سیزدهمین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی باغستان کرج با استادی راهنمای محترم مسافر اکبر، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر فرشاد با دستور جلسه «در کنگره60 چگونه قدردانی می کنیم» روز یکشنبه 23 آذر 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که در کنار شما دوستان عزیز هستم تا آموزش بگیرم و این حس و حال خوب را تجربه کنم، دستور جلسه هفته این است که در کنگره60 چگونه قدردانی می کنیم؟ قدر دانی به نظر بنده زمانی اتفاق می افتد که بنده اتفاقات را درست ببینم و رصد کنم، یعنی ببینم چه کسی دارد به بنده خدمت می کند، به یاد بیاورم که با چه حالی وارد کنگره60 شدم، ببینم چه کسی برایم چای دم می کند، چه کسی برایم غذا درست می کند، چه کسی دارد به بنده خدمت می کند، چه کسی لباسهایم را می شوید، چه کسی لباسهایم را اتو می کند.
و چه اتفاقاتی در گذشته برای من اکبر افتاده، تا بنده اینها را نبینم نمی توانم قدر دان باشم، چرا بنده به مدت تقریبا 30 سال غرق در دنیای اعتیاد شدم، به واسطه اینکه سلامتی جسم و ورزشکار بودنم را ندیدم و قدردان خداوند نبودم بابت این قضیه و خداوند این را از بنده گرفت، گفت حالا برو 30 سال در ظلمت و تاریکی تا بعد ببینم برایت چه اتفاقاتی می افتد، که خدا را شکر داستانش ختم شد به داستان کنگره60.
چند وقتی می باشد که درگیر درد بین دو تا شانه ام هستم و همه کار برای درمانش کرده ام و هنوز خوب خوب نشده ام، چندتا دکتر و متخصص رفته ام، حجامت کرده ام، بادکش کرده ام، جواب نمی دهد، با خودم اینگونه فکر می کنم که، خداوند می خواهد بگوید که بابت این سلامتی اصلا شکرگزار بوده ایی؟ یک وقتهایی از اول صبح که از خواب بیدار می شوم بابت همه چیز طلبکار هستم.
میگویم چشمم باید ببیند، گوشم باید بشنود، پاهایم حتما باید بنده را تحمل کنند که راه بروم، دستانم حتما باید کار کنند، اصلا اینگونه نیست، در آنی از واحد از بنده گرفته می شود اگر شاکر نعمتها نباشم، یک رهجو وارد کنگره60 شده بود در محل قدیم نمایندگی، به کمک کپسول اکسیژن نفس می کشید، و این کپسول 20 کیلویی را با خود جابجا می کرد هر جایی که می رفت و همیشه همراهش بود.
آیا واقعا قدردان این هستم که در این دم و بازدم اذیت نیستم، می بینم این را؟ وقتی ببینمش حتما می گویم خدایا شکرت بابت سلامتی که به بنده دادی،اکثر اوقات همه ما که مریض می شویم و خیلی اذیت هستیم می گوییم بزرگترین نعمت سلامتی است، یعنی حاضریم هرچه که داریم بدهیم تا این درد برود، در کنگره60 آقای مهندس به بنده آموزش داده اند که قدر دانی هم باید دلی باشد، هم باید زبانی باشد و هم باید به عمل باشد.
چند بار تا الان از در نمایندگی که وارد شده ام از خدمتگزار نشریات تشکر کرده ام، از دوستانی که در سایت یا در اوتی دارند خدمت می کنند تشکر کرده ام، از عزیزان قسمت مرزبانی که دارند خدمت می کنند تشکر کرده ام، اگر تشکر کرده ام یعنی خدمتشان را دیده ام ولی اگر تشکر نکردم خدمتشان را ندیده ام، چرا آقای مهندس این جشن ها را می گذارند، جشن ایجنت و مرزبان، جشن همسفر، جشن دیده بان، جشن راهنمایان، چرا این هفته ها را برگزار می کند، اصلا چرا یک هفته را می گذارد و کل شعب را در کل کشور موظف می کند که یک هفته در مورد این دستور جلسه صحبت کنند.
فقط و فقط به واسطه اینکه بنده درست ببینم، ببینم که چه عزیزانی دارند به من اکبر خدمت می کنند تا بنده به این جایگاه برسم، از اینکه به صحبت های بنده توجه کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.
تایپ: مسافر محسن لژیون دهم
تنظیم و ارائه: مرزبان خبری مسافر هادی
- تعداد بازدید از این مطلب :
112