English Version
This Site Is Available In English

روش DST یک مسیر جدیدی است برای رهایی

روش DST یک مسیر جدیدی است برای رهایی

گاهی یک اندیشه، نه تنها مسیر زندگی یک انسان بلکه مسیر روشنایی هزاران روح را رقم می‌زند؛ اندیشه‌ای زاده از صداقت، رنج و عشق بی‌قید به انسان. کنگره۶۰ تبلور همین اندیشه است؛ جایی که دانایی از مرز گفتار فراتر رفت و به عمل تبدیل شد. بنیان این مکان، نه تنها راهی برای رهایی از بند مواد، بلکه راهی برای بازگشت به خویشتنِ حقیقی انسان را نشان داد؛ راهی که با ایمان، تفکر و محبت آراسته شد و امروز چراغ امید بسیاری از جان‌های در جستجوی آرامش است.»

همسفر شیما به همراه مسافرشان با آنتی‌ ایکس مصرفی شیره خوراکی وارد کنگره شدند. به مدت ۱۱ ماه و ۲۸ روز به روش DST و داروی اپیوم به راهنمایی خانم آنی و مسافر اکبر سفر کردند. ورزش مسافر در کنگره شنا و والیبال، ورزش همسفر پینگ‌پنگ است. اکنون ۷ سال و ۷ ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستند. همسفر شیما در جایگاه‌های دبیر و نگهبان لژیون سردار، دستیار اسیستانت، مسئول امتحانات و درحال حاضر در جایگاه راهنمایی، اسیستانت لژیون سردار و دبیر شورای اسیستانت‌ها درحال خدمت هستند.

ضمن عرض خداقوت خدمت اسیستانت لژیون سردار همسفر شیما، اینک در مورد دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» با ایشان گفتگویی ترتیب داده‌ایم لطفاً با ما همراه باشید.

از دیدگاه شما بنیان به چه معنا است و با بنیانگذار چه تفاوتی دارد؟

بنیان به معنی بن و ریشه است و به نظر من در ماهیت با کل آن ساختار یکی است و تفاوتی ندارد؛ اما بنیانگذار یک عامل بیرونی است که می‌آید و چیزی را بنا می‌کند، مثل یک باغبانی که می‌آید و یک درختی را می‌کارد؛ اما بن از جنس خود درخت است، از همان است، ریشه‌ همان درخت است و عامل اصلی تغذیه، سوخت‌رسانی و انرژی‌رسانی به تک‌تک اجزای آن درخت یا آن ساختار که همان‌ بنیان و همان بن و ریشه است.

به نظر شما چرا آقای مهندس می‌فرمایند تولد و بنیان مبداء و آغازی است برای تولد همه مصرف کنندگان؟

طبیعتاً به خاطر این است که اگر ایشان این صحبت را دارند منظورشان این است که روش DST یک مسیر جدیدی است برای رهایی، برای تولد، برای درمان نه برای ترک؛ بنابراین می‌تواند تولد همه کسانی باشد که مصرف‌کننده بودند و الان در کنگره رها شدند یا در حال حاضر مصرف‌کننده هستند و خواهان رهایی هستند چرا؟ چون تنها متدی که باعث درمان می‌شود و به درمان فرد مصرف کننده کمک می‌کند، متد DST است که این متد طی ۲۸ سال زحماتی که آقای مهندس کشیدند در واقع ثابت شده است؛ ایشان به لحاظ علمی این مسئله را ثابت کردند و ما هر روزه شاهد رهایی بسیاری از مصرف کنندگان هستیم بنابراین ایشان منظورشان این است که آغاز این حرکت و تولد خودشان در واقع آغازی است برای تولد و رهایی همه کسانی که خواستار درمان و رهایی هستند.

یک همسفر چگونه باید حرکت کند تا بنیان خانواده‌اش محفوظ بماند؟

با آموزش گرفتن، وقتی یک همسفر وارد کنگره می‌شود و آموزش می‌گیرد و متوجه می‌شود که اعتیاد یک بیماری روانی نیست و ارتباطی به بحث اراده داشتن یا نداشتن فرد ندارد؛ بلکه یک بیماری‌ است که بیشتر آسیب را بر جسم و فیزیولوژی زده است و حالا اگر قرار است درمانی اتفاق بیفتد؛ باید درواقع روی جسم کار شود، زمانی که یک همسفر تحت آموزش قرار می‌گیرد و این را متوجه می‌شود و به آن بخش رهایی می‌رسد، آرامشی در درونش ایجاد می‌شود و متوجه می‌شود که جسم این فرد است که آسیب دیده است و حالا باید درمان شود و آنجا به‌خوبی نقش خودش را ایفا می‌کند، آنجا شروع به همدلی کردن می‌کند، شروع به کمک کردن می‌کند، شروع به همیار بودن می‌کند و آنجا است که نقش بال پرواز را برای مسافرش می‌گیرد؛ ولی تا قبل از این‌که آموزش ببیند طبیعتاً نمی‌شود چنین انتظاری را از خانواده‌ها داشت؛ چون اطلاعاتی ندارند و واقعاً صورت مسئله اعتیاد برایشان باز نشده است و نمی‌دانند که اعتیاد چه است و آسیب آن چه است.

