در هر لحظه از زندگی میتوان خدا را حس کرد؛ وقتی که یک روز را شروع میکنیم باید بدانیم که خداوند را حس میکنیم؛ وقتی روز هم به شب میرسد باز باید بدانیم که خداوند را حس میکنیم؛ زیرا این دنیا با تمام هستی و نیستی متعلق به خداوند متعال است و ما در این دنیا فقط و فقط یک مسافر هستیم که باید سفر خود را با عشق و محبت، سختی و راحتی، صبر و شکیبایی به پایان برسانیم تا بتوانیم به معبود یگانه برسیم.
در حضور همسفر صدیقه از شعبه کاسپین قزوین هستیم و مصاحبه کوتاهی را با ایشان ترتیب دادهایم که نظر شما را به آن جلب میکنم.
همسفر صدیقه به همراه مسافر خود با بیش از ده سال سو مصرف شیره و تریاک مسافر خود وارد کنگره۶۰ شدند و به روش DST و داروی OT با راهنمایی مسافر رحیم و همسفر ندا به مدت ۱۰ ماه و ۲ روز سفر کردند و هم اکنون ۲ سال و ۶ ماه و ۲۰ روز است که به فرمان مهندس حسین دژاکام وارد سفر دوم جهانبینی شدند. ورزش همسفر صدیقه دارت، ایروبیک و ورزش مسافرش فوتبال و بسکتبال است.
همسفر صدیقه ۲ سال است که عضو لژیون سردار هستند
از نظر شما زندگی کردن در جهان مادی ما را با چه چیزهایی روبهرو میکند؟
از نظر من انسان در این جهان که زندگی میکند، برای رسیدن به آرامش و آسایش نیاز به مادیات دارد؛ حتی برای رسیدن به آموزش و به درجات بالا نیاز به پول و مادیات دارد؛ اگر انسان برای رسیدن به هدف خود تلاش کند، آموزشهای لازم را کسب کند، مشکلات آن را بپذیرد و زمان زیادی لازم داشته باشد؛ در نتیجه با دست رنج خود حال خوبی را دریافت میکند و به خواستههایی که داشته است دست مییابد. انسان باید از نظر مادی و معنوی پرقدرت باشد تا راحتتر با مسائل روبهرو شود.
انسان دارای مراتب نفس است، به نظر شما از چه راهی میتوان نفس را تزکیه و پالایش کرد؟
از آن جایی که نور، صوت و حس به تزکیه و پالایش ما بسیار کمک میکنند. نور مبدأ اصلی کائنات خداوند است، صوت که ارتباط بین هستی و نیستی را برقرار میکند و حس اولین نیرویی است که قوه عقل را به کار می اندازد. که هستی توسط آن قابل درک است؛ اگر این سه نکته مهم در وجود ما به سمت مثبت و سلامت حرکت کند در اصل تزکیه در وجود ما در حال انجام است. دیدن خوبیها، شنیدن زیباییها و حس کردن ارزشها همه و همه ما را به سمت تعالی پیش میبرد، چون گیرندها مثبت دریافت میکنند؛ پس مثبت هم منتشر میکنند درنتیجه آرامش جسم و روان را در پی خواهد داشت. باید تزکیه نفس را با تفکر مثبت شروع کرد و به حس سالم رسید. ما باید بتوانیم آرام و به تدریج با انجام تزکیه و پالایش بر روی نفس خود به درجهای از آرامش برسیم و به همان جایی برگردیم که از آن جا انشعاب یافتهایم.
از نظر شما ترس از کجا نشأت میگیرد و تا چه اندازه میتواند مخرب باشد؟
به نظر من همه چیز از ذهن نشأت میگیرد؛ وقتی که به کنگره۶۰ آمدم و با دریافت آموزشها متوجه شدم که زندگی مجموعهای از محرومیتها، نعمتها، خواستهها و ناخواستهها است با گوش کردن به سیدی "جهان ذهن" متوجه شدم که همه چیز از ذهن نشأت میگیرد که در دو جهت مثبت یا منفی است. در وادی پنجم اشاره شده که انسان با تمام عظمتی که دارد می تواند در آن واحد در چندین جهان زندگی کند؛ مثل جهان خاکی، جهان خواب و جهان ذهن که از بین آنها جهان ذهن بسیار اهمیت دارد.
نکته مهم که استاد امین در سیدی "جهان ذهن" می فرماید: «در هستی هر چیزی به همان اندازه که قدرت سازندگی دارد قدرت تخریب نیز دارد و برای ساخته شدن جهان ذهن ابتدا تفکر لازم است.» مکانی که همه خواستهها و یا افکار به تصویر کشیده میشود جهان ذهنی نام دارد؛ اگر انسان جهان ذهنی را به درستی نشناسد نمیتواند از وادی پنجم بگذرد؛ زیرا با اجرای این وادی است که آرامش را به جهان ذهنی خود باز میگرداند. اولین مورد دوری از ضدارزشها و رفتن به سمت ارزشها است.
