دهمین جلسه از دوره پنجاه و دوم کارگاههای صبحگاهی عمومی کنگره۶۰، نمایندگی پارک لاله، به استادی راهنمای محترم مسافر امین، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر امیرعلی با دستور جلسه« بنیان کنگره۶۰ » در روز پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۶:۰۰ صبح آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امین هستم یک مسافر، خیلی خوشحالم در این هوای خوب در جمع دوستان در پارک لاله هستم. خدا را شکر برای بارندگی که دیروز و دیشب انجام شد. حدود یک ماه و نیم بود که سعادت نداشتم به پارک لاله بیایم و خدا را شکر این خدمت مجبورم کرد امروز اینجا حضور داشته باشم. بهویژه که دستور جلسه بنیان است.
هفته بنیان را تبریک میگویم. این هفته تولد همه اعضای کنگره است. حتی تولد کسانی که هنوز به کنگره نیامدهاند. تولد آنانی است که در کنگره حضور دارند و تولد آنانی که توی این 27 سال حضور داشتند و به همه انسان ها باید تبریک گفت.
زمانی هست که فردی با شناخت وزن و قافیه یک شعری را میسراید. یک موقعی به یک نفر الهام میشود یا در اثر یک جوششی یک شعری را میسراید یا با شناختی که از قواعد موسیقی و هارمونی دارد یک قطعه موسیقی میسازد. ولی یک زمانی یکنفری خود آن شعر و موسیقی است. دکتر امین گفته بودند که: مثلاً حافظ شعری که گفته شرححال رنجهایی است که کشیده و شفایی که در کنار این شعر برایش اتفاق افتاده است.

به همین خاطر است که بعد از گذشتن سالیان سال با خواندن شعرهای حافظ همه احساس التیام میکنند. چون آن شعر شفای خودش بوده است و انگار که آن شعر تمام حالاتی بوده که برایش اتفاق افتاده است یا مثلاً موسیقی که موتزارت ساخته است. قطعه مرثیه را که میسازد همزمان با ساختن آن قطعه، مرگش اتفاق میافتد.
اتفاق خیلی بالاتری که در کنگره افتاد این بود که آقای مهندس با قدیمیترین درد و رنج بشر درگیر بودند. این تاریکی طبق نوشتارهای کنگره با قدمتی بهاندازه خلقت انسان و شاید قدیمیتر وجود داشته است. همانطور که گفته شده اولین حربهای که شیطان به انسان میزند از طریق خمر بوده است و چقدر انسانها در طول سالیان آمدند و رفتند و انسانهایی بر اساس حکمت الهی درون این تاریکی فرورفتند.
شفا و محصول غیرقابلسنجش از این تله در نهایت با القای خود نیروهای آسمانی اتفاق افتاد. همانطور که اول کتاب 60 درجه زیر صفر آمده که این تحقیقی است بین چندین حلقه آفرینش که باورش کار هر کس نیست مگر معنای آن بداند که چیست.
در نهایت بنیان کنگره به ثمر نشست و باعث کشف متد DST شد که خیلی فراتر از درمان اعتیاد است.
همانطور که آرامآرام محصولاتش به ثمر مینشیند و باعث درمان خیلی از بیماریها و کمشدن درد و رنج بشر شده است. در واقع آقای مهندس وجود و نفسی است که خود بیماری و خود شفا است. همانطور که خودشان در سمینار اولشان در دانشگاه زاهدان میگویند که من خود دردم، خود شفا، خود اعتیادم و خود درمان هستم و به همین خاطر به ایشان بنیان میگویند.

تولد تکتک ما است به این معنی است که این مسیری است که باید تکتک ما برویم و تکتک ما درد و رنج را تجربه کردیم و شفا را تجربه میکنیم و در نهایت یکی از حلقههای این زنجیر بشویم، یکی از ذرات رقصنده و روشن نور بشویم که این نور را میگیرد و باید به فرد دیگری تحویل دهد.
به همه اعضای کنگره تبریک میگویم. امیدوارم آن چیزی که آقای مهندس آرزویشان هست، پارادایم شیفت و یک دریچه جدیدی به روی انسان به روی دانش پزشکی با کشف متد DST،DOD و تمام دانشی که توسط کنگره برای شناخت انسان برای اولینبار بیان میشود، بازگو شود، باز یادآوری میشود، باز شود.

انشاءالله تکتک ما امانتدار باشیم و این پارادایم شیفت که اهمیت آن خیلیخیلی زیاد است اتفاق بیفتد. همانطور که قبلاً در جنگها پنسیلین نبود و با زخمهای کوچک دست و پاها را قطع میکردند یا کشف میکروب توسط لویی پاستور در قرن نوزدهم که برای انسان یک دریچه جدیدی بود.
دریچهای که آقای مهندس از طریق درمان DST دارند باز میکنند برای دانش پزشکی، شناخت انسان و شناخت خیلی از درد و رنجهای انسان، خیلی فراتر از اینهاست و نه فقط برای بیماریهای جسمی بلکه برای جلوگیری از سقوط خیلی از قسمتهای صور پنهان انسان و انگار این کار احیای نفسها را انجام میدهد. خدا را شکر میکنم که خودم در این زمان هستم و به کنگره وصل شدم. فرصت دارم و فرصت داشتم آقای مهندس را ببینم. امیدوارم طوری حرکت کنم که شاگرد خوبی باشم و در کنگره بمانم.

تایپ: مسافر امین نمایندگی آکادمی
ارسال: مسافر علیرضا نمایندگی امیرکبیر
تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی پارک لاله
- تعداد بازدید از این مطلب :
303