القائات منفی، در انسان ابتدا حسادت و سپس نفرت را به وجود میآورند. برای رهایی از قیاس، باید بدانیم که هر آنچه به دست آوردهایم، چه خوب باشد و چه بد حاصل تلاش خودمان است. در این صورت نیرو و تمرکز ما متوجه خودمان میشود و همین امر سبب پیشرفت در مسیر آموزش خواهد شد. مسئله مهم دیگر، خواسته انسان است. هرکس خواستهای دارد؛ یکی در پی رسیدن به درجه استادی است و دیگری آرزوی معلم دبستان شدن را دارد. برای دست یافتن به مرتبه استادی باید پلهبهپله پیش رفت. کاشف قوانین علمی شدن، به این معناست که نهتنها برای اساتید توان تدریس داشته باشیم؛ بلکه بتوانیم قوانینی تازه به علم اضافه کنیم. رسیدن به مرتبه کشف و شهود شاید ۵۰ سال زمان لازم داشته باشد و حتی ممکن است یک دوره زندگی کافی نباشد و به چند دوره نیاز باشد. بنابراین، خواستههای ما تعیینکننده آموزشهایی است که طراحی میکنیم؛ اما چون خواستههای واقعی خود را به یاد نمیآوریم، دچار قیاس میشویم. مثلاً میگوییم: چرا من همزمان با فلان شخص وارد کنگره شدم، او به درجه استاد راهنمایی رسید ولی من هنوز سفر اول هستم؟

در مسئله قیاس بهتر است، خودمان را با گذشته خود مقایسه کنیم. افزون بر این، باید دیگران را بهجای قیاس، الگو قرار دهیم؛ زیرا الگو قرار دادن با قیاس متفاوت است. در الگو گرفتن، قوانین و روشهایی را میآموزیم که فرد دیگر اجرا کرده و به نتیجه رسیده است. علم یعنی، کشف قوانینی که بر راستی و درستی دلالت داشته باشند. اگر چیزی خارج از این چارچوب باشد و تنها ظاهر زیبا به خود بگیرد، علم محسوب نمیشود؛ زیرا در ادامه، نقاب از چهره آن برداشته شده و نتیجه مطلوبی به دست نمیآید. نمونه آن سمزدایی است. با اینکه بهظاهر یک قانون بوده؛ اما چون برداشت درستی نداشته است، پس از انجام دادن آن تخریب و مشکلات فراوان ایجاد شده است. بنابراین علمی، علم واقعی است که نتیجه و محصول خوب و سازنده داشته باشد. هدف استاد امین از طرح مسئله علم این است که نشان دهند در مثلث دانایی، در جزوه جهانبینی، موضوع آموزش همان مفهوم علم است. علم مقولهای است که از فردی به فرد دیگر منتقل میشود. آموزش نیز دقیقاً همینگونه است؛ در کنگره، دانستهها و آموزشها از راهنما به رهجو منتقل میشود. آموزش میتواند صور آشکار و پنهان داشته باشد؛ گاهی استاد در کنار رهجو مینشیند که صور آشکار است و گاهی در حلقه دیگر حضور دارد؛ اما باز هم انتقال صورت میگیرد.
همانطور که علم قابلیت انتقال دارد، ضد آن نیز مانند مصرف مواد مخدر، میتواند منتقل شود. نکته مهم این است که آموزش به شکل انفرادی امکانپذیر نیست، هرچند تفکر را میتوان بهتنهایی انجام داد. برای تشخیص علم واقعی باید به نتیجه و میوه آن نگاه کنیم؛ اگر بر درستی دلالت نداشته باشد، علم نیست. استاد امین در این سیدی با اشاره به مثالهایی از تاریخ مسیحیت و جنگهای قرون وسطی، میخواهند نشان دهند که یک تفکر تا چه اندازه میتواند سازنده یا مخرب باشد. همچنین با بیان ماجرای نظریه مرکزیت زمین و اینکه در آن زمان هرکس آن را نقض میکرد مجازات میشد، توضیح میدهند که انگیزه اصلی، اهمیت موضوع نبود؛ بلکه حاکمان میخواستند قدرت خود را حفظ کنند، همانند موضوع سمزدایی که برخی پزشکان برای تثبیت قدرت و تفکر خود بر آن اصرار داشتند. در تاریخ رنسانس، هنر زودتر از علم ظهور کرد و این امر ثابت میکند که حس، اولین قوهای است که انسان را به کارگیری عقل هدایت میکند. همچنین در گذشته مردم اروپا اغلب فقیر بودند، اما با شکلگیری و پیشرفت علم، وضعیت مالی آنان بهبود یافت؛ بنابراین علمِ آنان، علمِ درست بوده است. علمی درست است که پیامد مثبت، پیشرفت و رشد مادی و معنوی در پی داشته باشد.
منبع: سیدی علم ۱
نویسنده: راهنما تازهواردین همسفر رویا (لژیون تازهواردین)
رابط خبری لژیون تازهواردین: راهنما تازهواردین همسفر سحر (لژیون تازهواردین)
ویرایش و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
136