English Version
This Site Is Available In English

حرکت نشانۀ زندگی

حرکت نشانۀ زندگی

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر:
گاهی که به گذشته‌ام نگاه می‌کنم ، به تمام اشتباه‌ها، سقوط‌ها، ترس‌ها و لحظه‌هایی که فکر می‌کردم پایان راه است، یادم می‌آید که چقدر انسان می‌تواند تغییر کند. وادی دهم به من یاد داد که هیچ صفتی از گذشته برای همیشه بر پیشانی انسان نمی‌ماند؛ چون انسان جاری است.جاری بودن یعنی من همان کسی نیستم که دیروز بودم،و فردا هم همان کسی نخواهم بود که امروز هستم.جاری بودن یعنی من حقِ تغییر دارم،حق دوباره برخاستن،حق ساختن خودی تازه و زیباتر از هر آنچه بوده‌ام.چقدر آرامش دارد وقتی می‌فهمم گذشته فقط گذشته است؛نه زندان، نه حکم ابد. اگر روزی لغزیده‌ام، اگر روزی گم شده‌ام، اگر در تاریکی ایستاده‌ام، این‌ها تنها فصل‌هایی از کتاب زندگی من هستند،نه تعریف کامل من.


وادی دهم به من می‌گوید: «وقتی جاری هستی، می‌توانی مسیرت را عوض کنی؛ می‌توانی از سنگلاخ‌های دیروز جدا شوی و راهی سبزتر و روشن‌تر انتخاب کنی.» من امروز خودم را نه با دیروزم،بلکه با حرکتم می‌سنجم.با قدم‌هایی که برمی‌دارم،با نوری که در خود روشن می‌کنم،و با امیدی که اجازه می‌دهم در دلم جوانه بزند. شاید دیروز در تاریکی بوده‌ام،اما امروز جاری‌ام…و رود جاری همیشه راهی به سوی روشنایی پیدا می‌کند. و هرچه بیشتر در این وادی قدم می‌زنم، بیشتر می‌فهمم که انسان، مانند رودخانه، گاهی آرام می‌شود، گاهی خروشان؛گاهی مسیرش باریک است، گاهی وسیع. اما مهم این است که ایستایی مرگ است و حرکت نشانه زندگی. درک می‌کنم که تغییر فقط یک انتخاب نیست؛یک ضرورت است، یک نعمت است، یک فرصت دوباره. وقتی جاری باشم، دیگر نمی‌ترسم از اینکه دیروز چه بوده‌ام؛چون می‌دانم امروز می‌توانم بهتر باشم و فردا بهتر از امروز. جاری بودن یعنی به خودم اجازه بدهم هر لحظه نسخه‌ای تازه از خویش باشم,نسخه‌ای نزدیک‌تر به آرامش، نزدیک‌تر به انسانیت، نزدیک‌تر به حقیقت. وادی دهم به من می‌آموزد که هیچ گذشته‌ای آن‌قدر تاریک نیست که نتواند در جریان زندگی حل شود و به روشنایی برسد. کافی است بپذیرم که زنده‌ام…و تا وقتی زنده‌ام، می‌توانم جاری بمانم.
تایپ:مسافر حسین لژیون چهارم

تنظیم و ارسال :مسافر احمد
نمایندگی پاسارگاد شیراز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .