جلسه یازدهم از دوره اول سری کارگاه آموزشی خصوصی همسفران آقا نمایندگی خواجو، با استادی مسافر یاسر، نگهبانی؛ همسفر مهدی و دبیری؛ همسفر حسن با دستور جلسه: "در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟" شنبه مورخ ۲۲آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز بهکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سپاسگزارم از اینکه امروز این فرصت در اختیار من قرار گرفت تا در خدمت شما عزیزان باشم. بسیار خوشحال هستم که امروز در جمع همسفران گرامی، حضور دارم. از نگهبان آقا مهدی، آقا محمدجواد و مرزبانان محترم، صمیمانه تشکر میکنم که به من فرصت خدمت گذاری دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم.
دستور جلسه امروز «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی کنیم » است. شاید برای یک مسافر، صحبت کردن در این موضوع برای همسفران کمی دشوار باشد، اما از آنجا که در لژیون خود نیز همسفر داشتهام، سعی میکنم از زاویهای مشترک به این موضوع بپردازم. امیدوارم جلسهای پربار و مؤثر داشته باشیم.
پیش از ورود به بحث دستور جلسه، لازم میدانم به نکتهای اساسی اشاره کنم. خداوند انسانها را در مسیرهای مختلفی قرار میدهد و همه در معرض آزمون الهی هستیم؛ آنان که مدام شکایت و گله میکنند، معمولاً در این آزمونها مردود میشوند؛ اما کسانی که صبر میکنند، تلاش میکنند و شکرگزار هستند، بهتدریج به شاگردان ممتاز این مسیر تبدیل میشوند. شاید امروز تعداد ما در این جلسه بیست یا سی نفر باشد و به این نکته درمییابیم که حضور در چنین جمعی، خود نشانه انتخاب شدن است. اینجا کسانی حضور دارند که شکرگزاری را آموختهاند. من خودم اگر همسفر بودم، شاید روزی میگفتم: «اعتیاد دیگران چه ارتباطی به من دارد؟ چرا باید در این مسیر قدم بگذارم؟» اما وقتی به کنگره نگاه میکنیم، متوجه میشویم که موضوع فقط درمان اعتیاد نیست.
من در ابتدا فقط با هدف درمان آمده بودم؛ حتی قصد نداشتم سیگارم را درمان کنم. آمده بودم که درمان شوم و بروم. اما اعتیاد، بهانهای شد برای ورود من به کنگره؛ بهانهای برای یاد گرفتن هنر و علم زندگی کردن. آموزشهای جهانبینی، سیدیها، نوشتارها و علمی که از استاد بزرگوارمان، آقایمهندس، دریافت میکنیم، باعث شد اعتیاد کنار برود و من بفهمم که بیش از هر چیز، به آموزش نیاز دارم.
اگر به جلسات هفتگی و سالیانه کنگره ۶۰ نگاه کنیم، میبینیم که اشاره مستقیم به اعتیاد، بسیار محدود است. بیشتر مباحث، پیرامون زندگی، ارزشها، شناخت و قدردانی است. قدردانی یکی از دستور جلسات مهمی است که به من آموخت قدر خودم و دیگران را بدانم؛ چیزی که پیش از کنگره بلد نبودم.
در سیدی مدرس، دکترامین میفرمایند: انسانها به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول کسانی که پیش از انجام هر کاری میاندیشند چه خدمتی میتوانند انجام دهند، و دسته دوم کسانی که تنها به منفعت شخصی خود فکر میکنند.
از نگاه من، قدردانی برای مسافر و همسفر چیزی جز خدمت کردن نیست؛ اینکه ببینیم چه کاری از دست ما برمیآید و چگونه میتوانیم زحمات بزرگان، بهویژه آقایمهندس، را جبران کنیم.
قدردانی سه مرحله دارد:
نخست، قدردانی قلبی و حسی؛ یعنی واقعاً از درون سپاسگزار باشیم.
دوم، بیان قدردانی با زبان؛ اینکه تشکر کنیم و سپاسگزاری خود را به زبان بیاوریم.
و سوم، مرحله عمل؛ یعنی قدردانی را در رفتار و عملکرد خود نشان دهیم.
کسی که تشکر میکند و شکرگزار است، قدرت جاذبه درونی پیدا میکند، دیگران را به خود جذب میکند و حتی جرئت عذرخواهی در زمان خطا را دارد. این ویژگیها انسان را رشد میدهد.
نقش همسفر در این مسیر بسیار پررنگ است. مسافر ممکن است ناامید شود، تنها بماند یا دچار تردید گردد. در اینجا، همسفر میتواند دست امید، بال پرواز و تکیهگاه باشد. چهبسا همسفر، همان دوستی باشد که انسان راز دلش را تنها با او در میان میگذارد.
کنگره ۶۰ به ما علم و هنر زندگی کردن میآموزد و تبدیل به سکوی پرتابی میشود برای حضور سالم و مؤثر در جامعه. مصرف مواد مانند انفجاری است که ترکشهای آن خانواده را نیز درگیر میکند؛ اما آموزشهای کنگره به ما شناخت ضد ارزشها و ارزشها را میدهد و دید ما را نسبت به زندگی عوض میکند.
تعادل، پایان راه نیست. من همیشه میگویم به تعادل قانع نشوید؛ (درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است) هدف، رسیدن به آرامش و آسایش پایدار است. این همان حرکتی است که در وادیها، بهویژه وادی دوم، به آن اشاره شده است.
در سیدی شب به شبهای دهگانه اشاره میشود؛ موانعی که باید از آنها عبور کنیم. برای من، مواد مخدر یکی از آنها بود، اما موانع بزرگتر، افکار و رفتارهای ضد ارزشی مانند حسادت، کینه و نفرت هستند. عبور از اینها، ما را به آرامش واقعی میرساند.
قدردان نبودن، انسان را به تاریکی میکشاند: عصیان، فراموشی و وسوسه. فراموش کردن زحمات دیگران و ناسپاسی، ما را به جهالت و تاریکی نزدیک میکند. در مقابل، قدردانی ما را به نور، آگاهی و تصمیم درست هدایت میکند.
حضور در این جمع برای من تجربهای ارزشمند و حسبرانگیز بود. امیدوارم این حس ماندگار باشد و بتوانیم همسفران بیشتری را به این مسیر جذب کنیم.
فرقی نمیکند از کدام شهر یا شعبه باشیم؛ ما همه یک خانواده هستیم و پیوند محبت ما را کنار هم نگه میدارد. انشاءالله این پیوند روزبهروز مستحکمتر شود.
سپاسگزارم از اینکه به صحبتهای من گوش دادید.

تایپ، ویرایش:همسفر امین لژیون اول
عکس، ارسال:همسفر فرزاد لژیون دوم
گروه سایت همسفران آقا نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
178