یازدهمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دلیجان با استادی راهنما همسفر طاهره، نگهبانی همسفر مرضیه و دبیری همسفر پریسا با دستور جلسه "بنیان کنگره ۶۰" روز چهارشنبه ۱۹ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که در شعبه دلیجان، در خدمت شما عزیزان هستم. تعریف دلیجانیها را خیلی شنیده بودم و خوشحالم که در کنار شما عزیزان هستم. تشکر میکنم، از خانم مرضیه عزیز و ایجنت محترم و شما عزیزان که اجازه دادند من امروز در کنگره۶۰، خدمتگزاری کنم.
دستور جلسه امروزدرمورد" بنیان کنگره" است. به همه شما این روز بسیار زیبا را تبریک میگویم. من در شعبه هاتف هم گفتم: NA و NGOهای دیگر میگویند:" تولدی دوباره. "ولی برای ما کنگرهایها این تولد دوباره، بیشتر صادق است، چون وقتی که آقای مهندس به رهایی رسیدندتولد همه ما در ۱۵ آذر ۱۳۷۶، همان موقع رقم خورد. درست است که همه ما دیر به کنگره آمدیم، ولی تولد ما در آن روز شکل گرفت و در یک برهه زمانی بعدی جز اعضای کنگره۶۰ شدیم.
آقای مهندس زمانی که رها شد، مصمم آمدند و با ۸ نفر شروع کردند. شاید خیلی مورد تمسخر بعضیها قرار گرفتند و سختیهای بسیاری کشیدند، ولی مقاوم آمدند، تا تکتک ما عزیزان روی این صندلیها بنشینیم و آموزش بگیریم.
من همیشه میگویم: "اگر سنگ هم از آسمان بیاید باید کنگره را بروید."
من خودم روز یکشنبه تجلیل شدم ولی هیچ وقت کنگره را رها نمیکنم و در خدمتهای بعدی، اگر که لیاقت آن را داشته باشم حتما در کنگره باقی میمانم. حیف است الان که نعمت باران هم است؛ ما بگوییم: ای وای باران میآید و ما بهتر است به کنگره نرویم.
اگر دقت کنید، روزهای چهارشنبه برای شما و برای ما یکشنبه ها، آنقدر مسائل پیش میآید که به کنگره نیاییم. باید این را بدانیم که آقای مهندس که بنیان کنگره۶۰ هستند، تمام مراحل و سختیها را کشیدند تا کنگره۶۰ پایدار شد. من حتی یک درصد سختیهای آقای مهندس را نمیکشم. من همیشه به بچهها میگویم روز یکشنبه و روز پنجشنبه، روز من است و من باید یک روز رابه خودم اختصاص دهم.
انشالله که ما بتوانیم لژیون سردار را نیز بیشتر و پربارتر و مصمم برگزار کنیم. حکمتهایی در لژیون سردار است، که ما بعداً برکتهای آن را میفهمیم. در مورد دستور جلسه امروز، "بنیان یعنی ریشه". همه ما یاد گرفتهایم و نمیگوییم بنیانگذار، میگوییم: بنیان کنگره. یعنی ریشه، ریشهای که مقاوم شد و به درخت تنومندی تبدیل شد.اگر آقای مهندس این ریشه را محکم نمیکردند و از قلب خودشان، کشف روش"DST "را نداشتند الان مسافر من نمیتوانست بیاید و به درمان کامل برسد و من همسفر، نمیتوانستم به اینجا بیایم و به حال خوش برسم. همیشه بچهها فکر میکنند یک مسافر میآید و به درمان رسد؛ در صورتی که یک همسفر حالش بسیار خرابتر از یک مسافر است. او با مواد نئشه میکند و حالش خیلی هم خوب است؛ همسفر کنار او حالش خراب است و ضد ارزشهای زیادی دارد. من همسفر باید به کنگره بیایم تا درمان شوم.