با توجه به معنی بنیان به نظر شما ویژگی‌های بارز آقای مهندس که ایشان را بنیان قرار دادند چیست؟

بنده خیلی کوچکتر از آن هستم که بخواهم در خصوص آقای مهندس و ویژگی‌هایشان نظر بدهم، آن‌قدر ایشان بزرگوار هستند که بر همگان واضح و مشخص است ویژگی‌هایشان و تک‌تک ما داریم از ایشان الگو می‌گیریم، داریم از ایشان آموزش می‌گیریم؛ اما آن چیزی که از دیدگاه من خیلی مهم است. من قبلاً در صحبت‌هایم همیشه به این موضوع اشاره می‌کنم؛ من فکر می‌کنم بحث تلاشگر بودن، بخشش و قدردانی در ایشان خیلی بارز است؛ چون اگر بخواهم در مورد آن توضیح بدهم. ۲۸ سال است که آقای مهندس خودشان رها شدند و این متد را کشف کردند و ما شاهد این هستیم که در عین این ۲۸ سال همه‌ ما این را دیدیم که از همه ما ایشان بیشتر تلاش کردند، از همه ما بیشتر زحمت کشیدند، علی‌رغم این‌که اصلاً نیازی هم نداشتند که این کار را انجام بدهند اما همیشه دغدغه ایشان رهایی انسان‌ها بوده است، همیشه تلاش کردند، همیشه قبل از همه ما حضور داشتند و واقعاً پیشتاز بودند و این ویژگی ایشان همیشه برای من خیلی قابل تقدیر است و برایم خیلی جالب است و بسیار از ایشان آموزش می گیریم و این که بحث بخشندگی ایشان آن زمان علی‌رغم این‌که خودشان رها شده بودند و شاید از دیدگاه من نیازی نبوده که بخواهند این متد را گسترش بدهند، می‌توانستند برای خودشان نگه دارند و بگویند حالا که خودم رها شدم دیگر تمام شد اما درنهایت سخاوت و بخشندگی آن را در اختیار انسان‌های دیگر قرار دادند و ویژگی بعدی ایشان بحث قدردانی ایشان است ما همچنان می‌بینیم که ایشان بعد از ۲۸ سال در تمامی سی‌دی‌هایشان و صحبت‌هایشان همیشه از استادانشان یاد می‌کنند، همیشه از قدیمی‌ترهای کنگره یاد می‌کند و همیشه شکرگزار خداوند هستند.

برای ما از حس خودتان بگویید در رابطه با این دستور جلسه‌ زیبا که مطمئناً برای تک‌تک ما محترم و عزیز است؟

اگر بخواهم از حس خودم بگویم طبیعتاً حس خوشحالی زیاد توأم با یک انرژی خیلی زیادی است که این روزها در درونم احساسش می‌کنم آن هم به این دلیل که وقتی نگاه می‌کنم به کل این مسئله به این نتیجه می‌رسم که اگر یک روزی آقای مهندس این حرکت را آغاز نمی‌کردند یا اگر در طول مسیرشان ناامید می‌شدند و می‌ایستادند و حرکت نمی‌کردند یا بعد از این‌که به درمان می‌رسیدند آن را در اختیار دیگران قرار نمی‌دادند الان من شیما کجا بودم یا امثال من کجا بودند، ما کجا بودیم یا چه کار می‌کردیم؟ عزیزانمان با اعتیاد درگیر بودند و ما هم غرق در ناامیدی و یأس بودیم؛ اما با حرکت ایشان زندگی همه‌ ما تغییر کرد؛ بنابراین در این روزها همیشه در درونم از خداوند تشکر می‌کنم، از آقای مهندس تشکر می‌کنم و شکرگزاری می‌کنم برای این‌که چنین انسان‌هایی هستند، حضور دارند برای این‌که انسان‌های دیگر بتوانند بیایند و به حال خوش برسند و چه‌قدر زیبا است که بعضی از انسان‌ها دست خداوند بر روی زمین می‌شوند، کمک و یاری می‌کنند برای حال خوش و حال بهتر انسان‌های دیگر تمام این‌ها درونم را پر از شور و شعف و انرژی و قدردانی می‌کنند.

کلام آخر:

قدر این مکانی که داخلش هستیم را بدانیم، قدر این لطفی که خداوند به ما کرده را بدانیم تا بتوانیم با کنگره و با ساختار کنگره آشنا بشویم، قدردان آقای مهندس و خانواده‌ محترمشان باشیم که بی‌وقفه دارند برای تک‌تک ما تلاش می‌کنند و سعی کنیم که آموزش‌هایی که داریم می‌گیریم را با حداکثر نیرو و انرژ‌ی‌مان آن‌ها را عملی کنیم و انجامشان بدهیم، من فکر می‌کنم یک بخشی از قدردانی کردن این است که من نشان بدهم که چه‌قدر قدردان به سیستم کائنات هستم، این است که آن چیزی که به من داده شده را قدرش را بدانم و ببینم و وقتی دارم آموزش می‌گیرم در مسیر آن آموزش حرکت کنم و آن دانایی که کسب کردم را سعی کنم به دانایی مؤثر تبدیل کنم و فکر می‌کنم این بزرگ‌ترین قدردانی باشد که هر انسانی می‌تواند انجام دهد.

طراح سوالات و مسئول مصاحبه: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر ساغر (لژیون اول)
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر شیدا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود کرج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .