ابتدا ، فرمانبرداری ... .

با سلام رسول هستم یک مسافر
از فرمانبرداری تا فرماندهی : برای رسیدن به فرماندهی یا فرمان عقل ابتدا باید فرمانبردار خوبی بود و شنونده خوبی بود  تا آموزش‌های لازم را دریافت کند و به مرحله عمل گذاشته شود و با تکرار آموخته ها به فرمان عقل یا همان فرماندهی برسد. مثال : همانگونه که استاد امین ، نوزادی را مثال می‌زنند ، که وقتی ایستادن و راه رفتن و حرف زدن را یاد می‌گیرد،  نوزاد و حتی پدر و مادرش ذوق می‌کنند و شاد می‌شوند، نکته قابل توجه این است که چگونه نوزاد ایستادن و راه رفتن را آموخت ..؟ شاید بگوییم پدر و مادرش دستش را گرفتند ، اما نه قبل از این مرحله نوزاد خود باید بیاموزد ، ((مسئولیت)) ؛ درک من این است که ، نوزاد  اول احساس آرامش و امنیت را از آغوش گرم  مادرش دریافت می‌کند و با خوردن شیر مادر جسم خود را تقویت می‌کند و می‌سازد. بعد با شنیدن و دیدن از مادر و پدر یا اطرافیانش ، حسی که در درونش بیدار می‌شود همین است! ابتدا راه رفتن، اما چگونه؟ نوزاد می‌کوشد، علاوه بر آن احساس امنیت و خوراکی که از مادر دریافت می‌کند، با نگاه کردن بیاموزد ابتدا ایستادن را  ، اولین چیزی که عقل در این مرحله فرمان می‌دهد یافتن راه است که نوزاد موفق می‌شود سینه خیز حرکت کند.

مدتی بعد با قوت گرفتن از آرامش و خوراکی که از مادر دریافت می‌کند می‌کوشد تا راه بهتری را بیابد و در نهایت چهار دست و پا رفتن را یاد می‌گیرد، تکرار می‌کند، ادامه می‌دهد تا بتواند ایستادن را تجربه کند  اما نه به سادگی! چون بارها امتحان می‌کند و می افتد تا بالاخره ایستادن را بیاموزد. بعد از ایستادن اینجاست که پدر و مادر دست نوزاد را می‌گیرند برای راه رفتن تا با این کمک  باز خود بیاموزد راه رفتن را ... . حال این مثال، مثل خود من ((سفر اولی)) است که از هر لحاظ ضعیف و ناتوان، وارد کنگره ۶۰ شده ام برای درمان اعتیاد.  کنگره  ۶۰، استاد راهنما و خدمتگذاران ، حکم همان مادر را دارند که به من احساس امنیت را می‌دهند تا حس آموختن در من بیدار شود. با حضور مرتب و به موقع در جلسات ، نوشتن سی دی ، مشارکت ، خدمت ، پوشش ، خوردن دارو سر وقت ....  برای آموزش گرفتن و آموختن راهی بهتر در زندگی....  داروی ot حکم همان خوراکی است که مادر به نوزاد می‌دهد تا جسم را بسازد و اینگونه است که به فرماندهی یا فرمان عقل نزدیک می‌شوم و ایستادن را یاد میگیرم که ایستادن همان رهایی است و شروعی برای حرکت و این را در سفر دوم است که می آموزیم، حرکت و یا همان  راه رفتن و دویدن را ... پس ابتدا باید فرمانبردار خوبی بود و آموزش دید و تکرار کرد در طول سفر تا به فرماندهی در هر زمینه ای دست یابیم .

تایپ:مسافر رسول لژیون چهارم
تنظیم و ارسال :مسافر احمد
نمایندگی پاسارگاد شیراز