گاهی در سکوت زندگی، صدایی از درونم بلند میشود، صدایی شبیه جوشش یک چشمه پنهان، چشمهای که اگرچه کوچک است؛ امامیدانم سرچشمهاش به جایی روشن و پرنور میرسد. وادی یازدهم به من یاد داد هر جوششی نشانه حیات است؛ اما هر جوششی پاک نیست. بعضی صداها، فاضلابهای جوشانی هستند که تنها آشوب میآفرینند، نه آرامش. آنچه اهمیت دارد این است که منبع چشمه درونم از کجا تغذیه میشود؟ اگر سرچشمهام از تفکر سالم، نیت پاک و تلاش درست نیرو بگیرد، آب زلالی خواهد بود که در مسیرش روشنی میبخشد و جان میدهد؛ اما اگر از کینه، ترس، خشم و افکار منفی برخیزد تنها سیلابی میشود که خودم را هم با خود میبرد. آموختم که چشمه وقتی جوشان میماند که پیوسته از درون تغذیه شود، و گرنه صدای جوششی که منبع ندارد، دیر یا زود خاموش میشود.
در این فهم تازه، خودم را در آغاز یک رود میبینم. رودی که شاید هنوز کوچک و آرام باشد؛ اما میداند اگر مسیرش را ادامه دهد، روزی به اقیانوس خواهد رسید. اقیانوسی که آرامش در آن موج میزند، دانایی در آن جریان دارد و هر رودی که صادقانه حرکت کرده باشد، در آغوشش پذیرفته میشود. من تصمیم گرفتهام چشمه وجودم را از آبهای پاک بسازم، از تلاشی حقیقی، از تفکری سالم، از محبتی بیریا. میخواهم رود شوم، نه خروشان از خشم، بلکه جاری از امید. میخواهم در مسیرم هر سنگ را صیقل بدهم، نه مانعی برای جریانم بسازم. میخواهم راه بروم؛ حتی اگر آرام، چرا که هر حرکتی، هر جریان کوچکی، سرانجام مرا به مقصد میرساند. اگر چشمهات پاک و زلال حركت كند و مسیرت هرقدر طولانی باشد، سرانجام پیوستن به اقيانوس خواهد بود و من در راه رسیدن به آن اقیانوس هستم.
منبع: سی دی فاضلاب های جوشان
نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر خانم فاطمه (لژیون دوم)
ويرايش: همسفر فرزانه رهجوي راهنما همسفر فاطمه (لژيون دوم) دبير سايت
ارسال: همسفر زهرا رهجوي راهنما همسفر مرضيه (لژيون اول) نگهبان سايت
همسفران نمايندگي پاسارگاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
41