اینجا هستم، احساس میکنم در مسیر نور قرار گرفتهام؛ نوری که مسیر زندگی مرا روشن کرده، نوری که از دل تاریکیها راه رهایی را به من نشان داد.
به نظر من، قدردانی فقط یک واژه یا یک تشکر ساده نیست؛ قدردانی یک سبک زندگی است.
قدردانی یعنی دیدن، شنیدن و لمس کردن؛ لمس کردن با تمام وجودِ آنچه بدون هیچ چشمداشتی به من داده شده است.
دستور جلسه چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی کنیم، به نظر من قدردانی فقط یک دست زدن در پایان جلسه خلاصه نمیشود. قدردانی واقعی یعنی تبدیل شدن به یک انسان کنگرهای؛ یعنی آموزش دیدن، آموزش دادن، رعایت حرمتها، احترام به ساختار کنگره، حضور مؤثر و الگو بودن برای تازهواردی که تازه پا به این مسیر گذاشته است.
قدردانی فقط یک احساس درونی یا یک جمله نیست. کنگره با دو بال حرکت میکند: قدردانی مالی و قدردانی جانی.
قدردانی مالی یعنی هرکس در حد توان خود، سهمش را برای حفظ و تقویت این ساختار مقدس ادا کند؛ برای روشن ماندن چراغی که سرمایهگذاری آن نجات جان انسانهاست. همانطور که پیشکسوتان و قدیمیها قبل از ما این مسیر را باور کردند و انجام دادند و امروز این جای امن، صندلی راحت و احترام، بدون هیچ چشمداشتی به ما رسیده است.
قدردانی جانی یعنی بعد از رهایی، خودمان را در حد توان وقف کنیم؛ با لبخند، با وقت گذاشتن، با خدمت، با آموزش درست، با صبر، با گوش دادن به حرف راهنما و با گرفتن دست تازهوارد. همهی اینها قدردانی است.
اما اگر من نتوانم ابتدا از خانوادهام قدردانی کنم، مصداق همان جمله میشود که:
چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.
قدردانی از خانواده هم مثل کنگره، دو بُعد دارد؛ مالی و جانی. باید طوری زندگی کنم که از نظر مالی به خانوادهام فشار نیاورم و از نظر جانی برای همسر و فرزندانم وقت بگذارم. بعد از آن، زمان مشخصی را آگاهانه به کنگره اختصاص بدهم؛ چون از اینجا حاجت گرفتهام.
روزی گفتیم حاضریم همهچیزمان را بدهیم تا درمان شویم؛ حالا که درمان شدهایم، راهنمای ما ماهها و سالها وقت گذاشته است. قدردانی واقعی از راهنما، نه در پاکت و عدد، بلکه در ماندن در مسیر کنگره است.
کنگره از ما چیز دیگری نمیخواهد.
ممنون و سپاسگزارم که به صحبتهای من توجه کردید.
.jpg)
عکس : مرزبان خبری
بارگزاری : مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
106