جلسه سیزدهم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار نمایندگی دلیجان، با استادی راهنما مسافر سعید، نگهبانی مسافر محمد، دبیری مسافر عباس و خزانه داری مسافر میلاد، چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۴، با دستور جلسه "هفته بنیان" ساعت ۱۵:۴۵آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
ابتدا،جشن بنیان کنگره ۶۰ را خدمت جناب مهندس، خانواده محترم ایشان و تمامی اعضای کنگره، بهویژه پیشکسوتان و کسانی که نخستین گامهای این راه را برداشتند، صمیمانه تبریک میگویم. همچنین، سلام و احترام خود را به همه همراهان گرامی در نمایندگی دلیجان، بهخصوص آقای محمد عزیز تقدیم میکنم. صادقانه باید اعتراف کنم که اگر حضور، تلاش و راهنماییهای آقای محمد نبود، شاید این لطف و عنایت الهی شامل حال من نمیشد تا در این جمع حاضر شوم، آموزش ببینم و خدمت کنم. سطح آموزش در نمایندگی ما، به برکت حضور ایشان و دیگر دوستان، همواره پویا و سازنده است و من شخصاً از همراهی ایشان بسیار میآموزم. از اینرو، تشکر ویژهای از ایشان دارم و خود را در این مسیر، مدیون زحماتشان میدانم. از آقای محمد، نگهبان عزیز، دبیر، خزانهدار و همه عزیزان این جمع سپاسگزارم.
هنگامی که به مناسبتهایی مانند«هفته بنیان» دور هم جمع میشویم، ناخودآگاه به گذشته میرویم و مسیر طیشده را مرور میکنیم. آیا هیچیک از ما روزی تصور میکرد که از نقاط مختلف، اینجا گرد هم آییم تا دربارهی مفاهیمی عمیق همچون «آموزش»، «خدمت» و این حقیقت که «عبادت، جز خدمت به خلق نیست» گفتوگو کنیم؟ چه کسی فکر میکرد برای ساختن آیندهای سالم برای همنوعان خود، اینگونه بیاموزیم و تلاش کنیم؟
.jpg)
وقتی بزرگان کنگره،بهویژه خود مهندس، از روزهای نخست و پایهگذاری این مجموعه سخن میگویند، باید به عمق فداکاریهای ایشان توجه کنیم. برای نمونه، ایشان حتی برای پیشبرد این مسیر، متحمل بازداشت نیز شدهاند. آیا من یا بسیاری از ما، حاضریم چنین بار مسئولیتی را بهدوش بکشیم؟ ایشان چه رنجها و سختیهایی را در راه به رسمیت شناختن روش «او.تی» در چرخهی درمان تحمل کردهاند؟ و امروز نیز، با چه دغدغهی خالصانهای پیگیر ادامهی کار ما هستند؟
این مناسبتها فرصتی است تا بیشتر بیندیشیم:ما چقدر با شخصیت، انگیزه و عمق فکر بنیانگذار آشنا هستیم؟ ریشهی این حرکت عظیم کجاست؟ مطالعهی کتابهایی مانند «۶۰ درجه» یا وادیها، انسان را به حیرت وا میدارد که این گنجینهی دانش و نجات از کجا سرچشمه گرفته است.
هفته بنیان،فرصتی است برای آن که به گذشته خود بازگردم. به روزهایی که یک مصرفکنندهی درمانده بودم. به لحظاتی که حتی سی ثانیه بعد را نمیتوانستم پیشبینی کنم و هر آن احتمال میرفت بلایی بر سر خود یا خانوادهام بیاورم. باید این گذشته را به یاد آورم تا عمق نعمت امروز و ارزش زحمات کشیده شده را درک کنم. باید بدانم جناب مهندس و یاران اولیهی ایشان، با چه تحمل رنجها و تحقیرهایی، این راه را گشودند. گاهی به خود میگویم اگر من در آن شرایط قرار میگرفتم، شاید هرگز نمیتوانستم از آن ورطه برخیزم. بنابراین، من سعید، باید قدردان این فداکاریها باشم.
از احمد آقای فهیمی،آقای امیر، آقای یاسر،آقاجعفر و خانم خوشروز نیز بهخاطر همه لطفها و زحماتشان سپاسگزارم. اگر حمایت آنان نبود، شاید هرگز این توفیق شامل حالم نمیشد که به عنوان یک مسافر، این مسیر را آغاز کنم و امروز در جایگاه خدمت قرار بگیرم. باید قدردان این الطاف الهی که در قالب این عزیزان به من رسید، باشم.
انجام کوچکترین خدمت به همنوع،ارزشی والا دارد. آیا میتوان به آسانی انسانی را به حالتی نیکو و مسیری رهاییبخش هدایت کرد؟ درک عمیقِ ارزش «رهایی» و «حال خوش» آن، اغلب پس از طی ماهها و حتی سالهای سفر درمانی بهدرستی حاصل میشود. برای این که مسافری بتواند سفری موفق را آغاز و طی کند، نیاز به قالبی دقیق و حمایتی همهجانبه دارد؛ قالبی که در آموزههای کنگره و کتاب «۶۰ درجه» تجلی یافته است.
.jpg)
در متون کنگره بر این نکته تأکید شده است:«اگر کسی انسانی را احیا کند، گویی همه مردم را احیا کرده است». این پیام، هم اهمیت خدمت به همنوع و هم ضرورت پشتیبانی مادی برای تداوم این خدمت بزرگ را نشان میدهد. برای احیای یک فرد، برای فراهم آوردن مکانی امن، صندلی، گرمایش یا سرمایش، نیاز به پایهای مالی است. خدمت مالی نیز لطف و بخشش الهی است و زمینهساز حفظ این جایگاه امن برای نیازمندان میشود.
نماینده این اندیشه،خود جناب مهندس هستند که همواره پیشگام در کمکهای مالی و حضور مستمر در کنگره بودهاند و از جان و زندگی خود برای این راه مایه گذاشتهاند.
من سعید،برای خودم متذکر میشوم که باید قدردان این فرصت باشم. باید بیاموزم، از همنشینی با دوستان لذت ببرم و گذشتهام را فراموش نکنم تا همواره بدانم چه زحمات عظیمی برای نجات من و امثال من کشیده شده است. هرگز تصور نمیکردم روزی عضو مجموعهای باشم که با این دقت و عمق، به آموزش و احیای انسانها بپردازد.
بار دیگر از خداوند متعال،جناب مهندس، احمد آقا، آقای محمد و تمامی عزیزانی که در این نمایندگی و در سراسر کنگره زحمت میکشند، صمیمانه سپاسگزارم. خوشحالم که در این شعبه، هم آموزش دیدم و هم توفیق خدمت داشتم. از همه شما که به سخنانم گوش دادید،متشکرم.
عکس: مسافر عباد
ویرایش و بارگذاری خبر: همسفر مسعود
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
109