در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر به گذرگاه سخت اشاره شده است. آیا این موضوع در طول سفر شما هم صادق بوده است؟
انسانی که میخواهد به درمان برسد؛ باید از گذرگاههای بسیار سخت عبور کند. این راه در اختیار انسانهایی قرار گرفته میشود که وقتی از این مسیر عبور میکنند بتوانند خودشان را پیدا کنند. آن اصلاحات لازم را در خود به وجود بیاورند تا بتوانند از حیات لذت ببرند و انسان مفیدی باشند. همیشه وقتی مشکلی پیش میآید فکر میکنیم که اگر لطف خداوند نبود، مهندس حسین دژاکام این راه را کشف نمیکرد و در اختیار ما قرار نمیداد الان همه ما در چه وضعیتی بودیم، کجا بودیم و به چه کارهای خلافی و یا ضدارزشهایی دست میزدیم؛ پس همه ما که در کنگره۶۰ هستیم راههای سخت و دشواری را گذراندیم و حالا خداوند را سپاسگزار هستیم که به حال خوش رسیدیم و توانستیم از این مرحله عبور کنیم.
به نظر شما حس چه نقشی در فرآیند دانایی دارد؟
در جزوه جهانبینی در مورد حس گفته شده حس اهمیت ویژهای در انسان دارد. این حس است که ما را به طرف جلو حرکت میدهد و مانند شیر عمل میکند. هر چقدر انسان حسش نسبت به مسائل مثبت باشد مطمئناً دانایی را کسب میکند و به همین دلیل حس نقش بهسزایی در رشد دانایی افراد دارد. انسان هر چقدر دانایی خود را نسبت به مسائل روزمره بالا ببرد ظرفیت کارهای مثبت در افراد افزایش مییابد پس حس اهمیت زیادی برای دانایی دارد.
چرا باید از وادی اول تا سیزدهم عبور کرد تا به محبت بیقید و شرط رسید؟
زیرا هر وادی برای خودش یک معنی و مفهومی دارد و ما را برای رسیدن به خواستههای خود و حال خوش نزدیک میکند. وادی اول میگوید: «با تفکر ساختارها آغاز میشود» و تفکر کردن را آموزش میدهد که ما بدانیم برای هر کاری اول باید فکر کنیم و بعد انجام بدهیم. وادی دوم میگوید با تفکر از ناامیدی بیرون بیاییم و به این برسیم که حتماً وجود ما در این دنیا لازم بوده است. وادی سوم از خود باوری
و اعتمادبهنفس صحبت شده است؛ که هر کسی برای انجام کارهای خود باید مشورت کند؛ ولی تصمیم آخر با خود شخص است.
همینطور وادیها را یکی پس از دیگری که هر کدام در مورد یک موضوع صحبت میکنند تا ما بتوانیم به آن درک و عقل برسیم و از منیت، قضاوت، تجسس و غیبت دوری کنیم تا بتوانیم با حرکت کردن راه درست را پیدا کنیم، بدانیم که انسان قابل تغییر است و میتواند به چشمههای جوشان ورودهای خروشان تبدیل شود و از ضدارزشها دوری کند. وادی سیزدهم «پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است.» وقتی سختی را پشت سر گذاشتی و زندگی به آرامش و آسایش رسید دوباره شروع و آغاز دیگری اتفاق میافتد. بهار، تابستان، پاییز و زمستان هر کدام که تمام شود شروع فصل دیگری است؛ وقتی این سیزده وادی را با صبر، حوصله و بردباری به اتمام برسانیم میتوانیم وادی چهاردهم را با عشق و محبت شروع کنیم؛ زیرا بعد از هر سختی و دشواری بهراحتی، آسایش، عشق و محبت خواهی رسید. "عشق یعنی گذشتن از خود، بدون عشق نمیتوان از عشق سخن گفت" وادی چهاردهم عشق به خداوند است که خداوند زندگی را به ما هدیه داده است.
به نظر شما ریشه منیت از کجا شروع به شکل گرفتن میکند و جوانه میزند؟
ریشه منیت از جهل، نادانی، قضاوت نادرست و از ضدارزشها نشأت میگیرد. وقتی ضدارزشها و نیروهای منفی در سر راه ما قرار میگیرند؛ واقعاً ما را به سمت افکار منفی سوق میدهند و ناخودآگاه انسان دچار منیت میشود که من از همه بهتر هستم، من از همه بیشتر میدانم و دانش بیشتری دارم، این من من کردنها کمکم باعث منیت میشود؛ وقتی که ما دچار منیت میشویم کسی را که از ما بالاتر باشد نه قبول داریم و نه میپذیریم در نتيجه نفرت در وجود ما ریشه میکند؛ که در تمام حسهای آشکار و نهان خود را نمایان میکند. هر کدام از این احساسات چه مثبت چه منفی دارای باری هستند که درون و بیرون ما را شکل میدهد پس هر کار ضدارزشی ریشهای از منیت دارد.
کلام آخر
هفته بنیان را ابتدا به آقای مهندس مهندس حسین دژاکام که بنیانگذار کنگره۶۰ هستند تبریک میگویم و به خانواده محترم ایشان و تمامی کسانی که در این سیستم در حال خدمت هستند تبریک میگویم. تشکر و سپاس فراوان از مهندس حسین دژاکام را دارم که این مکان امن را برای ما مهیا کردند تا ما همسفران و مسافران به درمان برسیم و حال خوش داشته باشیم. از ایجنت شعبه کاسپین و مرزبانان تقدیر و تشکر را دارم برای اینکه ما بهراحتی به آموزشها برسیم.
مصاحبهکننده: همسفر کلثوم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر حمیده (لژیون هفتم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر زهره نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
132