کنگره همیشه مانند یک درخت تنومندی بوده است که ریشه آن، آقای مهندس هستند و تنه و شاخهها و میوهها، مرزبانها و ایجنتها و راهنماها هستند و ما رهجوها هستیم. میوه تا زمانی که روی درخت است و به درخت متصل است میتواند موفق باشد. اگر من بخواهم به ریشه وصل باشم و این را به لژیون سردار ربط دهم، باید از مال خودم حتی به مقدار اندک هم بگذرم. گاهی اوقات من ۵۰ هزار تومان توی کیفم است و این ۵۰ هزار تومان را کم میبینم و با خود میگویم زشت است که این ۵۰ هزار تومان را برای پول زمین بکشم، نه من وقتی که به آن ۵۰ هزار تومان خودم ارزش بدهم، همان ۵۰ هزار تومان به ۵۰ میلیون تبدیل میشود، از آن هم باید بگذرم و جوری هم نباید باشد که من جوگیر شوم و من ۴۰ هزار تومان از آن ۵۰ هزار تومان را هم ببخشم به این ریشه وصل هستم.
خیلیها آمدند و در کنگره۶۰ زحمت کشیدند و کنگره را سر و سامان دادند و نمایندگی را تشکیل دادند و نمایندگیها هم قویتر شدند و ما باید از پیشکسوتان بسیار یاد کنیم. ما یاد میکنیم از آقای مهندس و از ایشان تشکر داریم، ولی لژیون سردار امروز چه ربطی دارد به این دستور جلسه؟ در کنگره همه ما خواندیم و یاد گرفتیم انسانها به سه قسمت تقسیم میشوند: اصحاب یمین، اصحاب شمال و السابقون.
کسانی که به لژیون سردار می آیند، همه از السابقون هستند. همان سرداران جنگی هستند که جلو میایستند و در محکم کردن این ریشه به آقای مهندس کمک میکنند ولو اندک باشد، گاهی اوقات با خود میگویم، ای کاش من دنور میشدم; ای کاش بیشتر داشتم و پهلوان میشدم ولی یک جایی اگر من به کنگره وصل و یا درخت باشم میتوانم یک میوه زیبا باشم.
میتوانم همان سیب باشم. ما اگر به درخت نگاه کنیم میبینیم که سیب درختان متنوع هستند و یک سری از آنها از لحاظ ظاهر با یکدیگر فرق میکنند، همه میوه هستند و همه از ریشه و از ساقه و از همه قسمتهای آن استفاده میکنند. ما اگر به درخت نگاه کنیم، میبینیم که سیبهای درختان متنوع هستند، یک سری از آنها خیلی زیباترند و یک سری ظاهر آنها با بقیه فرق میکند ولی همه اینها میوه هستند.
من هم باید از درخت عقب نمانم، باید یک میوهای باشم که از آن ریشه استفاده لازم را بکنم. ریشه آقای مهندس هستند که هفتهای یک بار یک سیدی به ما میدهند که ما آن را بنویسیم و من باید از این سیدیها استفاده کنم. لژیون سردار را برای ما قرار دادند، باید از آن هم استفاده کنم. در خیلی از جاها لژیون سردار را کم میبینند؛ همان مقدار پول کم برای من که کارمند هستم و با تمام وجود و احساساتم آن را میدهم، بسیار ارزشمند است و باید خودم را در حد یک پهلوان بدانم و من وصل به ریشه و کنگره هستم. سعی کنیم از همان اصحاب یمین و السابقون باشیم. اصحاب شمال کسانی هستند که به حاشیه میافتند، حالشان بد است و نمیخواهند که به کنگره وصل باشند. وقتی که گلریزان میشود می گویند: "کنگره میخواهد از ما پول بکشد و اینها جشن گلریزان را برای خودشان اجرا کردند که پول در بیاورند." آنها واقعاً ازاصحاب شمال هستند.
انشاالله که من بتوانم در اصحاب یمین و مهمتر از همه در لژیون سردار قرار بگیرم و جز السابقون باشم، که سبقت بگیرم و به ریشهی محکمی وصل شوم. درخت کنگره ریشه بسیار تنومندی دارد و خوشا به حال ما، که به این درخت وصل شدیم و جز شاخههای آن شدیم. آمدیم برگ دادیم و پشت سر آن میوه خواهیم داد.

مرزبان کشیک: همسفر مریم
تایپ : همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب ( لژیون سوم)
عکس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
151