جلسه دوازدهم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بنیان مشهد به استادی راهنمای تازهواردین همسفر زهرا، نگهبانی پهلوان همسفر زینب و دبیری دنور همسفر مریم با دستور جلسه «بنیان کنگره60» روز دوشنبه ۱7 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
بنیان کنگره۶۰ یعنی سازندگی، شناخت جسم، روان و عشق. عشق ورزیدن یعنی محبت کردن بلاعوض به انسانها، آغاز اندیشه و تفکر درباره همه چیز یعنی شناختن سختیها و چگونگی عبور از سختیها و رسیدن به آرامش؛ ساختن خویش و بیرون آمدن از تاریکی مطلق و رسیدن به انوار الهی؛ جاری کردن محبت به انسانها، به ویژه انسانهای آسیبدیده و شناخت جهان هستی خود.
مطلبی که بالاتر بیان نمودم، ساختار کنگره۶۰ را برای ما تشریح میکند و حالا اگر بخواهم از تجربه خودم در مورد بنیان کنگره۶۰ بگویم به این صورت است که من خودم اواخر سال ۹۳ وارد کنگره۶۰ شدم. در آن زمان فقط دو نمایندگی در مشهد وجود داشت: نمایندگی فردوسی و دیگری شعبه الهیه که شعبه شفا کنونی است. شروع کار شعبه در آن زمان با سه لژیون آغاز شد و در واقعیت از شعبه فردوسی جدا شده بودند و به الهیه آمده بودند. یکی از لژیونها مربوط به راهنما همسفر آرمیده بود که انشاءالله هر کجا هستند خداوند نگهدارشان باشد، دیگری لژیون راهنما همسفر عصمت و همچنین یک راهنمای دیگر. لژیون راهنما همسفر آرمیده و راهنما همسفر عصمت پربار و عالی بودند و لژیون راهنمای سوم به دلیل اینکه تازه تشکیل شده بود هنوز رهجوی زیادی نبود و فکر میکنم من رهجوی سوم یا چهارم ایشان بودم که وارد لژیونشان شدم.
شعبه الهیه مکانش مختص کنگره۶۰ نبود و متعلق به شهرداری بود و ما هر زمان که در آنجا جلسه داشتیم باید طبق قوانین آنها پیش میرفتیم. به عنوان مثال: به ما میگفتند امروز دست نزنید وفات است؛ امروز آهسته بروید، جلسه فلان داریم نظافت را خوب رعایت کنید. یعنی ما روزهای دوشنبه که مخصوص همسفران بود گاهی اوقات به ما میگفتند سرویس بهداشتی سمت آقایان را باید تمیز کنید؛ زیرا شما امروز از سالن استفاده کردهاید.
همه چیز روند عادی خود را سپری میکرد، کمکم لژیونها بیشتر شدند و با زحمتهای بقیه و خدمتهایی که سایر عزیزان انجام دادند، جشن گلریزان دو سال بعد، زمین نمایندگی شفا را رهن و اجاره کردند و ما از نمایندگی الهیه به نمایندگی شفا رفتیم. بعدها دستور جلسه بنیان کنگره۶۰ اعلام شد، سپس زمین نمایندگی بنیان خریداری شد و همچنین با کمک و همیاری بقیه اعضاء ساخته شد و شعبه بنیان افتتاح گردید و ما نیز به اتفاق چند لژیون دیگر به این مکان منتقل شدیم. این را میخواهم بگویم که انسانهای بسیاری زحمت کشیدند، بناها را برای ما ساختند تا ما بیاییم، آموزش بگیریم و به حال خوش برسیم.
باید واقعاً تشکر کنیم از کسانی که این زحمتها را برای ما کشیدهاند. ابتدا از آقای مهندس، خانواده محترم ایشان و تمام کسانی که در کنگره۶۰ خدمت کردهاند و یا در حال خدمت هستند. جا دارد از مسافر محمد اختری که از اولین راهنماهای کنگره۶۰ بودند، بسیار راهنمایان دیگر و دیدهبان محترم مسافر جواد که هنوز هم در این چرخه هستند و خدمت میکنند قدردانی شود.
اکنون وظیفه من همسفر چیست؟ حالا که به هر دلیلی وارد کنگره۶۰ شدهام، چه مسافر داشته باشم چه نداشته باشم. حال خوشی که امروز دارم، مدیون همین آموزشها و زحمات عزیزانی است که در کنگره۶۰ کشیدهاند. وظیفه من این است که وقتی زیر این سقف میآیم، تا جایی که میتوانم قوانینش را رعایت کنم، به حرمتها پایبند باشم و این حال خوشی را که امروز دارم بتوانم به بقیه هدیه بدهم؛ حالا با یک لبخند، با یک خوشامدگویی و یا با یک حرف قشنگ.
انشاءالله همه ما بتوانیم جزء آن دسته از خدمتگزارانی باشیم که عمل سالم انجام میدهند و همینطور که این چرخه تاکنون ادامه داشته و کسانی بودهاند که زحمت کشیدهاند تا این چرخه را تحویل ما بدهند، ما نیز بتوانیم به همین منوال به خوبی و سلامتی، آن را به دست آیندگان بسپاریم؛ تا همه کسانی که روزی خواستار رهایی هستند بتوانند پا به این مکان بگذارند، رها شوند و به این نعمت خدادادی برسند. انشاءالله که من نیز خدمتگزار صادق و لایقی در راه کنگره۶۰ باشم و بتوانم آن چیزی را که باید و شاید به عزیزانی که مثل خودم هستند ارائه دهم و در خدمتشان باشم.


تایپیست: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
127